بازگشت

راه رفتن بر روي آب و نمايان شدن جزيره خضراء



بالأخره حدود دو يا سه كيلومتر كه رفتم و جمعيّت از دور مرا نگاه مي كردند، به لب دريا رسيدم و در حالي كه گيوه به پا داشتم، بدون اراده شروع كردم روي آب راه رفتن و متوجّه شدم كه نه فرو مي روم و نه گيوه هايم تر مي شود!

ناگهان از دور، جزيره اي نمايان شد كه ابتدا كوچك به نظر مي رسيد، لكن هر قد كه به آن نزديكتر مي شدم بزرگترمي شد.