بازگشت

آشكار شدن كتاب اميرالمؤمنين (ع)




شانزدهم: آشكار شدن كتاب اميرالمؤمنين(ع) است كه علي (ع) بعد از وفات رسول خدا (ع) آن را جمع نمود، بدون آنكه تغييري در آن داده شود و تمام آنچه را كه بصورت معجزه بر آن حضرت نازل شده، دارا مي باشد كه پس از گردآوري بر اصحاب عرضه نمود، چون صحابه روي گرداندند، آن را مخفي كردند و به حال خود باقي است تا اينكه حضرت مهدي (ع) ظهور كند و آن را بياورد تا مردم آن را بخوانند و حفظ كنند و از اين جهت كه از نظر ترتيب با مصحف كنوني تفاوت دارد، حفظ آن از تكاليف دشوار مكلّفان خواهد بود.

در كتاب «غيبت» نعماني روايت شده كه فرمود: «حضرت قائم(ع) با امري جديد و قضايي جديد و كتابي جديد، خروج مي كند.»

و نيز از اميرالمؤمنين(ع) روايت كرده كه فرمود: «شيعيان خود را مي بينم كه در مسجد كوفه خيمه ها برپا كردند و قرآن را به نحوي كه نازل شده به مردم آموزش مي دهند»

و نيز «اصبغ بن نباته» از اميرالمؤمنين(ع) روايت كرده كه فرمود: «گويا عجم را مي بينم كه خيمه هاي ايشان در مسجد كوفه است، قرآن را چنانكه نازل شده به مردم آموزش مي دهند.»

نيز از امام صادق(ع) روايت است كه فرمود: «واللّه! گويا بسوي آن حضرت نظر مي كنم (يعني حضرت قائم) و مي بينم كه از مردم بر كتابي جديد بيعت مي گيرد.»

شيخ طبرسي در كتاب «احتجاج» از ابوذر غفّاري روايت كرده كه: وقتي رسول خدا (ع) وفات كرد، علي(ع) قرآن را جمع آوري كرد و آن را نزد مهاجرين و انصار آورد و آن قرآن را بر آنها عرضه داشت، بخاطر اينكه پيامبر (ع) به او اين ( - تذكّر اين نكته ضروري است كه بنابر نظر اكثر علماء، در قرآن هيچ تحريفي صورت نگرفته است و قرآن مورد نظر در اينجا، تفاسير واقعي قرآن بوده است كه پيامبر اكرم 6 آنها را به حضرت علي (ع) تعليم فرمود. )

چنين وصيّت كرده بود.

وقتي ابوبكر آن را باز كرد، صفحه اوّل آن كه در مورد فضايح قوم بود آمد، پس عمر بلند شد و به حضرت علي(ع) گفت: «يا علي! آن را ببر كه ما به آن نيازي نداريم.»

پس حضرت آن را گرفت و برگشت. تا اينكه مي گويد:

وقتي عمر خليفه شد از آن حضرت خواست كه آن قرآن را به او بدهد تا آن را تحريف كنند. پس گفت: «اي ابالحسن! آن قرآن را نزد ابي بكر بياور تا كنار آن جمع شويم.»

حضرت علي (ع) فرمود: «هرگز آن را نخواهم آورد، من آن را نزد ابي بكر نياوردم مگر براي آنكه حجّت بر شما تمام شود و در روز قيامت نگوييد كه ما از آن اطّلاعي نداشتيم يا بگوييد كه آن را نزد ما نياوردي. كسي به قرآني كه در نزد من است دست نمي زند مگر پاكيزگان و اوصياء از فرزندان من.»

عمر گفت: «آيا وقت معلومي براي اظهار آن هست؟»

فرمود: «آري! هر گاه قائم كه يكي از فرزندان من است قيام كند، آن را مي آورد و در ميان مردم جاري مي سازد كه پس از آن، سنّت بر مبناي آن اجراء مي شود.»

از روايت مفضّل مرويست كه سيّد حسني خدمت حضرت حجّت(ع) عرض مي كند كه: «اگر شما مهدي آل محمّد (ع) هستيد، پس آن كتابي كه جدّ تو اميرالمؤمنين (ع) بدون هيچ تغيير و تبديلي جمع كرد، كجاست؟»

در كتاب «ارشاد» شيخ مفيد از حضرت باقر(ع) روايت شده كه فرمود: «هر گاه قائم آل محمّد(ع) قيام كند، خيمه هايي را برپا مي كند تا قرآن را به همان نحوي كه نازل شده به مردم تعليم دهد، پس براي آنان كه امروز آن را حفظ نموده اند مشكل ترين كار خواهد بود. زيرا آن قرآن با اين قرآن در ترتيب، تفاوت دارد.»

( - تفاوت داشتن در ترتيب، تحريف محسوب نمي شود. )

و در كتاب «غيبت» فضل بن شاذان همين خبر را به يك سند صحيح از حضرت صادق(ع) روايت كرده است.