بازگشت

بخش پنجم





با توجّه به ظلم و ستم و فساد و تباهي كه هر روز در

جهان بيشتر و بيشتر مي شود و همينطور با توجّه به

رُشد فكري جهانيان نسبت به اسلام واقعي و با به

وقوع پيوستن اكثر علامات غيرحتميّه كه در مورد

ظهور امام زمان (عج) آمده است، آيا احتمال ظهور

ايشان در عصر كنوني مي رود يا خير؟

(لطفاً اگر جرياني در اين رابطه مي دانيد، برايمان ذكر بفرماييد.)



آية اللّه صافي گلپايگاني

اُميد است كه خداوند فرج آن بزرگوار را نزديك كند

اُميد است كه خداوند فرج آن بزرگوار را نزديك كند. انشاء اللّه

«عجّل اللّه تعالي فرجه و سهّل فرجه و جعلنا من انصاره و اعوانه والسّلام عليكم و رحمةاللّه»

آية اللّه خزعلي

احتمال، قوي و روشن است ولي تعيين، ميسّر نيست

احتمال، قوي و روشن است ولي تعيين، ميسّر نيست چون نصاب فساد را نمي دانيم ولي دلها بايد گرم تقرّب ظهور باشد.

آية اللّه نوري همداني

همانطور كه در اين زمان محتمل است در زمانهاي آينده نيز محتمل است

احتمال ظهور آن حضرت همانطور كه در اين زمان محتمل است در زمانهاي آينده نيز محتمل است. براي اطّلاع بيشتر به كتاب «دادگستر جهان» از آقاي ابراهيم اميني مراجعه فرمائيد.

آية اللّه سيّد محمّد شيرازي

غير از خدا كسي نمي تواند تعيين كند

وقت ظهور را غير از خدا كسي نمي تواند تعيين كند.

آية اللّه سيّد صادق روحاني

احتمال ظهور آن حضرت هميشه هست

گاهي شتابزدگي سبب مي شود كه انسان اخبار رسيده از پيشوايان را طبق خواسته ها و هوسهاي خود تأويل و توجيه نمايد. البتّه احتمال ظهور آن حضرت هميشه هست و انسان مؤمن موظّف است تكاليف دوران غيبت را انجام دهد و خود را براي ظهور آن حضرت آماده سازد.

آية اللّه علوي گرگاني

ما موظّفيم در هر عصر و زمان منتظر ظهور حضرت باشيم

البتّه مستحضريد كه بر حسب دستورات ائمّه كه برخواسته و نشأت يافته از منبع وحي است ما موظّفيم در هر عصر و زمان منتظر ظهور حضرت باشيم و احتمال و اُميد فرج را داشته باشيم زيرا اين اُميد و انتظار است كه دلها را شاد، و اعمال ما را جهت، و جامعه را حيات مي بخشد.

آية اللّه سيّد محسن خرّازي

احتمال ظهور آن حضرت در همه اوقات وجود دارد

احتمال ظهور آن حضرت در همه اوقات وجود دارد بخصوص آنكه در روايات آمده حضرت صادق (ع) فرمود: «و يصلح اللّه عزّوجلّ امره في ليلة» خدا امر فرج آن حضرت را در يك شب اصلاح مي نمايد.

حضرت امام كاظم (ع) فرمود: وقتي صاحب شما از كشور و ديار ظالمين و ستمكاران غيبت كرد انتظار فرج داشته باشيد.

مسئله انتظار حقيقي، خود گوياي آن است كه احتمال ظهور آن حضرت در همه اوقات مي رود.

فرزندان و برادران مشتاق لقاء حضرت مهدي (ارواحنا فداه)!

توفيق شما عزيزان را در مسير رضايت و خشنودي حضرت حقّ و امام عصر(ع) مسئلت دارم.

آية اللّه مكارم شيرازي

امروزه بسياري از علائم ظهور ديده مي شود و انتظار بقيّه نيز مي رود

هيچ انقلابي در جامعه انساني بدون نشانه هاي قبلي صورت نمي گيرد. در احاديث اسلامي نيز اشاره به يك سلسله علامتها و نشانه ها براي نزديك شدن آن رستاخيز عظيم آمده است كه مي توان آنها را بر دو گونه تقسيم كرد:

دسته اوّل، نشانه هايي كه كم و بيش در هر انقلابي - به تناسب ابعاد آن - قابل پيش بيني است. دسته دوّم، جزئيّاتي است كه از طريق اطّلاعات و معلومات عادّي نمي توان به آنها پي برد و بيشتر شكل يك پيشگوئي اعجاز آميز را دارد.

نشانه اي كه با مشاهده آن مي توان نزديك شدن هر انقلابي - از جمله اين انقلاب بزرگ را - پيش بيني كرد گسترش ظلم و جور و فساد و تجاوز به حقوق ديگران و انواع مفاسد اجتماعي و انحرافات اخلاقي است كه خود عامل توسعه فساد در جامعه است.

طبيعي است فشار كه از حدّ گذشت، انفجار رُخ مي دهد. زيرا انفجارهاي اجتماعي همانند انفجارهاي ميكانيكي به دنبال فشارهاي شديد و زايد از حد است.

گسترش دامنه هاي ظلم و فساد، بوسيله ضحّاكان هر زمان، بذرهاي انقلاب را آبياري مي كند، و كاوه هاي آهنگر را در كنار كوره هاي آتش پرورش مي دهد. كم كم بحران اوج مي گيرد و لحظه انقلاب نزديك مي گردد.

در مورد نزديك شدن انقلاب بزرگ جهاني و ظهور مصلح بزرگ مهدي نيز مسأله همين گونه است. منتها هيچ لزومي ندارد كه مانند افرادي منفي باف به فكر توسعه فساد و ظلم بيشتر بيفتيم بلكه با توجّه به وجود مفاسد در مقياس وسيع و به حدّ كافي بايد در ساختن خود و ديگران و يك گروه نيرومند شايسته و شجاع و آگاه كه پرچم دار انقلاب باشد كوشش كنيم.

به هر حال اين موضوع در بسياري از روايات اسلامي تحت عنوان «كما ملئت ظلماً وجوراً» (همانگونه كه جهان از ظلم و جور پر شده باشد) آمده است.

عين اين تعبير در بسياري از احاديث كه در منابع شيعه و اهل سنّت آمده ديده مي شود و از مجموع آنها استفاده مي شود كه از روشنترين نشانه هاي اين انقلاب همين موضوع است.

در روايات اسلامي چنان انگشت روي جزئيّات اين علائم و مفاسد گذارده شده كه گوئي اين پيشگوئيها مربوط به 14 يا 13 قرن پيش نيست بلكه مربوط به همين قرن است و يا چند سال قبل صورت گرفته؛ و امروز كه بسياري از آنها را با چشم خود مي بينيم قبول مي كنيم كه راستي معجزه آساست! از جمله در روايتي از امام صادق(ع) اشاره به دهها نوع از اين مفاسد كه قسمتي از آن جنبه اجتماعي و سياسي و قسمتي جنبه اخلاقي دارد، شده است كه مطالعه آن انسان را عميقاً در فكر فرو مي برد و اگر خوب دقّت كنيم مي بينيم بسياري از اين مفاسد بزرگ در مجتمعات كنوني جنبه عيني به خود گرفته است و انتظار بقيّه نيز مي رود.

آية اللّه گرامي

گر چه از بعضي از بزرگان روحاني نقل شده كه

بزودي ظهور مي شود ولي بسياري از علائم هنوز ظاهر نشده است

گر چه از بعضي از بزرگان روحاني نقل شده كه به زودي ظهور مي شود ولي بسياري از اين علائم هنوز ظاهر نشده است. اين ديگر از قطعيّات روايات و با سند محكم است كه دنيا پر از ظلم و جور مي شود يعني هيچ جا امنيّت نيست نه اينكه امنيّت كامل نيست بلكه اصلاً امنيّت نيست. انسان نمي تواند به نزديكان خودش اعتماد كند.

يا روايت ديگري كه مردها مي دانند كه زنهايشان به دنبال فحشاء مي روند ولي نه تنها جلوگيري نمي كنند بلكه آنها را تشويق مي كنند و از پول آنها براي زندگيشان استفاده مي كنند! اين مسئله هم هنوز پيش نيامده و عمومي نشده است.

يا در يك روايت آمده است كه غيبت امام زمان (ع) آنقدر طول مي كشد كه مردم در شكّ مي افتند و مي گويند: اگر بود آمده بود!

خُب منظور از اين مردم، كفّار يا سنّي ها كه نيستند چون آنها اصل را قبول ندارند بلكه منظور روايت، شيعيان هستند در حالي كه هنوز شيعه آنطور نشده است كه بگويد: امام زمان دروغ است. حالا افرادي هستند كه آنها نادرند.

دفتر تبليغات اسلامي

در اين كه ما در عصر قرب ظهور بسر مي بريم ترديدي نيست

با توجّه به ظلم و فسادي كه جهان با آن روبرو است بايد بگويم كه همين تباهي ها و جدال، بشر را بيدار كرده و ضرورت حاكميّت عدالت را بيشتر ساخته است.

كثرت طرفداران صلح و عدالت و تنفّر از جنگ و خونريزي و تشكيل مجامع نظارت به حقوق بشر و خلع سلاح عمومي، اين مسائل نشان مي دهد كه بشريّت بسوي آزادي و عدالت و پذيرش حكومت واحد جهاني حركت مي كند.

امروز دنيا از سياستهاي مزدورانه و وعده هاي دروغين خسته شده و به دنبال يك انسان كامل مي رود. امروز بشر معتقد است اين مرزهاي ويرانگر بايد از ميان برود و انسان هم چون يك خانواده با نظام واحدي اداره شود. بنابراين مظالم و مفاسد، زمينه رشد و شكوفايي ذهن بشر را براي يك انقلاب جهاني آماده مي سازد.

در اين كه ما در عصر قرب ظهور بسر مي بريم ترديدي نيست، امّا هر گونه حدس و تخمين براي تعيين وقت ظهور آن حضرت از نظر روايات مردود است.

آية اللّه سيّد حسن ابطحي خراساني

هيچ كس جز خدا از زمان ظهور اطّلاع ندارد

بدون ترديد هيچ كس جز خدا از زمان ظهور اطّلاع ندارد ولي مي توان از علائم و نشانه هائي كه در كتب و روايات و ملاحم ذكر شده و همچنين از فلسفه ظهور، حدودش را احتمال داد.

ضرر تعيين وقت كردن در مورد ظهور و داستاني بسيار جالب در اين مورد

از من سؤال شده است كه: با توجّه به اينكه نبايد براي ظهور وقتي تعيين كرد، چگونه جمعي با علم حروف و يا از جمع بين روايات، وقت ظهور را تعيين كرده اند؟!

من در عين آنكه احتمال مي دهم آنهايي كه وقت ظهور را از اين طريق تعيين كرده اند منظورشان وقت دقيق آن نباشد بلكه حدود آن را گفته اند ولي در عين حال اين تلاشها را كاملاً محكوم مي كنم و اعمال آنها را خلاف شرع و خلاف خواسته خاندان عصمت (ع) مي دانم. زيرا چيزي كه در دهها حديث و روايت از آن نهي شده چگونه ممكن است به عدّه اي اجازه آن داده شده باشد؟

علاوه اين عمل با توجّه به بي فايده بودنش، ضررهائي هم دارد كه مِنجمله اينست: وقتي زمان ظهور تعيين شد و جمعي يا روي ناداني و يا روي علاقه شديد به آن حضرت به آن وعده، دل بستند و عملي نشد، اعتقادشان به اصل موضوع سُست مي شود و خداي نكرده شايد هم منكر ساير پيشگوئي هاي ائمّه معصومين (صلوات اللّه عليهم اجمعين) گردند.

فراموش نمي كنم حدود بيست سال قبل يكي از بازاري هاي تهران گرايشي به مذهب بهائيّت پيدا كرده و من با او حرف مي زدم و مي خواستم علّت اين انقلاب فكري را در او پيدا كنم. او برايم قضيّه اي نقل كرد و آن اين بود كه گفت:

«چند سال قبل من مريد يكي از اولياء خدا شده بودم و جدّاً معتقد بودم و هستم كه كسي در معنويّات به پايه او نرسيده است. روزي به من گفت: در ده روز آخر جمادي الثّاني امسال، امام زمان (ع) ظاهر مي شود. و من حالا خصوصيّات مطالب او را فراموش كرده ام. اجمالاً او هم از راه علم حروف و هم از جمع بين روايات و هم مي گفت براي خودم مكاشفه اي دست داده يا خوابي ديده ام و قطعي است كه در بين اين ده روز آن حضرت ظاهر مي شود و ما هم باور كرديم.

دست از كار و كسب كشيديم و حتّي جمعي هم از مريدان ايشان مثل من نيز دست از كار كشيدند و خود را آماده براي ظهور كردند ولي آن ده روز گذشت و خبري نشد و من مدّتي در طوفان فكري فوق العاده اي قرار گرفتم و در همه چيز شكّ مي كردم.

آخر الامر با خود گفتم نكند بقيّه مسائل هم از همين قبيل باشد، و كم كم اعتقاداتم متزلزل شد و به مذهب بهائيّت كه مذهب بي بند و باري است روي آوردم.»

من كه تا حدّي ريشه انحراف فكري او را پيدا كرده بودم كوشيدم تا آن مرد را نزد آن مريد، بي اعتبار كنم و كردم. و سپس روايات اينكه كسي از زمان ظهور آن حضرت نمي تواند اطّلاع دقيقي داشته باشد و اگر كسي براي ظهور وقت تعيين كند كذّاب و دروغگو است برايش خواندم و خلاصه با بحثهاي مفصّل به او فهماندم كه عمل آن شخص كه وقت تعيين كرده ناصحيح بوده و الّا در پيشگوئي هاي پيشوايان اسلام هيچ نقصي وجود ندارد.

