بازگشت

کشتي نوح


نوح پيغمبر (ع) 950 سال، مردم را به خدا پرستي و انسانيت خواند، ولي مردم نه تنها به او ايمان نياوردند، بلکه به مسخره اش گرفتند و او را سخت آزردند.از آن همه جمعيت، تنها شماره به وي گرويدند، و دين او را پذيرا شدند.نوح (ع) پس از 50 سال صبر و شکيباي و پيگيري در راه هدايت مردم، از آنان نااميد شد و سرانجام به نفرينشان برخاست خداوند دعاي او را پذيرفت و به وي دستور داد کشتي بزرگي بسازد.هنگامي که نشانه اي عذاب در رسيد کساني که ايمان آورده بودند به کشتي سوار شدند.سيلاب باران از آسمان سرازير شد، و چشمه هاي زمين به شدت جوشيد.سيلي وحشتناک همه جا را فرا گرفت و بيابان ها و فراز و فرودها را پر کرد.آب، کشتي را به اين سو و آن سو مي برد و چون گهواره مي گرداند، ولي سرنشينان هرگز آسيبي نديدند و از خطر رستند.

کافران که نوح و ديگر ايمانداران را به مسخره مي گرفتند.طعمه امواج خروشان شدند و از بين رفتند.

اينک پيامبر ما از نوح سخن مي گويد:

يارانم! فرزندان پاک من، چنان کشتي نوحند، هر کس به کشتي نشست از نابودي برست.کساني هم که فرزندان پاک مرا پيشوا قرار دهند از گمراهي و هلاکت نجات پيدا خواهند کرد...

اين هنگام مردي پرسيد: يا رسول الله! پيشوايان بعد از شما چند نفرند؟

حضرت فرمود: دوازده نفر که همگان از دودمان منند.