وظيفه ما، در دوران غيبت امام قائم
سير تکاملي نظام آفرنيش و نقش انسان در سرنوشتش، چنين اقضا مي کند که هر کس به تناسب رشد خود و دوره اي که در آن زيست مي کند با وظيفه و مسؤ ليتي بر دوش کشد تا خود تکامل يابد و به سعادت جامعه نيز ياري رساند...وبدينسان است که دوراني که به تحقق عدالت سراسري و مطلق منتهي مي شود؛ وظايفي سنگينتر و مسئوليتهاي سترگتر دارد
و ان هذا صراطي مستقيما فاتبعوه، و لا تتبعواالسبل، فتفرق بکم عن سبيله.ذلکم وصيکم به لعلکم تتقون: [1] .
اين راه راستين من است.از آن پيروي کنيد، و به ديگر راه ها مرويد، که شما را از راه به بيراهه مي افکند.اين سفارش خداست.باشد که پرهيزگار شويد.
يا ايها الناس قدجاءکم الرسول بالحق من ربکم، فامنوا خيرا لکم: [2] .
اي مردم! پيامبر بر حق اسلام از سوي خدايتان آمده است، به او ايمان آريد، که به سود شماست.
يا ايها الذين آمنوا، استجيبوالله و الرسول، اذا دعاکم لما يحييکم: [3] اي گرويدگان! به نداي خدا و پيامبر، که شما را به سوي حيات و زنده بودن مي خوانند پاسخ مثبت دهيد.
ما آتاکم الرسول فخذوه، و ما نهاکم عنه فانتهوا: [4] .
آنچه پيامبر آورده است، بپذيريد و به کار بنديد و از آنچه بازتان داشته، دوري و خودداري کنيد.
حلال محمد حلال الي يوم القيامه، و حرامه حرام الي يوم القيامه: [5] .
حلال و حرامي که پيامبر آورده است تا روز رستخيز بي تغيير است.
و ما کان لمؤ من و لامؤ منه، اذا قضي الله و رسوله امرا ان يکون لهم الخيره من امرهم: [6] .
آنگاه که خدا و پيامبر، حکم و فرماني صادر کردند، هيچ مرد و زن مسلمان، در آن ترديد نمي کند.
اطيعوالله و اطيعو الرسول و اولي الامر منکم: [7] .
از خدا و پيامبر و پيشوايان (معصومتان) اطاعت و پيروي کنيد.
از آيات بيشمار قرآن و گفتار پيشوايان دين، که بخش کوتاهي از آن در ابتداي اين فصل آمده به روشني در مي يابيم که تعاليم اسلام، ويژه زمان و مکان مخصوصي نيست، بلکه براي همه انسان ها در تمامي روزگاران حامل پيام و رسالت است.
راهي که قرآن نشان مي دهد، نمايشگر راه راست و درستي است، که کاوشگر راه حق را گزيري نيست جز اينکه آن را بپويد.و بدون محدوديت زمان و مکان پذيرا باشد.
زيرا پيامبر اسلام آمد تا مردم را به وسيله اي آيين پاک قرآن، به سعادت برساند و از کژي و ناراستي ها برهاند و روح انساني آنان را زنده کند.
خاصيت زنده کننده و زندگي ساز از دستورات اسلام زدوده نخواهد شد و در همه زمان ها حتي دوران غيبت امام قائم (ع) هم، زنده بودن انساني در پرتو قوانين اسلام خواهد بود.اين حکم خدا و پيامبر است که جاودانگي آن را تضمين کرده است و عقلا نميتوان حکم خدا و پيامبر را تغيير داده ومثلا گفته شود در دوران غيبت امام ما وظيفه نداريم و نبايد در راه اصلاح خود و ديگران بکوشيم.
از حقايق بر شمرده بالا، نتيجه مي گيريم که: وظيفه و مسوؤ ليت مسلمانان در زمان غيبت و حضور امام يکي است.
در اينجا به يک وظيفه مهم اجتماعي ديگر نيز اشاره مي شود.
نظارات عمومي
يکي از وظايف و دستورات ديني هر فرد مسلمان، پاسداري دين، و حفظ حقوق مردم و سلامت و نظم جامعه اسلامي است.اين موضوع در متون ديني به نام امر به معروف و نهي از منکر ياد شده است.در واقع خدا، به همه مسلمانان از دانشمند - ماءموريت داده است که چونان ديدباني تيزبين و موشکاف، نگهبان و مراقب اجراي احکام و حدود اسلامي مي باشند، تا حيات اسلامي هميشه چون خون در قلب و ديگر اعضاي جامعه اسلامي جاري باشد.
امر به معروف و نهي از منکر، تعهد و مسوؤ ليتي است که اسلام به دوش پيروان خود مي گذارد، تا نهال خوبي ها و راستي ها ريشه گيرد، و باور شود، و علف هاي هرزه کژي و ناراستي بخشکد.انجام اين رسالت بزرگ، ضمانت اجرايي بر قوانين دين خواهد بود، تا از گزند حوادث و دستبرد نااهلان محفوظ بماند.و همين رمز گسترش و پيشرفت اسلام است.
کسي که به خدا و روز جزا ايمان دارد، و وعده هاي او را راست مي داند، نبايد در راه انجام وظايف ديني سستي کند، و به خاطر استفاده بيشتر - از لذت هاي مادي - با گناه و ظلم بسازد و در برابر آنها بي تفاوت بماند.
در قرآن کريم آمده است: اي مسلمانان! شما بهترين ملت ها و جمعيت ها هستيد، اگر امر به معروف و نهي از منکر کنيد و ايمان به خدا آوريد. [8] .
امر به معروف و نهي از منکر، دستورهاي فراموش شده دين را، به ياد مي آورد.زيرا انسان ها نيازمند تذکر و يادآوري اند، و آنها را که به فرمان دين، پايبند نيستند، جهت مي دهد و آگاهي مي بخشد در نتيجه سير اجتماع به سوي کمال متوقف نمي شود.
اگر امر به معروف و نهي از منکر تعطيل شود، مردم خوبي ها را فراموش مي کنند، و به بدي ها و پستي ها مي گرايند، از آن بدتر، خوبي ها، بد و بدي ها خوب معرفي مي شوند. از اينجا است که اجتماع انساني سقوط خواهد کرد و از آدميت جز لباس زيبا، چيزي نخواهد ماند.
امر به معروف و نهي از منکر، در رديف ديگر واجب ها، مثل نماز و روزه نيست، بلکه نگهبان و پاسدار آنها است.چه آنکه اگر در جامعه اي گناه و ظلم پيدا شد، از هر سو به گناهکارء ظالم حمله مي شود و آنها نمي توانند در جو و محيط اسلامي، حدود و مرزهاي اسلام را بشکنند، و برنامه هاي آن را زير پانهند و احساسات پاک مردم را جريحه دار کنند، اين محدوديت، رفته رفته آنها را تربيت خواهد کرد تا جايي که به حقيقت رسند، و يا اگر سنگدلي و گمراهي آنها به اندازه اي قوي باشد که تربيت اصيل و انسان پرور اسلام در آنها کارگر نشود، لااقل مزاحم ترقي و پيشرفت ديگران نمي توان شد.و اين خود، بزرگترين فائده و توفيق است.
پاورقي
[1] سوره انعام 153.
[2] سوره نساء17.
[3] سوره انفال 24.
[4] سوره حشر 7.
[5] امام صادق -ع - بحار چاپ کمپاني ج 11 ص 114.
[6] سوره احزاب 36.
[7] سوره نساء59.
[8] سوره آل عمران 110.