ظهور هم به مانند غيبت دو قسمت صُغري و كُبري دارد و ظهور صُغري از

سال 1340 قمري شروع شده است و 9 دليل محكم در اين مورد وجود دارد

همچنين از من مي پرسند كه آيا از روايات مي توان استفاده كرد كه ظهور صُغرائي وجود داشته باشد؟

در پاسخ مي گوئيم: «آري! زيرا لازمه تشبيه وجود مقدّس حضرت بقيّة اللّه (ارواحنافداه) به خورشيد كه در روايات متعدّده اي آمده است اين است كه چنانكه خورشيد بعد از غروب تا يكي دو ساعت نورش باقي مي ماند و يك دفعه جهان را تاريك نمي كند و نمي گذارد فسادهايي كه ناشي از يك مرتبه تاريك شدن است ايجاد شود و در موقع طلوع هم يك دفعه روشن نمي شود بلكه با يكي دو ساعت طول كشيدن، كم كم نورش ظاهر مي شود و نمي گذارد ضررهايي كه ناشي از روشن شدن يكدفعه است بوجود آيد.

همچنين حضرت بقيّة اللّه (روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه) هم وقتي مي خواهد از ميان مردم غائب شود بايد غيبت صُغري داشته باشد كه داشته و بايد ظهور صُغري نيز داشته باشد كه مدّعاي ما است. حالا اگر شما دوست نداريد اين كلمه را بگوئيد (يعني نام ظهور صُغري را روي روشنائي قبل از ظهور و يا تجليّات آن حضرت بگذاريد) مانعي ندارد اسم ديگري را انتخاب كنيد. ما سر اسم دعوائي نداريم. ولي به نظر ما بهترين نامي كه گوياي مقصود باشد همين است.

به هر حال همانگونه كه خداي تعالي براي آماده شدن مردم و مقدّمه غيبت كُبري، غيبت صُغرائي قرار داده است همچنين محال است كه براي آماده شدن مردم و مقدّمه ظهور كُبري ، ظهور صُغرائي (يا هر چه شما مي خواهيد اسمش را بگذاريد) قرار نداده باشد. ولي بدون ترديد در كيفيّت غيبت صُغري با ظهور صُغري مختصر فرقي بخاطر تفاوت مصالحي كه در كار هست وجود دارد، يعني در آنجا حضرت بقيّة اللّه (ارواحنا فداه) بوسيله چهار نايب خاصّش نورفشاني مي كرده و به مردم فيض مي داده ولي در اينجا به وسايلي كه ذيلاً ذكر مي شود نور خود را ظاهر فرموده و اُفُق را روشن كرده است:

اوّل: از سال 1340 قمري (تعيين شروع ظهور صُغري يا هر چه شما مي خواهيد اسمش را بگذاريد بوسيله مرحوم استاد اخلاقمان آقاي حاج ملا آقاجان رحمة اللّه عليه است) استعدادها زياد شد و صنايع به نتيجه رسيده و اكتشافات حيرت انگيز بوسيله بشر ظاهر گرديده است. يعني در آن سالها براي مسافرتها از اُلاغ استفاده مي شده ولي حالا از ماشين و قطار و هواپيماهاي سريع السّير استفاده مي شود. آن روز انسان نه تلفن و نه راديو و نه تلويزيون و نه رادار داشت ولي امروز همه اين وسائل رادارد.

آن روز انسان نه نفت (به اين صورت) و نه چيزهايي كه از نفت ساخته شده است داشت و نه دسترسي به دهها و بلكه صدها معادن ديگر از اين قبيل، پيدا كرده بود ولي امروزه به همه اينها موفّق شده است.

و خلاصه آنچنان فكر و استعداد و فرهنگ بشر در اين مدّت كوتاه بالا رفته كه تمام عمر نسل بشر هر قدر كه بوده از نظر پيشرفت فرهنگ و اختراعات و اكتشافات يك طرف و اين سالهايي كه اخيراً بر بشر گذشته است طرف ديگر قرارمي گيرد.

حالا خواهيد گفت كه اين موضوع چه ارتباطي با ظهور دارد؟!

بايد عرض كنم كه قطعاً و يقيناً مردمي كه مي خواهند دست بيعت با امام زمان(ع) كه دانا به جميع اسرار و حقايق عالم است بدهند بايد از استعداد و فكر و فرهنگ فوق العاده اي برخوردار باشند تا بتوانند مطالبي را كه آن حضرت مي فرمايند بفهمند و اعمالي را كه دستور مي دهد درك كنند و عمل نمايند. و لذا مي گوئيم يك شفق از مقدّمات ظهور به اين وسيله از اُفُق طالع شده و مردم دنيا براي پذيرفتن دستورات و خواسته هاي حضرت بقيّة اللّه (روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه) آماده كرده است.

دوّم: بايد معجزات هر يك از انبياء و ائمّه اطهار (ع) را مطابق علوم و هنرِ هنرمندان اهل آن عصر باشد. زيرا مردم هر زمان چشمشان به دانشمندان و هنرمندان و قدرتمندان آن زمان است. و به اصطلاح علمي «النّاس علي دين ملوكهم» يعني مردم در راه و روش كساني قرار مي گيرند كه آنها افكار مردم را بوسيله كارهاي شگفت و علومشان به خود جلب كرده و محبوبيّتي كسب كرده اند و يا قدرتشان، مردم را اجباراً به آنها متوجّه كرده است.

بنابراين خداي تعالي ، ابتدا انبيائش را به سراغ همين دسته از مردم مي فرستاد كه اگر آنها لجاجت نمي كردند و ايمان مي آوردند بقيّه مردم از آنها تبعيّت مي كردند و اگر ايمان نمي آوردند و سر سختي نشان مي دادند تكليف آنها را يكسره مي كردند و نمي گذاشتند آنها سدّ راه مردم مستضعف گردند، لذا مي بينيم كه حضرت موسي (ع) ابتدا به سراغ فرعون و ساحران مي رود و فرعون را از بين مي برد و با معجزه اي و معارضه اي ساحران را خاضع مي كند و آنها را به خداي خود مؤمن مي نمايد.

يا آنكه حضرت عيسي (ع)، اطبّاء حاذق زمان خود را با نشان دادن معجزه هايي از قبيل مرده زنده كردن و كور شفا دادن به دينش دعوت مي كند. چون آنها مي بينند كه اين اعمال مافوق قدرت طبيعت است و قطعاً فعل خدائي است كه همه چيز در تحت نفوذ و قدرت اوست به او ايمان مي آوردند و يا رسول گرامي اسلام وقتي مي خواهد مردم آن زمان كه در ادبيّات، و مردم آخرالزّمان كه در جنبه هاي علمي و فرهنگي پيشرفته هستند با معجزه اي آنها را خاضع كند قرآن مي آورد تا آن دسته از مردم آن زمان و زمانهاي بعد كه بوسيله ادبيّات و شعرشان و يا بوسيله علوم و افكارشان جلب توجّه مردم را كرده اند متوجّه قرآن گردند كه طبعاً پشت سر آنها ساير مردم هم پيروي خواهند كرد.

اين مقدّمه كوتاه ولي پُرمغز و حقيقي را از اين جهت در اينجا آورديم كه بگوئيم تا وقتي هواپيماها و سفينه هاي فضانورد و رادارها و راديو و تلويزيون نبود مردم نمي دانستند به چه مناسبت معجزه حضرت بقيه اللّه (روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه) سوار شدن اصحابش بر سحاب و ابرها و صيحه آسماني مي باشد كه در روايات ذكر شده است. ولي از وقتي اين صنايع به بازار آمد مردم زيرك و مؤمن و منتظر حضرت بقيّة اللّه (ع) علاوه بر آنكه مناسبت اين معجزات را با هنرهاي زمان خود درك كردند و دانستند كه وقتي مخترعين و مكتشفين، اين معجزات را مشاهده كردند و متوجّه به غيرطبيعي بودن آنها شدند ايمان مي آوردند متوجّه به نشانه ديگر و روشنائي بيشتر به اصطلاح ما ظهور صُغري گرديدند و دانستند كه ظهور باهر النّور حضرت بقيّةاللّه(ع) نزديك شده كه اينگونه اختراعات و صنايع به بازار آمده است.

سوّم: نمي دانم هيچ فكر كرده ايد كه چرا مردم شيعه، قبلاً كمتر به ياد حضرت وليّ عصر (ارواحنا فداه) نسبت به مردم اين زمان بوده اند يا خير؟!

اگر فكرش را نكرده ايد من براي شما توضيح مي دهم: ابتدا از شما مي پرسم چرا مردم شيعه هفتاد سال قبل تا اوّل غيبت كُبري حتي يك مسجد را بنام حضرت وليّ عصر (ع) نگذاشته بودند ولي مردم زمان ما اكثر مساجدشان را به نام آن حضرت گذاشته اند؟!

آنها يك خيابان، يك ميدان، يك مؤسّسه، يك مدرسه، يك انجمن خيريّه را به نام آن حضرت نگذاشته بودند ولي اينها اكثر همان مكانها را به نام آن حضرت ثبت داده اند!!

شما شايد باور نكنيد كه در زمان خود ما حتّي يك جلسه دعاي ندبه در تمام ايران وجود نداشت و بلكه عموم مردم نمي دانستند كه دعاي ندبه چيست! ولي الآن كمتر شيعه اي پيدا مي شود كه روز جمعه به ياد مولا و آقايش، خود را به جلسه و يا گوشه اي نرساند و دعاي ندبه را نخواند. كمتر خانه و مغازه اي است كه نام مقدّس آن حضرت، زينت بخش در و ديوارش نباشد.

آيا پخش نام آن حضرت به اين صورت و توجّه مردم به آن وجود مقدّس دليل بر طلوع فجر صادق و يا روشن شدن اُفُق و يا ظهور صُغري و يا هر چه شما مي خواهيد نامش را بگذاريدنمي باشد؟!

چهارم: شما مي دانيد كه صدي هشتاد مردم، شصت سال قبل حتّي سواد خواندن و نوشتن را نداشتند و حالا قطعاً شنيده ايد و هم مي دانيد كه نود درصد مردم دنيا سواد خواندن و نوشتن را دارند و لااقل مي توانند كتاب بخوانند.

آيا اين خود زمينه خوبي براي قبولي آن همه علومي كه كمپاني علم مي آورد يعني كسي كه هر چه از علوم انبياء و اولياء براي مردم آورده اند در مقابل آنچه او مي آورده ده درصد است (چنانكه از روايات استفاده مي شود) نمي باشد؟!

آيا اين هم روشنايي ديگري از طلوع شمسِ حقيقت نيست كه از اُفُق ظاهر شده است؟!

پنجم: در زمان خودمان، مردم شيعه بقدري بي توجّه به دادن سهم امام (ع) بودند كه اكثراً مراجع تقليد براي شهريه تعداد محدودي از طلّاب، زير بارِ قرض مي رفتند و هميشه بدهكار بودند. ولي امروزه با همه گرفتاريهايي كه استعمار براي شيعه بوجود آورده، با همه فقري كه شيعه را تهديد مي كند بقدري سهم امام، زياد داده مي شود كه علاوه بر شهريه كاملي كه به طلّاب مي دهند بناهاي عظيمي هم از اين بودجه ساخته و كارهاي خير زيادي هم كرده اند.

آيا باز هم مي توانيم بگوييم كه اين موضوع روشنايي ديگري از جلوات و تشعشعّات خورشيد ولايت و امامت حضرت بقيّة اللّه (ارواحنا فداه) نمي باشد؟!

ششم: در زمانهاي سابق با همه اهتمامي كه علماء به نوشتن كتب اصول اعتقادات داشتند و بسيار به فكر موضوعي كه بتوانند بوسيله آن وجود مقدّس امام عصر(ع) را اثبات كنند بودند و بقول بعضي از آن دانشمندان بهترين دليل بر اثبات وجود مقدّس حضرت بقيّة اللّه (ارواحنا فداه) ملاقات با آن حضرت بود. در عين حال مثل مرحوم حاجي نوري با همه كنجكاوي و تحقيقي كه از حالات متشرّفين داشته اند تنها توانسته اند صد قضيّه در كتاب «نجم الثّاقب» از گذشته نقل كنند و حتّي نفرموده كه اين قضايا مُشتي ازخروار است.

ولي در زمان ما علاوه بر آنكه صدها قصّه و هزارها تشرّف قابل نقل وجود دارد مي توان با استقراء كامل و دقيق مدّعي شد كه كمتر فردي از افراد شيعه يافت مي شود كه يا خودش و يا كسي كه مورد وثوقش باشد و يا لااقل كساني كه مورد وثوقند از ديگران نقل نكرده باشند كه افرادي به خدمت حضرت بقيّةاللّه(ع) رسيده اند و با آن حضرت ارتباط برقرار كرده اند. آيا اين ارتباطات و اين ملاقاتها دليل بر طلوع صبح صادق و دوران ظهورصُغري نمي باشد؟!

هفتم: گر چه هميشه يكي از مسائل مورد اتّفاق همه مسلمانها يعني سنّي و شيعه اعتقاد به وجود مقدّس حضرت بقيّة اللّه (ارواحنا فداه) بوده ولي هيچ زماني مثل زمان ما نبوده است كه اهل سنّت آن هم در رابطه عالم اسلامي كه در سال يك روز در مكّه تشكيل مي شود و تمام علماء ممالك اسلامي در آن شركت مي كنند اينگونه اقرار به وجود مقدّس حضرت صاحب الامر (روحي فداه) كنند يعني عيناً مانند آنچه شيعه معتقد است اعتراف نمايند.

و يا در مسجد النّبي (ص) و مسجد الحرام اسم مقدّس حضرت حجّة بن الحسن(ع) نصب شود و آن مساجد با عظمت را متبرّك كند.

و از همه بالاتر جرياني است كه در سال 1359 كه به عمره مفرده مشرّف بودم اتّفاق افتاد و آن اين بود كه آخر شبي در مسجد الحرام نشسته بودم جوان سياه پوستي را ديدم كه به من خيره شده و با محبّت فوق العاده اي به من نگاه مي كند. بالأخره نتوانست خود را كنترل كند نزد من آمد و به زبان عربي پرسيد: «شما ايراني هستيد؟»

گفتم: «بلي.»

گفت: «من شماها را خيلي دوست دارم.»

گفتم: «براي چه؟»

گفت: «زيرا شما معتقد به حضرت مهدي (ع) هستيد.»

گفتم: «مگر تو هم به حضرت مهدي (ع) معتقدي؟»

گفت: «من كه به آن حضرت معتقدم بماند، همه مردم سودان معتقد به آن حضرت اند و اكثر جوانان سودان عضو جمعيّت انصار المهدي هستند و با حكومت فعلي سودان مخالفند و منتظر مقدم مبارك حضرت مهدي (ع) مي باشند.»

پس از برخورد با اين جوان و بيان مطالب ديگري كه شايد مقتضي نباشد نقل شود، من اين موضوع را تعقيب كردم و ديدم راست مي گويد. اين جمعيّت، نفوذ و محبوبيّت فوق العاده اي در سودان دارند و رهبر محترمشان هم محبوبيّت عجيبي در بين مردم سودان كسب كرده و شايد بيشتر از يك ثلث مردم سودان عضو اين جمعيّت مي باشند.

حالا من به اينكه عقائد آنها راجع به مذهب شيعه و سنّي چيست كاري ندارم ولي از شما سؤال مي كنم آيا اين گرايش، اين توجّه، اين جمعيّتها آن هم در ممالك اهل سنّت دليل بر طلوع فجر صادق و يا ظهور صُغري و يا هر چه شما مي خواهيد اسمش را بگذاريدنمي باشد؟!

هشتم: آيا شما مي دانيد كه چرا سران ممالك جهان دورهم جمع شدند و سازمان بين المللي را تشكيل دادند؟

آيا شما مي دانيد كه اين سازمان در چه زماني تشكيل شده است؟

اگر نمي دانيد به تاريخ مفصّل جنگهاي جهاني اوّل و دوّم مراجعه كنيد. مطلب را مفصّلاً متوجّه مي شويد! ولي برداشتي كه منظور من است اين است كه وقتي دولتها ديدند در جنگ جهاني اوّل و دوّم، ميليونها افراد بشر، بيچاره و بدبخت شده اند و به همين مقدار، كشته و معلول گرديده اند به فكر چاره جويي افتادند. آخرين نظرشان اين شد كه بايد نمايندگان ممالك جهان با كمال مسالمت و صفا، دور يكديگر بنشينند و هر زمان، جنگ و نزاعي بين ممالك جهان در گرفت آنها را اصلاح كنند.

آيا اين فكر و يا تشكّل اين سازمان، نشانگر احساس و نياز جامعه به يك حكومت واحد جهاني و برقراري عدل و داد در سراسر عالم نيست؟!

و آيا اين احساس و نياز كه در مردم دنيا بوجود آمده معني حقيقي اينكه مي گوييد: «يا صاحب الزّمان جهان در انتظار توست» نمي باشد؟!

آيا خود اين فكر و عمل، طلوع نور خورشيد ولايت در قلوب مردم جهان و يا ظهورصُغري نمي باشد؟!

قطعاً جواب مثبت است.

نهم: و بالأخره چون وقتي خورشيد مي خواهد طلوع كند ابتداء تنها اُفُق را روشن مي كند و سپس آن روشنائي، زياد و زيادتر مي شود تا آنكه نزديك طلوع خورشيد، سطح كره زمين را پُر مي كند و از محدوده اُفُق تجاوز مي نمايد و سپس خورشيد طالع مي شود. خوشبختانه اين اواخر مسئله ظهور صُغري هم همينطور شده است زيرا ما پس از انقلاب ايران، ناظر همين معني يعني گسترش نور وجود مقدّس حضرت بقيّةاللّه (ع) در سراسر گيتي بوده ايم.

انقلاب ايران باعث گسترش نام امام زمان (ع) در سراسر جهان شده است

تمام دلائلي را كه ما در بالا از ظهور آثار و تجليّات وجود مقدّس حضرت صاحب الامر(ع) نقل كرديم مربوط به محدوده اُفُق شيعه و يا نهايت اُفُق ممالك اسلامي بود و اگر هم مثل جريان سازمان ملل، مربوط به تمام عالم مي شد، بصراحت و وضوح نبود.

امّا من ترديد ندارم كه انقلاب ايران سبب شده كه نام مقدّس حضرت وليّ عصر (ارواحنافداه)، به تمام دنيا برسد و خداي تعالي به اين وسيله نام آن حضرت را بر سرتاسر گيتي گسترش دهد، زيرا قبل از انقلاب بسياري از ممالك جهان بودند كه اوّلاً اطّلاعي از مملكتي به نام ايران نداشتند و بر فرض كه بگوئيم مي دانستند مملكتي به اين نام در عالم هست، اطّلاعي از مذهب رسمي آن نداشتند و اگر جمعي مي دانستند كه مذهب مردم ايران تشيّع است باز عدّه اي از آنها خصوصيّات اعتقادات آنها را بخصوص راجع به حضرت وليّ عصر (ع) نمي دانستند.

من در اين زمينه جريانات جالبي دارم كه يك يك از فرازها و مطالب فوق را ثابت مي كند ولي چون به طول مي انجامد و از طرفي موضوع زياد احتياج به استدلال ندارد از نقل آنها صرف نظر مي كنم.

امّا بعد از انقلاب ملّت ايران كه خبر آن در تمام دنيا منتشر گرديد آنچنان نام مقدّس آن حضرت به تمام جهان با عظمت عجيبي پخش شد كه تعبيري بهتر از اين نيست كه بگوئيم نورمقدّس حضرت وليّ عصر (ع) مانند طلوع صبح آن هم نزد بيرون آمدن آفتاب پخش شده است.

اينجا است كه ما مي گوييم خدا را شكر كه ما در زمان ظهور صُغري يعني در زماني كه مسائل نُه گانه فوق، اتّفاق افتاده و نور مقدّس خورشيد ولايت حضرت بقيّةاللّه (ارواحنافداه) به جهان تابيده زندگي مي كنيم و به همين زودي چشممان به جمال مقدّس روشن خواهد شد و اُميد است همه مردم دنيا زمان ظهور كُبري آن حضرت را درك كنند و خداي تعالي همه را تا انقلاب حضرت مهدي (ع) نگه دارد.

ممكن است تحت اراده الهي، ظهور صُغري به تاريكي مطلق منتهي شود

ضمناً ناگفته نماند كه اگر از ظهور صُغري در اينجا نامي برده مي شود منظور همين هايي است كه در بالا گفته شده نه آنكه منظور تعيين وقت ظهور (نعوذاً باللّه) باشد. و يا حتّي من صد در صد معتقد باشم كه اين تجليّات و ظهور نور مقدّس آن حضرت منتهي به ظهور كبراي وجودمقدّس آن حضرت گردد.

شايد اين تجليّات و اين علائم و اين نور كه از افق سر زده (خداي نكرده) باز منتهي به تاريكي مطلق شود زيرا اينها تمام تحت اراده الهي است و مي دانيم كه خدا دستش باز است و هر چه بخواهد مي كند و كسي نمي تواند ايرادي داشته باشد و يا از او سؤالي بكند.

حجّة الاسلام فرحزاد

ممكن است دفعتاً ظهور شود ولي تعيين كنندگان وقت دروغگويند

و حقّ تعالي حتماً وقتِ تعيين كنندگان را بهم مي زند

البتّه پيش بيني مهمترين حادثه جهاني كه ظهور دولت حقّه حضرت باشد كار بسيار مهمّ و از حدس ما بيرون و تعيين وقت شديداً تكذيب شده و اين نوع پيشگويي ها هم دروغ از كار در آمده است. ولي انتظار و دعا كردن و احتمال ظهور و اُميدوار بودن مطلوب و خود اين حالت موضوعيّت دارد و طبق بعضي روايات ممكن است ظهور دفعتاً واقع شود كه حقّ تعالي كار حضرت را يك شبه اصلاح فرمايد ولي دليل محكم كه ظهور در زمان ما و قريب به زمان ما باشد نداريم و بنده هم دليلي نيافتم مگر علائم حتميّه واقع شود و پخش خبرها و داستانها كه حتماً ظهور به همين زودي مي باشد، جايز نيست. چون در روايت آمده كه تعيين كنندگان وقت دروغگويند و حقّ تعالي حتماً وقتِ تعيين كنندگان را بهم مي زند.

حجّة الاسلام عليرضا نعمتي

اكثر علامات ظهور انجام شده است

مردم بايد باور كنند كه اگر بخواهند مي توانند موجب ظهور آن حضرت شوند

با توجّه به پيروزي انقلاب اسلامي و ارتباط آن با امام عصر (ارواحنا فداه) بهترين زمينه براي آنكه بتوانيم امام عصر (ارواحنا فداه) را به جهانيان معرّفي كنيم وجود پيدا كرده است كه متأسّفانه بسيار در اين جهت كوتاهي كرده ايم و با ضعف فكري كه عموماً در بين ما رايج است و هنوز باور نكرده ايم كه مي شود امام زمان(ع) در زمان ما ظهور بفرمايد در نتيجه نيروهاي مادّي و معنوي خود را نيز در اين جهت بكار نگرفته و مشغول زندگي خود شده ايم.

در پاسخ به سؤال اوّل و دوّم جواب اين سؤال هم داده شده است.

تأكيد ما بر اين مطلب است كه مردم ما بايد باور كنند كه اگر بخواهند مي توانند موجب ظهور آن حضرت شوند خصوصاً با توجّه به آنكه هم علامات (بجز پنج علامت حتمي كه مقارن باظهور است) انجام شده و اصولاً ظهور امام زمان(ارواحنافداه) آنطور كه ما فكر مي كنيم بستگي به علائم ندارد، چرا كه طبق آيات و روايات به يكباره ظهور صورت خواهد گرفت و علايم حتميّه نيز بعضي همزمان با ظهور و بعضي مقداري پس از ظهور است (مثل سفياني كه پس از ظهور امام عصر (ارواحنافداه) با آن حضرت درگيرمي شود.)

به هر حال عاشق و دلباخته محبوب حضرت بقيّة اللّه (ارواحنا فداه)، چندان منتظر علامت نيست بلكه منتظر خود حضرت است كه بيش از هزار و صد سال است از ظهورش تأخير شده است و اگر شيعيان چنين سُست نبودند، از هزار سال پيش ظهور آغاز مي شد.

حجّة الاسلام سيّد علي رضوي

محتمل است كه ظهور خيلي نزديك باشد حتّي بدون وقوع علائم حتميّه

با توجّه به وقوع پيوستن برخي علامات از جمله انقلاب اسلامي ايران و عطش بشريّت به مصلح واقعي و از طرفي ديگر طبق روايت امام جواد (ع) كه به اين مضمون آمده است كه: ممكن است بدون حدوث هيچ يك از علامات حتّي علائم حتميّه، ظهور حضرت واقع شود، پس ظهور حضرت محتمل است كه خيلي نزديك باشد.

حجّة الاسلام احمد قاضي زاهدي

احتمال ظهور حضرت در عصر كنوني مي رود

روايات اسلامي دالّ بر آنست كه ظهور امام عصر (ارواحنا فداه) ناگهاني است و براي خداوند كاري ندارد كه در يك شب وسائل را جور و تمام علامات حتميّه را بوقوع آورد. از جمله در كتاب بحار الانوار آمده از قول خود حضرت كه فرمود: «هر يك از شما بايد كاري بكند كه وي را به محبّت و دوستي ما نزديك مي كند و از آنچه خوشايند ما نبوده و باعث كراهت و خشم ماست دوري گزيند زيرا فرمان و امر ما ناگهان فرا مي رسد. بنابراين احتمال ظهور حضرتش در عصر كنوني هم مي رود.

( - بحارالانوار ج 53 ص 174 )

آية اللّه سيّد محمّد مهدي مرتضوي لنگرودي

وقتي نياز همه به مصلح كلّ ضروري شود ظهور حتمي است

به نظر قاصر اينجانب هنوز همه جهانيان نياز به مصلح كلّ پيدا نكردند. ممكن است تا چند سال ديگر نياز حاصل شود و ممكن است چند ماه ديگر، بلكه چند روز ديگر نياز همه به مصلح كلّ ضروري شود. در اينصورت ظهور حتمي است.

اكثر اصحاب 313 نفر تكميل شده اند و فقط تعداد اندكي باقي مانده است

به نظر اينجانب، وقتي كه تمام اصحاب 313 نفر مخصوص آقا امام زمان (ع) تكميل شوند آقا ظهور مي نمايد. و من اخبار موثّقي در اختيار دارم كه اكثر اين 313 نفر، در جزيره خضراء آماده هستند و كمتر از تعداد انگشتان دست، باقي مانده است كه عدّه آنها كامل شود و طبق آخرين اخبار در حدود چند سال قبل شخصي به نام يزدي به اين افراد اضافه شد و به جزيره خضراء رفت. و بنظرم هر وقت باقي مانده اين افراد كه كمتر از تعداد انگشتان دست مي باشند نيز آماده شوند، ظهور مي شود و حال ممكن است در عرض چند روز اين افراد تكميل شوند و ممكن است كه چندين سال نيز طول بكشد.

آية اللّه خاتم يزدي

در عين حالي كه برخي از علائم حتميّه به وقوع پيوسته است

براي ظهور حضرت وليّ عصر (ع) نمي توان وقت معيّني را تعيين نمود

بايد با روش صحيح با ظلم و فساد مبارزه كرد. پيشرفت علم و دانش هم زمينه بهتري را براي ظهور فراهم مي كند امّا در عين حالي كه برخي از علائم حتميّه به وقوع پيوسته، براي ظهور حضرت وليّ عصر (ع) نمي توان وقت معيّني را تعيين نمود. اتّفاقاً امام رضإ؛ققظ (ع) با تعبير: «يكثرفيه الوقّاتون.» از گسترش وقت تعيين كنندگان براي ظهور امام ( - بحار الانوار ج 51 ص 30 )

زمان (ع) و افرادي كه عجله دارند اظهار ناراحتي كرده اند.

امام صادق (ع) هم خطاب به راوي در مورد كساني كه براي ظهور امام زمان(ع) وقت تعيين مي كنند، با ناراحتي سه بار فرمود: «كذب الوقّاتون.»

( - بحارالانوار ج 52 ص 103 ح 5 )

خداوند همه ما را از منتظران واقعي و زمينه سازان ظهور حضرت مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) و حكومت عدل آن حضرت قرار دهد.

آية اللّه شاه آبادي

كلّ ما تحققّ الشّرطين في الجواب عن السؤال الاوّل

«كلّ ما تحققّ الشّرطين في الجواب عن السؤال الاوّل تحقّق الظّهور انشاء اللّه والّافلا.»

(هر زماني كه دو شرط ياد شده در جواب سؤال اوّل يعني رسيدن اصحاب حضرت به تعداد معيّن شده و فراهم شدن زمينه قبول حكومت عدل حضرت در ميان توده مردم محقّق شود، ظهور اگر خدا بخواهد تحقّق مي يابد و الاّ خير.)

آية اللّه يثربي

بعضي از علائم واقع شده، ولي علائمي هم هست كه هنوز واقع نشده

بر حسب مرور به روايات وارده در علائم ظهور ممكن است استنباط شود بعضي از علائم واقع شده، ولي علائمي هم هست كه هنوز واقع نشده است كه مي توانيد به اواخر كتاب منتخب الأثر رجوع نماييد.

در باب هشتم كتاب منتخب الأثر، در عدم جواز وقت قرار دادن براي ظهور آن حضرت احاديثي وارد شده است كه در آن احاديث، تعيين كنندگان وقت ظهور دروغگو و كذّاب معرّفي شده اند. امّا خوشبختانه رواياتي از معصومين (ع) حتّي از خود وجود مبارك آن حضرت، جهت دعا براي تعجيل فرج آن حضرت رسيده است. خداوند چشمان ما را به نورجمال مباركشان منوّر گرداند.

حجّة الاسلام سيّد جعفر رفيعي

ظهور حضرت همانند شهاب، ناگهاني مي رسد

با بررسي روايات وارده دراين زمينه چنين بدست مي آيد كه هر فرد مسلمان و معتقد به آن حضرت در هر لحظه بايد احتمال ظهور بدهد و خود و جامعه خود را در راستاي ظهور آن حضرت قرار دهد يعني با اصلاح و تزكيه نفس خود، آماده استقبال آن امام عزيز باشد. چنانكه در روايتي مي فرمايد: «انّه يقبل كالشّهاب الثّاقب» يعني او (حضرت بقيّة اللّه(ع) ) روي مي آورد مانند شهاب درخشان. كنايه از اينكه همانند شهاب، ظهور آن جناب ناگهاني مي رسد.

در روايتي ديگر مي فرمايند: «و انتظروا الفرج صباحاً و مساءً» يعني هر روز و شب، انتظار فرج و ظهور را داشته باشيد.

در روايت ديگر مي فرمايند: «المهدي منّا يصلح اللّه امره في الليلة» يعني: «مهدي از ماست و خداوند امر ظهورش را در يك شب اصلاح مي فرمايد.»

بتازگي امام زمان (ع) فرموده اند: به مردم بگوئيد ظهور خيلي نزديك است

همچنين جمعي از آشنايانم (حدود پنج نفر) كه نزد من موثّق هستند (بطور اختصار) مي گفتند: «در مسجد مقدّس جمكران حضرت بقيّة اللّه (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) را ملاقات كرديم. آن حضرت فرمودند: «به مردم بگوئيد ظهور خيلي نزديك است و توبه كنند و منتظر باشند و تبليغ كنند.»

دعاي براي تعجيل ظهور مانند خواندن نمازهاي يوميّه، واجب است

و به همين مضمون و امر آن حضرت در عالم رؤيا به جناب ميرزا محمّد باقر اصفهاني فرمودند - كه ما اين رؤيا را به اختصار از كتاب ملاقات با امام عصر (ع) نقل مي كنيم -: «شبي از شبها در خواب (يا بين خواب و بيداري) مولايم امام همام حضرت حسن المجتبي (ع) را ديدم كه نزديك به اين مضمون فرمودند: «برمنبرها به مردم بگوئيد و به آنها امر كنيد كه توبه كنند و براي فرج و تعجيل ظهور حضرت حجّت دعا نمايند و اين دعا مثل نماز ميّت نيست كه واجب كفائي باشد و با انجام دادن آن از سوي بعضي از مكلّفين از سايرين ساقط گردد بلكه مانند نمازهاي يوميّه است كه بر تمام مكلّفين واجب است آن را انجام دهند.»

( - ملاقات با امام عصر 7 ص 88 )

به اُميد اينكه اين تلاشهاي فراوان و زحماتي كه متحمّل شديد كه كتابي ارزنده پيرامون ظهور حضرت بقيّة اللّه (ع) پديدار گشته مورد قبول پروردگار متعال قرار گيرد و بهترين پاداشهايش را به شما عنايت نمايد و اين اثر در توجّه دادن و سوق دادن بشريّت بسوي ظهور موفور السّرور حضرت بقيّة اللّه مؤثّر واقع شود و تمام آحاد بشر از نعمت حكومت واحد جهاني زير سايه حضرت بقيّة اللّه (ارواحنافداه) بهره مندشوند.

با سپاس و تشكّر از زحمات جواناني كه عاشق و شيداي آن امام مهربان هستند و در صدد بيدار كردن و توجّه دادن اقشار ملّتها به ساحت مقدّس امام زمان (ع) برآمدند. به اُميد آنكه اين سعي و تلاش و كوشش شما در زمينه سازي ظهورِ موفورالسّرور حضرت بقيّة اللّه (ارواحنا فداه) مؤثّر واقع شود و شاهد صبحي خجسته روز و مبارك باشيم.

آية اللّه سيّد مرتضي موسوي اصفهاني

در اينكه ما در آخر الزّمان (مورد اشاره در روايات) واقع شده ايم

و علامتهايي از ظهور بوقوع پيوسته شكّي نيست

البتّه از اين نظر كه ما در آخر الزّمان (مورد اشاره در روايات) واقع شده ايم شكّي نيست و علامتهائي هم از ظهور بوقوع پيوسته و اديان ديگر مثل دين مسيح(ع) هم منتظر آمدن مصلح خواهند بود و امّا ظهور آن حضرت، امريست نامعلوم و اگر كسي وقت آن را معلوم كند طبق روايات صادره از معصومين او را بايد تكذيب كرد ولي جرياناتي از علماء بزرگ مبني بر تشرّف آنان خدمت وليّ عصر (ع) نقل شده كه در كتب مفصلّه ذكر شده است.

آية اللّه محمّد جعفر خوشنويس

مي شود اين احتمال را داد امّا هرگز نمي توان تعيين وقت كرد

با توجّه و دقّت در پايان پاسخ نخست، مي شود اين احتمال را داد امّا هرگز نمي توان تعيين وقت كرد، زيرا زمان ظهور آن حضرت يك سرّ الهي است، و تعيين كنندگان زمان ظهور مورد تكذيب و تقبيح أئمّه (ع) قرار گرفته اند. البتّه احتمال اشكالي ندارد، گرچه صرف احتمال دادن خيلي مهمّ نيست. عمده مطلب اين است كه ما خود را هميشه در حال آمادگي حفظ كنيم. ان شاء اللّه.

آية اللّه سيّد محمّد حسيني قزويني

با توجّه به احاديث علائم ظهور، احتمال آن دور از حقيقت نيست

البتّه ظلم و ستم، بال و پرش را بر روي ساكنان كره زمين آنچنان گسترده كه كمتر كسي را مي توان ديد كه از اين هيولاي ستم در امان باشد ولي حدّ و اندازه و نحوه پر شدن ستم در سراسر جهان براي ما معلوم نيست. لذا تعيين وقت طبق روايات، خلاف شرع است و موجب مي شود مردم نسبت به مقدّسات بدبين شوند. چون در تاريخ زياد ديده شده است كه افرادي، زماني را براي ظهور معيّن كرده اند و عدم تحقّق ظهور در آن وقت معيّن باعث بدبيني و تزلزل عقايد عدّه اي گرديده است و لذا بنظر مي رسد از تعيين وقت بايد بشدّت خودداري كرد و فقط بايد نسبت به آمادگي مردم از نظر فرهنگي، اعتقادي و تقوي كوشش نمود. البتّه با توجّه به احاديث وارده نسبت به علائم ظهور، احتمال آن دور از حقيقت نيست. اين حقير، با توجّه به صحبتهايي كه در حدود 5 سال قبل با آقاي بهلول داشتم ايشان فرمودند كه: من در سوريّه با فردي ملاقات كردم كه با توجّه به شواهد و قرائن، احتمال مي دهم كه همان سفياني مورد نظر در روايات باشد و اين مجرّد احتمال است. ما بايد آنچنان آمادگي داشته باشيم كه در هر هفته و هر روز بلكه در هر ساعت احتمال ظهور را بدهيم يعني خود را آنچنان مهيّا و آماده كنيم و احتمال بدهيم كه در همين ساعتي كه الان در آن هستيم شايد ظهور واقع شود و ما بايد جزو ياران آن حضرت باشيم.

حجّة الاسلام محمّد حسن گنجي فرد

امكان و احتمالش هميشه هست و هر چه بگذرد و علائم ظهور بيشتر

آشكار شود احتمال ظهور هم بيشتر و بيشتر مي شود

مطابق بسياري از روايات موجود، ظهور حضرت وليّ عصر (ارواحنا فداه) مشروط به هيچ شرطي جز آمادگي مردم نيست. اصلاً اگر به غير از اين معتقد باشيم خلاف صراط مستقيم فكر كرده ايم يعني آنطور كه معصومين (ع)خواسته اند كه عقيده داشته باشيم، نداشته ايم. ما بايد بدانيم كه خداي تعالي و هيچكدام از معصومين (ع) يك لحظه غيبت را هم نمي خواسته و نمي خواهند و اگر عليرغم خواسته شان، غيبتي طولاني واقع شده، بخاطر عملكردبد مردم بوده، نه تقدير خداوند! يعني بي توجّهي به امام و آماده نبودنشان براي پذيرايي از ايشان، غيبت را ايجاد و طولاني كرده است و از همان آغاز غيبت اگر اين مانع برطرف مي شد سعادت ديدارشان براي ما به تأخيرنمي افتاد.

حضرت وليّ عصر (ارواحنا فداه) خود در نامه اي به شيخ مفيد پس از گذشت كمتر از 90 سال از غيبت كُبري همين مطلب را از طريق او به شيعيان پيام دادند و همان مقدار از غيبت را تأخير نام نهادند. حتّي اين جزو اعتقاد شيعيان است كه در صورت پُر شدن پيمانه غيبت در صورتي كه مردم هم آماده نباشند خداوند ظهور آن حضرت را خواهد رساند و نيازي به انجام علائم و شرايط ندارد.

( - درباره اين مطلب در كتاب «وقت معلوم» صفحه 82 تا 85 تفصيل بيشتري داده شده است. )

در مقابل اين ايراد احتمالي كه پس ملاحم و فتني كه بعنوان علائم غيرحتميّه درباره زمان غيبت است را چرا فرموده اند؟

مي گوئيم آنچه فرموده اند وعيدهايي بوده كه براي متوجّه كردن مردم به ساحت مقدّس امام بوده است تا آنها در لحظات حسّاسي كه يك حجّت خدا باقي خواهد ماند لااقل از ترس اينكه مبادا آن مشكلات و سختي ها برايشان پيش آيد، به امام رو آورند و نگذارند آن وضع و مشكلات در زندگي فردي و اجتماعي شان رُخ دهد، نه اينكه اگر از همان آغاز غيبت به طرف امام مي رفتند و ظهور مي شد بازهم اين فِتَنْ انجام مي شد.

مثلاً اگر به راننده اي گفته شود اگر مواظب نباشي سر اين پيچ به درّه سقوط مي كني معلوم است كه براي اينكه آنجا لحظه و مكان حسّاسي است و بايد بيشتر مواظبت كند به او اين چنين مي گويند و اگر او حواسش را كاملاً جمع كند هيچ مشكلي پيش نمي آيد و در غير اين صورت آنچه پيش آيد نتيجه عملكرد خودش است و همه علائم غير حتميّه از اين قبيل است يعني ائمّه (ع) از چيزهايي خبر داده اند كه در صورت انتخاب بد مردم بخاطر نتيجه عمل خودشان برايشان پيش خواهد آمد و هرگاه از اين غفلت دست بردارند معلوم است كه بعد از آن آنچه بعنوان وعيد است عملي نخواهد شد و پيش نخواهد آمد.

درباره علائم حتميّه هم بايد گفت بعضي از آنها مقارن ظهور و بعضي بعد از ظهور است و انجام هر يك از آنها در واقع به منزله آغاز ظهور است.

خلاصه ائمّه اطهار (ع) ظهور حضرت را مشروط به هيچ شرطي جز توقّع و انتظار مردم نكرده اند و از ما خواسته اند به اين خاطر صبح و عصر (هرلحظه) منتظر ظهور باشيم. ناگهاني بودن امر ظهور كه اينجا خيلي خلاصه بيان شد در كتاب «وقت معلوم» با ( - كمال الدّين شيخ صدوق ج 2 ص 339 ح 17 )

توجّه به تفسير بعضي آيات و بسياري از روايات مفصّلاً اثبات شده است.

پس در جواب اين سؤال بايد گفت هر لحظه و هر روز بايد منتظر اين امر مهمّ بود چون امكان و احتمالش بنا بر آنچه گفته شد هميشه هست و البتّه با توجّه به آنچه در سئوال گفته شده هر چه بگذرد و اين علائم بيشتر آشكار شود احتمال ظهور هم بيشتر و بيشتر مي شود.

اُميدوارم توفيقات شما در خدمت به مولايمان حضرت بقيّة اللّه الاعظم (ارواحنا فداه) افزون و مورد قبول قرار گيرد و خداي تعالي ما را جزو منتظران قدوم مبارك حضرتش قراردهد.

آية اللّه عادل علوي

معيّن كردن وقت براي ظهور صحيح نيست

وظيفه، دعا براي ظهور حضرت و انتظار فرج داشتن است

روزي در خدمت استاد بزرگوارم حضرت آية اللّه العظمي نجفي مرعشي بودم و سخن از آقا امام زمان (ع) شد. عرض كردم: بعضي علائمي نزديك نقل مي كنند مانند قصّه بهلول و اينكه در سوريّه، عثمان بن عنبسه را ديده است.

ايشان فرمودند: از اين مطالب نگوئيد زيرا جوانان بعد از ساليان وقتي كه ظهور حضرت به تأخير افتد دست از دين بر مي دارند و همه را دروغ مي پندارند. ما در زمان غيبت به دو امر مكلّف هستيم: يكي دعا براي ظهور حضرت و ديگر انتظارفرج. امّا اينكه فلاني خواب ديده و يا اينكه فلان قضيّه و يا تشرّف و يا كذا و كذا اينها صحيح نيست و ظاهراً اين سؤال پنجم شما بنظرم از اين قماش است.

( - لازم به تذكرّ است كه سؤال ما از اين قماش نيست. )

ضمناً كتابي بنام «الامام المهدي و طول العمر في نظرة جديدة» نوشته ام كه در آن به صدها كتاب درباره حضرت اشاره كرده و يك نظر جديد درباره طول عمرِ حضرت دارم.

حجّة الاسلام سيّد كاظم حسيني ميانجي

از خداوند مسئلت دارم كه ظهور آن حضرت را نزديك و نزديكتر بفرمايد

بنده هم از خداوند قادر متعال مسئلت دارم كه ظهور آن حضرت را نزديك و نزديكتر بفرمايد. درست است! ظلم و فساد در جهان روز بروز بيشتر مي شود. در عين حال با در نظر گرفتن علامات حتميّه از قبيل قتل نفس زكيّه در مابين ركن و مقام، و خروج سفياني و صيحه و نداي آسماني و خروج سيّد حسيني و ديگر علامات، بنظر بعيد مي رسد در عصر كنوني ظهور آن حضرت (صلواة اللّه عليه و علي آبائه الطّاهرين) بوقوع بپيوندد در عين حال فراموش نبايد كرد آيه شريفه را كه فرمود: «يمحو اللّه ما يشاء و يثبت و عنده اُمّ الكتاب.» (يعني: خداوند مي تواند بدون ظهور هيچ كدام از علامات حتميّه، ظهور امام زمان (ع) را برساند.)

حجّة الاسلام صفايي بوشهري

خود حضرتش فرموده اند

وقت ظهور محققاً نزديك است! وقت ظهور محققاً نزديك است!

خود حضرتش (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) فرموده اند: «الوقت قددنا الوقت قددنا.» يعني وقت ظهور محققاً نزديك است! وقت ظهور محققاً نزديك است! در ( - بحارالانوار ج 53 ص 211 )

آخر، كلام را با حديث حضرت سجّاد (ع) درباره شيعيان واقعي زمان غيبت امام عصر (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) به پايان مي برم:

«طوبي لشيعتنا المتمسكين بحبلنا في غيبة قائِمنا الثّابتين علي موالاتنا و البراءة من اعدائنا اولئك منّا و نحن منهم قد رضوا بنا ائمّةً و رضينا بهم شيعةً فطوبي لهم ثمّ طوبي لهم هم و اللّه معنا في درجتنا يوم القيامة.»

( - نوادر الاخبار: 226 - كمال الدّين: 361/2 - مكيال المكارم: 26/1 )

خداوند متعال همه ما را در خدمت و تبليغ اسلام ناب محمّدي و زمينه سازي حكومت حضرت مهدي (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) موفّق بدارد.

حجّة الاسلام اسد اللّه محمّدي نيا

احدي جز ذات اقدس ربوبي، وقت ظهور را نمي داند ولي بايد آماده شد

درباره اصل ظهور آن حضرت ما اُميد داريم و انتظارش طبق روايات متعدّد از بهترين اعمال مي باشد. همانطوري كه انسان خود را براي مهمان از جهت نظافت منزل و تهيّه غذا و ... آماده مي سازد. همچنين براي امام عزيز و بزرگواري مانند آقا امام زمان (سلام اللّه عليه) بايد انسان خود را آماد سازد. انتظار با بي حالي و سُستي و راحت طلبي و گوشه اي نشستن و فقط اشك ريختن جور در نمي آيد، همانگونه كه عاشق مهمان بودن با تميز نكردن منزل و درست نكردن غذا و خود را مهيّا براي پذيرايي نكردن نمي سازد.

و امّا در اين عصر چه زماني حضرت بقيّة اللّه ظهور (ع) نمايد احدي جز ذات اقدس ربوبي نمي داند حتّي در بعضي از روايات وقت ظهور براي خود حضرت هم روشن نيست و ما وظيفه داريم زمينه را با دعا و عمل صالح و تحت هدايت و راهنمايي علماء ربّاني و مراجع بالأخصّ وليّ امر مسلمين فراهم سازيم و با توجّه به علاقه و محبّتي كه مردم به ساحت مقدّس آقا امام زمان (ع) دارند امكان دارد افراد شيّادي براي اغراض فاسد خود، مانند كسب مال و شهوت مردم را فريب دهند و وقت ظهور را معيّن كنند. بايد دانست كه اين گونه افراد دروغ مي گويند. لذا خود حضرت مهدي (ع) فرمود: «و امّا ظهور الفرج فانّه الي اللّه و كذب الوقّاتون»

( - بحارالانوار ج 53 ص 181 - جهت اطّلاع بيشتر از روايات به بحار الانوار ج 51، 52، 53، 78 مراجعه شود. )

حجّة الاسلام عبداللّه صالحي

هر لحظه احتمال ظهور خواهد بود

در هر عصر و موقعيّتي ظهور آن حضرت امكان پذير است و بلكه هر لحظه احتمال ظهور خواهد بود گر چه شرايطي براي آن مطرح گرديده است.

بنابراين بايد هميشه و در تمام حالات و برنامه ها خود را آماده ظهور و حكومت آن منجي سعادت بخش بدانيم و مواظب اعمال و رفتار خود باشيم.

خداوند همه ما و شما را در انجام وظائف توفيق و از سربازان مخلص و فداكار حضرت وليّ عصر (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) قرار دهد.

حجّة الاسلام شيخ الرّئيس كرماني

ظهور صُغري شروع شده است

آري! گفته اند ظهور هم همانند غيبت، صُغري و كُبري دارد. ظهور صُغري از حدود 70 سال قبل شروع شده دلائل و شواهد آن عبارتند از:

الف - مطرح شدن نام آن حضرت در هر مكان.

ب - كثرت تشّرفات.

ج - اوج گرفتن نام آن حضرت در كُتُب، اشعار، جلسات و غيره.

حجّة الاسلام سيّد وهّاب ضيائي

احتمال قوي دارد و آمدن آن حضرت دل باور مي خواهد

احتمال قوي دارد. از صد و پنجاه و چند علامت كه براي حضرت گفته اند قريب صد و بيست تاي آنها محقّق شده و كمتر آن باقي مانده و آمدن آن حضرت دل باور مي خواهد. ظاهر شدن ستاره دنبال دار ما را نويد مي دهد.

تشكيل حكومت اسلامي از نشانه هاي ظهور است

تشكيل حكومت اسلامي از نشانه هاي ظهور آن حضرت است زيرا بعد از اين حكومت، آمدن سيّد حسني خواهد بود كه قريب چهل سال طول مي كشد.

اي برادر يك اربعين بگذرد

آيد سيّدي از آل حسن

از الطاف بي شائبه شما جوانان عزيز، تقدير و تشكّر دارم و از خداي سبحان مسئلت دارم كه اوقات شب و روز شما با يادش معمور، عبادات و خدمات شما مقبول، سينه شما را شرح صدر، فكرتان را عالي، زبانتان را به حكمت گويا، قلبتان را به نور قرآن و ولايت منوّر و قدمهاي شما را از هر لغزش مصون بدارد.

حجّة الاسلام سيّد جواد معلّم

در عصر كنوني، بيش از زمانهاي گذشته احتمال ظهور حضرت وجود دارد

در عصر كنوني - بيش از زمانهاي گذشته - احتمال ظهور حضرت وجود دارد بخصوص باتوجّه به اين كه هر گونه كاري كه در جهان فعلي انجام مي شود با اين هدف است كه انسان را به آسايش روحي و جسمي برساند و در عمل چون بشر كمتر به اين هدف رسيده است روزي از اين كار خسته خواهد شد و در انتظار مصلح واقعي و حقيقي خواهد نشست و آنجاست كه اگر شخصيّت حضرت بعنوان مصلح غيبي و حقيقي و واقعي معرّفي شود تمام مردم دنيا به استقبال ايشان خواهندرفت.

و من با اعتقاد و ايمان كامل، عرض مي كنم كه صحيح است كه آن زمان را الآن بدانيم و همگي دست بكار شويم و اين وظيفه حسّاس را انجام دهيم چون آثار نوميدي و خستگي بر چهره بشريّت نمايان شده و شديداً به دنبال مصلح واقعي و حقيقي خويش است. با اُميد چهره مهربان آن محبوب مقتدر كه «وجه اللّه الّذي اليه يتوجّه الاولياء» است.

جريانات در تأييد اين ادّعا بسيار زياد است. براي نمونه قضيّه زير را كه يكي از موثّقين طبق خواهش بنده برايم نوشته و از اواسط آن خودم هم در جريان قضيّه بوده ام نقل مي كنم:

«همكاري دارم كه جوان است و اهل كمك و ياري به دوستانش. بخاطر تشكّر از ايشان به دلائلي شبي به خانه اش رفتم. پوستر زيبايي كه رويش نوشته بود: «السّلام عليك يا صاحب الزّمان(عج)» به همراه كادويي برايش هديه بردم. نگاهي به پوستر انداخت و تشكّركرد.

به ايشان گفتم: «جاي مناسبي آن را نصب كن و هميشه به يادش باش.»

بعد از مدّت كوتاهي دوباره به ايشان گفتم: «سعي كن هميشه هر مشكلي داشتي به آقا امام زمان(ع) متوسّل شوي كه انشاء اللّه مشكلات به لطف آقا حل خواهد شد.»

يكي دو روز بعد ايشان گفت كه: «گاهي به پوستر آقا نگاه مي كنم و مي گويم چطور اين همه مدّت هيچ به ياد امام زمان نبودم.»

من از فرصت استفاده كردم و سفارش نمودم كه به ياد آقا باش و هميشه به ايشان متوسّل شو.

همان شب خواب ديدم. در مجلس روضه اي از جلسه هاي هميشگي خودمان نشسته ام و انگار چراغها خاموش است. كسي كه نفهميدم كه بود كاغذ مربّعي، حدوداً به ابعاد 10*10 به دستم داد نگاه كردم نوشته شده بود: «به آقاي ... بگو به ياد ما باشد تا ما هم به ياد او باشيم. و بعد از خواندن متن بدون ترديد فهميدم كه پيام از طرف آقاامام زمان (ع) است.

صبح كه بيدار شدم در اين فكر بودم كه آيا به ايشان بگويم؟! آيا مي تواند درك كند كه اين پيام چه معني مي دهد يا نمي تواند؟! با آقاي معلّم تلفني مشورت كردم ايشان مرا راهنمايي كردند و من به دستور ايشان از دوستم در يك موقعيّت مناسب پرسيدم: «آيا مشكلي داري؟ و آيا به ائمّه(ع) متوسّل شده اي؟»

ايشان گفت: «بله! متوسّل شده ام.»

گفتم: «به كدام يك؟»

گفت: «ديشب به آقا امام زمان (ع) متوسّل شده ام و از ايشان كمك خواستم.»

به حدّي اين حرف در من تأثير گذاشت كه نتوانستم خود را كنترل كنم. دوستم مات و مبهوت مانده بود. جريان خواب را برايش تعريف كردم. بسيار تعجّب كرده بود و چند بار گفت: «عجيب است! عجيب است!»

به ايشان سفارش كردم كه قدر خودش را بداند كه آقا چنين پيامي برايش فرستاده است. بحمداللّه مشكلش در حال گشايش است و حال كه اين را مي نويسم (77/11/12) تقريباً مشكل رفع شده به حول و قوّه الهي و به لطف آقا امام زمان(ع) كه جانم به فدايش باد.»

همان طور كه واضح است از وسط قضيّه من در جريان قرار گرفتم و نظرم هم اين بود كه به طور غير مستقيم از ايشان سؤال كنند و ادامه اش را هم مطالعه فرموديد. اين جريان را به خاطر آن عرض كردم كه شاهدي باشد بر اعتقاد و ادّعاي ما كه در اين زمان اگر مختصري مردم را متوجّه حضرت وليّ عصر (ع) بنماييم، احتمال ظهور بسيار قوي خواهد بود.

آية اللّه سيّد فخر الدّين امامي

بي گمان هر چه زمان پيش تر مي رود عصر ظهور نزديك تر مي شود

از آنجا كه از يك طرف در روايات ديني تأكيد شده كه زمان ظهور را هيچكس نمي داند و از طرف ديگر براي ظهور علائم خاصّي به جز علائم عامّ ياد شده است نمي توان عصر حاضر را عصر ظهور دانست. البتّه احتمال عيبي ندارد. هر زماني را مي توان به صورت احتمال زمان ظهور دانست امّا اين گونه احتمالها كار ساز نيست. تاريخ نشان مي دهد كه در بيشتر ادوار گذشته كساني آن روزگار را آخر الزّمان دانسته و به دليل برخي از علائم عامّ مانند گسترش ظلم و ستم، ظهورامام زمان (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) را احتمال داده اند.

امروز نيز شرايط چندان تفاوت نكرده، البتّه بي گمان هر چه زمان پيش تر مي رود عصر ظهور نزديك تر مي شود ولي هنوز هيچ علامت مطمئني از علائم خاصّ ظهور، رُخ نداده كه بتوان بر اساس آن اين زمان را عصر ظهور شمرد و اين كه هر از گاهي اخباري از اين گونه كه فلان خواب ديده و پيام خواب به صورت نوشته اي به خانه مردم افكنده مي شود يا لابلاي كتابهاي دعا و زيارت نامه ها در حرم هاي مطهّر نهاده مي شود، هيچكدام اساس استواري ندارد و نبايد آنها را جدّي گرفت.

امّا ذكر جرياني در اين رابطه: از قول كسي شنيدم كه او از قول آقاي بهلول نقل مي كرد و بهلول از روحانيّون زاهد و عابد باسابقه است كه دو سه سال پيش ايشان در يك سخنراني گفت كه: عصر ظهور نزديك شده و دليل او اين بود كه سفياني كه در روايات آمده پيش از ظهور قيام مي كند متولّد شده است. او ادّعا كرده بود كه در سوريّه در يك مجلس دولتي كسي را ديده بود كه همه خصوصيّاتش با سفياني مذكور در روايات تطبيق كرده است. و ناقل اين مطلب گرچه خود آدم زاهد و متعبّدي است با اين حال به اين نقل نيز هيچ اعتمادي نيست. و اللّه العالم.

آية اللّه اصولي

امكان ظهور موجود است

اصل ظهور حتمي و از تعيين آن نهي شده است. با توجّه به مسئله بداء، امكان ظهور موجوداست.

حجّة الاسلام شيخ مرتضي قاسمي

بعضي از علائم در روايات ذكر شده كه بعضي بوقوع پيوسته و بعضي خير

احدي جز خداوند از ساعت معيّن ظهور اطّلاعي ندارد. علائم حتميّه و غيرحتميّه در روايات ذكر شده بعضي بوقوع پيوسته و بعضي خير! بحث مفصّل است. به آخر كتاب منتهي الآمال و مهدي موعود (ع) مراجعه كنيد.

حجّة الاسلام شيخ عبّاس استاد آقايي

حتماً احتمال ظهور باهر النّور آن حضرت در همين عصر كنوني مي رود

و حتّي شكّي در دل راه داده نمي شود

همانگونه كه در روايات ذكر شده، دنيا را بايد ظلم و جور پُر نمايد تا وجود مقدّس آن امام عزيز بيايد و پُر از عدل داد نمايد. اگر خوب بينديشيم مي بينيم كه در هيچ كجاي عالم هستي نيست كه پُر از ظلم و جور نشده باشد و همه اش بي عدالتي نبوده باشد. هر چقدر دنياي امروز به طرف علم و صنعت و مسائل پيشرفته گام برمي دارد، متأسّفانه از ملكوت و معنويّات دور مي شود و عمل ما باعث مي شود كه بلاهاي ارضي و سمائي مانند: زلزله و سيل و هزاران بلاهاي ديگر گريبان گير مردم عالَم شود كه خيلي از آنها از علامات حتميّه محسوب مي شوند.

با بررسي نمودن دنياي پر از ظلم و جور و ستم و فساد كه پدر به پسر و پسر به پدر ترحّم نمي كند و با وسائل هاي مخرّب روحي فكري، ديگر در قلوب مردم رحمي وجود ندارد و با بي عدالتي ها و خونريزي هاي سراسر جهان آن هم زير چكمه هاي خوناشام ترين افراد عالم، آيا احتمال نمي رود كه ان شاء اللّه كسي به همين زودي زود بيايد و به فرياد مظلومان عالم برسد؟!

حتماً احتمال ظهور باهر النّور آن حضرت در همين عصر كنوني مي رود و حتّي شكّي در دل راه داده نمي شود.

اينكه گفته ايد اگر جرياناتي در اين رابطه داريد ذكر نمائيد، از بارزترين جريان ها خود قرآن و روايات است كه وقتي انسان مراجعه مي كند مي بيند تمام علائم ظهور كه ذكر شده خيلي از آنها واقع شده و خيلي ديگر در حين وقوع مي باشد. پس بنابراين بهترين و ظاهرترين آن، روايات ظهور آن حضرت است كه برايمان بهترين علم رامي رساند.

حجّة الاسلام محمّد كاظم كاشاني

بارقه هاي اُميد زيادي در دل منتظران امام زمان (ع) ايجاد شده است

اگر به آمادگي و بلوغ فكري كه براي اكثريّت مردم اتّفاق افتاده است و به بُن بست رسيدن تلاشهاي بشري براي ايجاد جامعه اي بدون فساد و خونريزي توجّه داشته باشيم متوجّه مي شويم پذيرش و آمادگي مردم براي حكومتي الهي و فوق بشري بسيار زياد شده است و بارقه هاي اُميد زيادي در دل منتظرانش ايجاد نموده است.

اُميدواريم خداي تعالي هر چه زودتر ظهور موفور السّرور آن امام همام رإ؛م م ظظ مقدّرفرمايد.

حجّة الاسلام عليرضا فلاحت منش

روزي كه زمينه آماده شد، اين وعده خداوندي تحقّق پيدا خواهد كرد

وظيفه ما اين است جهت تعجيل در فرج آقا امام عصر (عجّل اللّه تعالي فرجه)، دعاي خالصانه كنيم و روزي كه زمينه آماده شد، اين وعده خداوندي به امر الهي اش تحقّق پيدا خواهد كرد.

استاد محمّد حسين عابدي

آري! در اين زمان احتمال ظهور مي رود

آري! در اين زمان احتمال ظهور مي رود و دلايل متعدّدي در اين مورد وجود دارد كه بعضي از آنها عبارتند از:

خارج شدن هر چيزي از اصل و مركزيّت خود

* كلّيه معادلات زندگي بشري در معرض تحوّلات و تغييرات شديدي قرار گرفته بطوري كه هر چيزي از اصل و مركزيّت خود خارج شده است مثلاً شما ملاحظه كنيد كه چه تشطّط عظيمي بين آراء و عقايد و اديان و مذاهب دنيا وجود دارد كه ضرورتاً ناعدالتي را بدنبال خواهد داشت و هم اكنون اين ناعدالتي مشهود است.

اتمام حجّت بر علماء بزرگ اديان و مذاهب دنيا

* اتمام حجّت بر علماء بزرگ اديان و مذاهب دنيا، اينان در عين اينكه مباني و پايه هاي عقيده حقّه بر ايشان آشكار و به مرحله اثبات رسيده است باز راه خود را مي گيرند و به اين امر مهمّ توجّه نمي كنند.

عدم مركزيّت در مراجع و علماء بزرگ جهان تشيّع

* عدم مركزيّت در مراجع و علماء بزرگ جهان تشيّع، با وجود اختلاف در آراء و عقايد با شدّت و ضعفي كه دارد.

ايجاد خلائي بزرگ در رحلت علماء تشيّع

* ايجاد خلائي بزرگ در رحلت علماء تشيّع اثنا عشري كه نتيجتاً تحيّر شديدي رإ؛ممظظ بدنبال خواهد داشت.

افزايش تضادّ طبقاتي

* افزايش تضادّ طبقاتي، كه هر چقدر نسبت به زمان آينده حركت مي كنيم تضادّ طبقاتي رو بفزوني است. همين مسئله شدّت ظلم و نابرابري و فساد را نشان مي دهد.

سخت شدن بدست آوردن لقمه هاي حلال و لطمه وارد شدن به عبادتهاي اصلي

* از هفتاد جزء عبادت، 69 جزء آن مربوط به كار است كه انسان بتواند به لقمه هاي حلال دست پيدا كند تا بتواند در صراط مستقيم حركت كند و ثابت قدم باشد، با قرائن موجود، اين 69 جزء عبادت بطور شديد در معرض تهاجمات ظلم ظالمين قرار گرفته كه نتيجتاً به عبادتهاي اصلي همچون صلوة كه قبول كلّيه اعمال انسان به آن است لطمه وارد مي كند و همين امر گسترش ناعدالتي و فساد و ظلم را دنبال خواهد داشت.

اوج شدّت عدم توجّه قدرتمندان دنيا بر ضعيفان

* عدم توجّه قدرتمندان دنيا بر ضعيفان كه اين مسئله در اوج شدّت يافتن است لذا طبق قاعده لطف، همين قريب الوقوع بودن ظهور منجي بشريّت را مي رساند.

پياده شدن تمام تئوريها در جهان و ناموفّق ماندن آنها

* پياده شدن تمام تئوريها در جهان، همه ناموفّق مانده است و كاري را نتوانسته اند به پيش ببرند. لذا قبل از ظهور مهدي (ع) تمام تئوريها در جهان پياده مي شود الاّ برنامه و قوانين اسلام در مذهب تشيّع كه داراي پايه ها و اصولي محكمي است كه مي تواند قابليّتها را براي پياده شدن نور خداوند از تمام شئونات آماده كند، البتّه ايجاد قابليّت بايد مجوّز الهي داشته باشد و آن با قرائن كاملاً مشخّص مي شود.

گرايش دروني شديد انسانها بسوي منجي و گرايش شديد بسوي مسجد جمكران

* يك نوع گرايش دروني شديدي در عصر جديد در قلوب انسانها بسوي منجي بشريّت ايجاد شده است مثلاً كسي شايد باور نكند كه گرايش مردم در ايران و حتّي از ساير نقاط جهان بسوي جمكران نسبت به گذشته اصلاً قابل قياس نيست.

توجّه راهبان مسيحي براي هبوط حضرت عيسي (ع)

* توجّه راهبان مسيحي به مكّه كه سرزمين فاران ناميده مي شود براي هبوط عيسي بن مريم (ع).

قرار دادن دوربينهاي مخفي در بيت المقدّس و پايگاههاي مخفي يهوديان

* قرار دادن دوربينهاي مخفي در بيت المقدّس، براي تصوير برداري از مسائل آسماني مثل آمدن حضرت مسيح (ع)؛ البتّه يهوديها پايگاههاي مخفي را بنا كرده اند از جمله بناي عبادتگاه در زير بيت المقدّس.

اخبار منابع مسيحيها بر حكومت آسماني بعد از سال 2000 ميلادي

* اخباري از منابع مسيحيها كه دلالت مي كند بر حكومت آسماني بعد از سال 2000 ميلادي و همين امر باعث جنب و جوشهاي عجيبي در بين مسيحيّت گشته است.

اخبار منابع يهوديان بر قريب الوقوع بودن ظهور بعضي از انبياء

* اخباري از منابع يهوديان دلالت بر قريب الوقوع بودن ظهور بعضي از انبياء بني اسرائيل همچون حضرت عيسي (ع) و خضر (ع) و الياس (ع) مي كند.

اخبار اديان و مذاهب دنيا به ظهور منجي بشريّت

* اخبارهايي از اديان و مذاهب دنيا به ظهور منجي بشريّت كه از قرائن به همين ايّام مطابقت مي كند.

اخباري از قدرتمندان روحي

* اخباري از قدرتمندان روحي، قريب الوقوع بودن ظهور را نشان مي دهد.

اخباري از اولياء و مؤمنين از راه مكاشفه و رؤياي صادقانه

* اخباري كه از اولياء و مؤمنين از راه مكاشفه و رؤياي صادقانه صورت گرفته حاكي از آن است كه فتنه هاي اين زمان عميق ترين و دقيق ترين فتنه هاست و همين ظهور ظلم و جور است در كره زمين كه نشانه ظهور خليفه پروردگار است.

متوقّف شدن علم انسان تا مرز الكترون و وسايل الكتروني و انرژي هاي هسته اي

* افق حركت انسان در علم تا مرز الكترون و وسايل الكتروني و انرژي هاي هسته اي با شعبي كه دارد رسيده است و بشر نمي تواند پا فراتر از اين مرز بگذارد مثل وسايل حركتي فوتوني كه بتوانند معادل 300 هزار كيلومتر در ثانيه حركت كنند و علوم ماوراء فيزيك. لذا قبل از ظهور دو علم از هفتاد ظاهر مي شود و 70 علم آن بعداز ظهور است.

سپري كردن نهايت رشد علمي و نظامي قدرتهاي جهان

* اينكه صد و بيست و چهار هزار پيامبر و اوصياء و اولياء خداوند منتظر مهدي موعود (ع) بودند مسلّماً بايد اين امر عظيمي باشد، عصري كه ما در آن هستيم تمام تئوريهاي علمي در جهان پياده شده، روز بروز از حيث كمّي و كيفي در حال رشد هستند، مي توان گفت نهايت رشد را سپري مي كنند و اكنون تمام ابرقدرتهاي جهان تا دندان مسلّح شده اند و هيچ دوره اي از ادوار بشري چنين نبوده است، و همين امر امكان قريب الوقوع بودن ظهور قدرت خداوندي را كه در تمام ادوار بشري چنين قدرتي نبوده را خبر مي دهد كه با قدرت خود تمام قدرتهاي دنيا را واله خواهد كرد.

حاكميّت جهان تشيّع

* حاكميّت جهان تشيّع، كه اين امر از صدر اسلام تا به حال به اين نحو نبوده است و اين خود نشانه اي است بر ظهور آيات بزرگ الهي.

آخرين درجه اتمام حجّت بواسطه جمع آوري شدن مدارك تشيّع در كامپيوترها

* بر اساس حكومت تشيّع اثنا عشري كه حضرت مهدي (ع) را امام دوازدهم مي دانند و بر اين امر يقين دارند مدارك تشيّع با سيستم هاي جديد از جمله كامپيوتر در حال جمع آوري شدن هستند، همين امر اتمام حجّت را بر خلايق مي تواند به آخرين درجه خود برساند و اين امر قريب الوقوع بودن قيامت صُغري كه همان ظهور منجي بشريّت است را مي رساند چون خداوند آيه خود را نازل نمي كند مگر اتمام حجّت بر قوم يا اقوامي شده باشد.

منتظر بودن دول كره زمين براي رسيدن يك نيروي فوق بشري

* معادلات تمام دول كره زمين، رو به بن بست عجيبي است كه منتظر يك نيروي فوق بشري هستند كه اينان را از گردابي كه خود بنا كرده اند نجات بدهد.

گرايش و انقلاب دروني در بين انسانها در مورد شناخت حضرت مهدي (ع)

* گرايش دروني و انقلاب دروني در بين انسانها، علي الخصوص در بين اهل كتاب (نصارا، يهود، اسلام) به سؤال كردن به اينكه مهدي (ع) كيست و او كجاست؟!

گمراه شدن بندگان صالح توسّط كافران

* در اواخر سوره نوح، حضرت نوح (ع) بعد از مدّتها دعوت، كافران را نفرين مي كند: «ربّ لا تذر علي الارض من الكافرين ديّاراً»

يكي از دلايل مهمّ اين نفرين اين است كه: «اگر تو اي پروردگارا! به اين كافران مهلت ( - سوره نوح آيه 26، يعني: «پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روي زمين باقي مگذار.» )

دهي، بندگان صالح تو را گمراه مي كنند»، نتيجتاً اينكه در عصر كنوني خيلي از انسانها، ذاتاً بطرف خوبي گرايش دارند ولي بقدري مسائل را پيچانده اند كه بسياري از افراد گمراه مي شوند و اين خود قريب الوقوع بودن آيات بزرگ الهي را در پي دارد علي الخصوص ظهور منتقم حقيقي كافران حضرت حجّة بن الحسن العسكري (ع).

متوجّه شدن عذاب خداوند به ظالمين بر اساس فلسفه چرخه عذاب

* بر اساس فلسفه چرخه عذاب به اينكه اكثر حدود الهي در زمين ناديده گرفته شده، زندانهاي دنيا مملوّ از انسانهاي در حال شكنجه روحي و جسمي است، پاسخ درستي به انسانها داده نمي شود، تحيّر فراگير شده، مظلومين و ضعيفان هميشه تحت فشار هستند، بر اساس فلسفه چرخه عذاب، خداوند اين بي توجّهي ها را بصورت عذاب، متوجّه ظالمين مي كند طوري كه مي توان گفت مقدّمات اين عذاب در حال فراهم شدن است كه همان مقدّمات ظهور حضرت مهدي (ع) مي باشد.

وارد شدن انسانها به هزاره هفتم از ايّام وجود بشر در كره خاكي

* خداوند در روز جمعه تجلّي كرد، در ايّام ششگانه، خلايق را به عرصه وجود آورد و روز جمعه كه از ايّام خداوند است خلايق را بسوي خود جمع خواهد كرد. امكان ظهور حضرت مهدي (ع) كه خليفه پروردگار عالم است در روز هفتم از ايّام وجود بشر در كره خاكي بسيار خواهد بود چرا كه از آدم تا خاتم شش هزار سال و از خاتم تا حال، ما وارد هزاره هفتم شده ايم.

به نهايت شدّت خود رسيدن بت پرستي و دوئيّت پرستي در زمين

* حضرت محمّد (ص) خاتم الانبياء زماني ظهور كرد كه كعبه محلّ خدايان ساختگي بود لذا با ظهور خود سيصد و شصت بت را از كعبه مبرّا ساخت و آنها را نابود نمود و امروزه، به معني ديگري زمين را بت پرستي و دوئيّت پرستي فرا گرفته است و اين مسئله در نهايت شدّت خود مي باشد لذا همين امر امكان قريب الوقوع بودن ظهور خاتم اوصياء را مي رساند كه از كعبه ظاهر مي شود تا جهان را از شرك و بت پرستي برهاند.

تلاش سازمانهاي اطّلاعاتي دنيا در مورد شناخت حضرت مهدي (ع) و محمّديّون

* بعد از جنگ جهاني دوّم، سازمانهاي اطّلاعاتي دنيا علي الخصوص انگليس و آمريكا در پي مدارك و اسنادي در مورد حضرت مهدي (ع) و ياران آنها كه بنام محمديّون معروف هستند مي باشند.

پيشگوئيهايي در مورد ظهور پادشاهي از مركز اسلام

* پيشگوئيهايي در مورد ظهور پادشاهي از مركز اسلام موجود است كه اكثر طرفدارانش، پارسيان هستند. وجود قرائن در اين پيشگوئيها حادثه اي عظيمي را در دنيا خبر مي هد كه مي تواند مطابق با همين عصر حاضر باشد.

دلالت آيه قرآن در مورد نزديك بودن قيامت كه همان ظهور مهدي (ع) است

* «انّهم يرونه بعيداً و نريه قريباً.» يعني: «كافران قيامت را دور مي بينند و ما آن را ( - سوره معارج آيه 6 و 7 )

نزديك مي بينيم»، و ما به تبعيّت از آيه خداوند، ظهور خاتم اوصياء را قريب مي بينيم و محجوبين آن را دور مي بينند چون يكي از مصاديق قيامت، ظهور حضرت مهدي(ع) مي باشد.

وعده خداوند در مورد نزديك بودن ظهور امام زمان (ع)

* «نصر من اللّه و فتح قريب»، كه يكي از مصاديق والاي فتح قريب، ظهور ( - سوره صف آيه 13، يعني: «آن ياري خداوند و پيروزي نزديك است.» )

حضرت صاحب الامر (ع) است.

منطبق بودن علائم عامّ ظهور بر عصر حاضر

* علائم عامّ ظهور: خبرهايي هست كلّي كه از عصري خبر مي دهد و خصوصيّاتي را براي آن عصر بازگو مي كند. با قرائن و نگرش دقيق مي توان آنها را بر همين عصرحاضر منطبق كرد مثل تشبيه شدن مردان به زنان و زنان به مردان، فراگير شدن فساد و ظلم و هزاران هزار خبر ديگر.

ظاهر شدن بعضي از شهرها و افراد پيش بيني شده در روايات، مثل تهران و ...،

و قريب الوقوع بودن خروج سفياني از سوريّه

* علائم خاصّ ظهور: بيان صراحت بعضي از اسماء و اشخاص و مكانها، مثلاً روايتي از امام صادق (ع) هست كه اسم شهر تهران با خصلتهاي آن شهر بيان شده و مفضّل بن عمر كه از راويان ثقه مي باشد آن را نقل نموده است و يا مثل اسمي از سران سوريّه غير از عثمان بن عنبسه (سفياني) كه هم اكنون آن شخص موجود است و جزء يكي از رؤساي بزرگ سوريه بشمار مي رود. البتّه اين خبر قريب الوقوع بودن خروج ( - بيان الائمّه جلد دوّم )

سفياني را نشان مي دهد.

تحوّلات بزرگ در دول مختلف دنيا و تقويت شديد مشرقي ها در تمام جهات

* علائم خاصّ الخاص: كه در كلّ مي توان دو چيز باشد و آن صيحه آسماني و خروج سفياني مي باشد كه هنوز واقع نشده است.

علائم خاصّ الخاص با تحوّلات بزرگي همراه است از جمله تحوّلاتي در ايران، سوريّه، عراق، عربستان، فلسطين، دول عربي، همچنين اسرائيل، تركيّه و كشورهاي اروپايي.

از اخبار و روايات ظاهر است كه طرفداران منجي بشريّت از مشرق زمين هستند كه همان ايرانيان مي باشند. قرائن موجود در ايران هم اكنون نشان مي دهد كه مشرقي ها در تمام جهات رو به تقويت شديدي هستند. همين امر قابليّت و موقعيّت و زمينه را مي تواند براي ظهور صاحب الامر(ع) آماده كند.

در سوره بني اسرائيل اشاره اي دقيق در آيه «بعثنا عليكم عباداً لنا اولي بأس شديد.» ( - سوره اسراء آيه 5، يعني: «گروهي از بندگان پيكار جوي خود را بر ضدّ شما مي انگيزيم.» )

مي باشد كه اين سوره براي بني اسرائيل دو فساد را ثابت مي كند كه در فساد اوّلي، خداوند، حضرت علي (ع) را بر اينان مسلّط كرد و حضرت، فاتحانه وارد سرزمينهاي يهوديان شد.

در فساد دوّمي (كه توبه نمي كنند) خداوند بندگاني را باز بر آنها مسلّط خواهد كرد كه وارد مسجد الاقصي مي شوند و سرزمينهاي يهودي را تسخير مي كنند كه حضرت امام صادق (ع) سه بار قسم ياد كردند كه اينها از اهل قم هستند.

جالب توجّه است كه در اين سوره به فساد بني اسرائيل در مرحله دوّم اشاره مي كند و قرائن موجود هم آن را نشان مي دهد، البتّه در اين سوره دقايق و لطايفي هست كه اهل فنّ مي توانند آنها را استخراج كنند.

در سوره روم اشاره لطيفي هست كه دلالت مي كند بر درگيري مسيحيها با ايران كه در زمان صدر اسلام اين اتّفاق افتاد ولي هنور معني بطن اين آيه نيامده است. در اين سوره اشاره اي است كه اين درگيري و غلبه، مؤمنين را خوشحال مي كند. مسلّماً آن مسئله اي كه باعث خوشحالي مؤمنين مي شود با توجّه به قرائن و مدارك، جز ظهور حضرت مهدي موعود (ع) چيز ديگري نمي تواند بر آن منطبق باشد.

استاد عليرضا جاويدي

تمام علائم براي استقبال ظهور انجام شده، فقط بايد منتظر ظهور بود

تمام علائم براي استقبال ظهور انجام شده، فقط بايد منتظر ظهور بود. مثل وقتي كه صبح مي خواهد خورشيد از پشت كوه طلوع كند. و امام فرموده اند كه هر وقت امام زمانتان غايب شد صبح و شام منتظرش باشيد.

حجّة الاسلام سيّد محمّد مهدي آل مجتبي (ميهن خواه)

امكان ظهور امام عصر (ع) در هر لحظه مي رود

«فاصبر صبراً جيملاً * انّهم يرونه بعيداً * و نريه قريباً»

( - سوره معارج آيه 5 تا 7، يعني: «پس شكيبايي پيشه ساز! شكيبايي و صبري زيبا و نيكو؛ بي گمان آنان وعده خدا را دور مي بينند، امّا ما نزديكش مي نگريم.» )

اوّلاً: بايد به اين نكته توجّه كرد كه امكان ظهور بقيّة اللّه الاعظم (ارواحنا فداه) در هر لحظه مي رود ليكن ذكر اين نكته نيز ضروري است كه انس با اين مطلب بنابر محبّتي كه في مابين فرد و امام، وجود دارد ترسيم مي شود يعني هر چقدر كسي مولا و آقاي خود يعني بقية اللّه الاعظم را (متأسّفانه) كمتر دوست داشته باشد ظهور را دورترمي بيند.

«اللّهم اكشف هذه الغمّه عن هذه الامّه بحضوره و عجّل لنا ظهوره انّهم يرونه بعيدا و نراه قريبا» (خدايا از اين امّت، غم و اندوه غيبت را با حضور امام زمان (ع) برطرف كن و در ظهور آن حضرت تعجيل نما! بدرستي كه آنان وعده خدا را دور مي بينند، ولي ما نزديكش مي نگريم.)

نزديك دانستن ظهور، نشانه حُبّ به آقاست

نزديك دانستن ظهور، نشانه حُبّ به آقاست نظير فرزندي كه در خانه، منتظر بازگشت پدر عزيز خود است كه هر گاه كوبه دربِ خانه به صدا در آيد فرزند به شوق ديدار پدر، خود را به پُشت درب مي رساند. نمونه اين موضوع فرزندان شهداي جنگ تحميلي هستند كه مصداق بارزي براي منتظر بودن و مقوله انتظار مي باشند.

دوّماً: علائم ظهور امام عصر (ع) در سه بخش خلاصه مي شوند: علائم نزديك به ظهور - علائم قبل از ظهور - علائم حتميّه.

علائم نزديك به ظهور

1 - علائم نزديك به ظهور مثل نشانه هايي كه در رابطه با وضعيّت جهان و جهانيان داده شده است نظير رواياتي كه در آن به ظلم و جور دنيا و فسق و فساد آن اشارات مستقيم شده است كه طالبين مي تواننند به مراجع آن روايات رجوع كنند.

علائم قبل از ظهور نشانه هايي هستند كه نويد پيش آمد علائم حتميّه را مي دهند

2 - علائم قبل از ظهور نشانه هايي هستند كه نويد پيش آمد علائم حتميّه را مي دهند مثل روايتي كه در آن اميرالمؤمنين (ع) اشاره به غربال شدن مؤمن از منافق و كافر از طيّب، نموده است. بطور مثال عاشورا حسيني زماني بايد اتّفاق بيفتد كه تمامي فاسقين در يك دسته و تمامي مؤمنين در دسته ديگر قرار بگيرند يعني حتّي يك نفر (مثل حرّ بن يزيد رياحي) در لشكر كُفر قرار نگيرند و در لشكر مؤمنين نيز يك نفر كافر و منافق (مثل كساني كه شب عاشورا از كاروان ابي عبداللّه (ع) جدا شدند) وجود نداشته باشد. و يا نشانه هايي كه در قبال انقلاب ايران به رهبري زعيم انقلاب و بنيانگزار جمهوري اسلامي امام خميني و جوّ حاكم در آن و ... آمده است اشاره كرد.

در قبال علائم قبل از ظهور مي توان اشاره به رهبري مقام معظّم رهبري نمود

نكته جالب و قابل توجّه در قبال علائم قبل از ظهور مي توان اشاره به رهبري مقام معظّم رهبري نمود و جاي آن دارد كه اشاره به سخن بزرگي از بزرگان حقّ و حقيقت كنيم كه در ماه مبارك رمضان طي تماسي كه با ايشان داشتم فرمودند، ايشان (مقام معظّم رهبري) را فردي صالح و منتظر واقعي امام عصر (ع) دانستند و در يك بيان (كه عين آن كلام را نمي توان عنوان كرد) به مظلوميّت ايشان اشاره مستقيم نمودند، نكته قابل توجّه ديگر اينكه اين سيّد جليل القدر خراساني، وظيفه بسيار مهمّ و حسّاسي در قبال ظهور بر عهده دارند كه اين وظيفه از اسرار است و قابل ذكر نيست و جميع كساني كه مخلصانه به امام عصر (ع) عشق مي ورزند نسبت به ايشان ارادت خاصّ دارند.

تجديد حكومت بني العبّاس

امّا از علائم ديگر قبل از ظهور، حكومتي است كه در روايات تأكيد بر آن شده است و آن حكومت را متّصل به ظهور سيّد حسني و سفياني مي دانند و آن طبق روايت تجديد حكومت بني العبّاس است (حال كي قرار است اين اتّفاق بيفتد و در كدام كشور اللّه اعلم)

جاي آن دارد كه آن دسته از رواياتي كه اشاره به حكومت بني العبّاس مي كنند را عيناً نقل كنيم: امام باقر (ع) مي فرمايند: بني عبّاس بايستي به حكومت برسند و هنگامي كه به حكومت برسند و به اختلاف افتادند و رشته كارشان از هم گسيخت، خراساني و سفياني بر آنان خروج كنند، اين از خاور و آن از باختر و همچون دو اسب مسابقه بسوي كوفه از يكديگر پيشي مي گيرند، اين از اينجا و آن از آنجا تا آنكه نابوديشان (يعني نابودي بني عبّاس) بدست آن دو انجام مي پذيرد. هان كه آن دو يك نفر از آنان را هرگز بجاي نخواهد گذاشت.

( - غيبت نعماني )

حكومت بني عبّاس يك حكومت تجديدي است و با حكومت بني عبّاس اولي فرق مي كند چرا كه حكومت بني عبّاس تجديدي، در روايت بگونه اي ترسيم شده است كه با قيام سيّد حسني و سفياني (كه از علائم حتميّه هستند) مقارن گشته است.

عليّ بن حمزه گفت در فاصله مكّه و مدينه رفيق موسي بن جعفر (ع) بود. روزي مرا فرمود: اي علي! اگر همه اهل آسمانها و زمين بر بني عبّاس خروج كنند زمين از خون همه شان سيراب مي شود تا آنكه سفياني خروج كند. به حضرتش عرض كردم: آقاي من! كار سفياني از حتميّات است؟ فرمود: آري. سپس اندكي سر به زير افكند و سر برداشت و فرمود: حكومت بني عبّاس، حيله و نيرنگ است از ميان مي رود تا آنجا كه گويند ديگر چيزي از آن باقي نمانده است سپس نوسازي مي شود تا آنجا كه گفته مي شود چيزي بر آن نگذشته است.

( - غيبت نعماني )

در روايت ديگر امام باقر (ع)، فرج را محكوم به اختلاف در حكومت بني عباس مي كنند كه امام باقر (ع) فرمود: هنگامي كه فلان طائفه (بني عبّاس) در ميان خودشان به اختلاف افتادند در چنين وقت به انتظار فرج باشيد و فرج شما نيست مگر در اختلاف فلان طائفه (بني عبّاس) همينكه اختلاف نمودند به انتظار صيحه اي كه در ماه رمضان مي شود باشيد و منتظر خروج قائم (ع) باشيد ...

( - غيبت نعماني )

در روايت ديگر امام صادق (ع) همه فرج را در نابودي عبّاسي از حكومت بني عبّاس مي داند. از قرائن و شواهد برمي آيد كه عبّاسي شخص ملعوني است كه در حكومت بني عبّاس سمت محوريّت دارد و جاي آن دارد به كلام آن شخصيّت عظيم الشّأن اشاره كنم كه مي فرمود: عبّاسي فردي كوتاه قد و سياه چرده و خبيثي است كه دست نشانده كفّار دربين مؤمنين است و از خاندان غير اهلبيت (ع) است ليكن خود را در زمره دوستداران اهل بيت (ع) جا مي زند و از آنچه از قرائن بني عبّاس اولي مستفاد مي گردد عبّاسي كسي است كه خود را اسماً و رسماً منسوب به بني هاشم مي داند.

تشكيل شوراي پليد صُغري در تهران براي تبديل احكام و سنّت پيامبر (ص)

نشانه ديگر ظهور، شورايي پليد است كه در تهران ايجاد مي شود. روايتي از رسول مكرّم اسلام به اين شرح است كه: واي بر امّتم از شوراي كُبري و شوراي صُغري . از ايشان سؤال شد: منظور از شوراي كبري و شوراي صغري چيست؟ فرمودند: شوراي كبري در شهر من بعد از وفات من جهت غصب حقّ برادرم و دخترم برپا مي شود و شوراي صغري در شهر زورا براي تبديل احكام و سنّت من برپا مي شود.

زورا كجاست؟ امام صادق (ع) در روايتي مي فرمايند كه: «زوراء شهري است كه در پاي كوه سياه بنا نهاده مي شود و نام آن تهران است.»

خصوصيّات حكومت تجديدي بني عبّاس

بني عبّاس خصوصيّات منحصر به فردي دارند كه با توجّه به حكومت بني عبّاس اولي مي توان آنها را دريافت. عمده خصوصيّات آنها به اين شرح است:

1 - آنها مدّعي دفاع از ولايت اهل بيت (ع) و گرفتن حقّ آنها و نيز برپائي اسلام هستند. 2 - مردم در ابتدا طرفدار آنها هستند ولي كم كم از گرد آنها پراكنده مي شوند. 3 - در ظاهر خود را دوستان اهل بيت (ع) معرّفي مي كنند و در باطن دشمن آنها هستند. 4 - زندگي و معيشت را براي خود سهل و آسان مي گيرند (بيت المال را صرف عيش و راحتي خود مي كنند) و مردم را در تنگنا قرار مي دهند. 5 - به گونه اي خود را به اسلام مرتبط مي دانند كه هر كس عَلَم مخالفت با آنها را كه بردارد گويي با اسلام مخالفت نموده است. 6 - در بين آنها اختلافات عميق و دامنه داري است كه سرانجام هم منجر به شكست آنها مي شود ... (حال اين حكومت كي و كجا برپا مي شود بايد منتظر بود و ديد. و اللّه اعلم)

علائم حتميّه

3 - علائم حتميّه: كه عبارت است كه خروج سيّد حسني از خراسان عليه حكومت عبّاسي از بني عبّاس، خروج سفياني در شامات به پشتيباني يهود صهيونيست و خروج سيّد عبداللّه يماني در يمن و بعد از آن صيحه آسماني در ماه مبارك رمضان و بعد از آن خسف بيداء (فرو رفتن لشكر سفياني در زمين) و بعد از آن قتل نفس زكيّه في مابين ركن و مقام در خانه خدا و بعد از آن ظهور كُبراي امام عصر (ع) اتّفاق خواهدافتاد.

ظهور صُغري و ظهور كُبري

بطور كلّي ظهور امام عصر (ع) بر دو بخش است: ظهور صُغري و ظهور كُبري . برخلاف نظراتي كه در مورد ظهور صغري وجود دارد ظهور صغري با ظهورِ سيّدحسني اتّفاق مي افتد يعني پرده حجابي كه در اطراف امام عصر (ع) وجود دارد و مانع از رؤيت امام عصر (ع) توسّط هر كسي است كنار مي رود و ديگر امام قابل رؤيت براي همه هستند.

با ظهور سيّد حسني شمارش معكوس ظهور كُبري شروع مي شود

با ظهور سيّد حسني شمارش معكوس ظهور كبري شروع مي شود و ديگر خواهي نخواهي بعد از مدّتي (قريب به چند ماه) ظهور صورت مي گيرد و فروغ عالمتاب، چشم مؤمنين و مؤمنات را روشن مي سازد. «كعبه شد از تاب تو بي تاب بتاب اي ماهتاب»

خصوصيّات سيّد حسني و شعيب بن صالح (فرمانده سپاه سيّد حسني)

در واقع بايد منتظر ظهور سيّد حسني بود و مقدم او را انتظار كشيد. سيّد حسني علائم خارجي دارد: اوّلين علامت خاصّه اش اين است كه فرماندهي سپاهش را شخصي بنام شعيب بن صالح (كه شايد اين يك اسم خاصّي برايش باشد شبيه به اسمهاي مستعار) برعهده دارد. نكته جالب ديگر اين كه سيّد حسني قابل شكست نيست يعني هيچ نوع قدرتي نمي تواند با او مقابله كند، حتّي در تأكيد روايي هم داريم كه اگر كسي ادّعا كند كه سيّد حسني است پس بايد از تمامي ضربات و لطمات در امان باشد. نام سيّد حسني، سيّد محمّد علي بوده و سيّد طباطبائي است. داراي قدّي رشيد و صورتي جذّاب مي باشد. سنّش در حدود سي سال است و در كف دست وي، خال بسيار درشتي است.

شعيب بن صالح فردي جليل المنزلتي است كه صورتي كم مو دارد و موهاي سر و صورتش قهوه اي رنگ مايل به زرد است و و انزع البطين است. وي آدم لطيفي است و در عين لطافت جذبه و اقتدار بالائي دارد.

فرستادن گروههاي تروريستي براي ترور سيّد حسني توسّط يهود

طبق آخرين اخبار، يهوديان صهيونيست گروههاي تروريستي را ملزم به ترور سيّد حسني (با داشتن علائمي كه در اختيار آنهاست) تشكيل داده و به ايران فرستاده اند و قرارشان اين است كه با ترور سيّد حسني جلوي ظهور صُغري را بگيرند و اعلام كردند كه ظهور مهدي در اطراف سال 2000 ميلادي اجتناب ناپذير است و ما بايد جلويش را بگيريم.

طرّاحي يك سيستم ويروسي مخرّب در كامپيوترها به منظور جلوگيري از ظهور

حتّي يك سيستم ويروسي بسيار مخرّب را در كامپيوترها طرّاحي كردند كه در شب اوّل سال 2000 ميلادي با درهم ريختن معادلات كامپيوتري و جنگ افزارهاي هسته اي، بسياري از كشورها را با نابودي روبرو مي كرد ولي جالب اين است كه روز تاسوعا، ويروس ديگري در تمام كامپيوترهاي دنيا شروع به فعاليّت كرد كه آن سيستم رإ؛ه ه ظظ از كار انداخت و هنوز هم كه هنوز است آنها مشغول كار كردن هستند ولي نتوانسته اند آن سيستم ويروسي را دوباره فعّال كنند.

ظهور سفياني (عثمان بن عنبسه) در رأس ستاد فرماندهي ارتش سوريّه

نكته آخر اينكه با توجّه و استناد به كلام حضرت آية اللّه بهلول، عثمان بن عنبسه كه همان سفياني است در رأس ستاد فرماندهي ارتش سوريّه است كه با توجه به اين قرينه، اميد است زمان ظهور، نزديك و قريب باشد. «نصر من اللّه و فتح قريب»

دكتر سيّد محمّد حسين طباطبائي

(خرسالترين حافظ و مفسّر قرآن)

بي گمان آنان وعده خدا را دور مي بينند امّا ما نزديكش مي نگريم

آية اللّه خزعلي در ديداري با خردسالترين حافظ قرآن «دكتر سيّد محمّد حسين طباطبائي» در مؤسّسه تحقيقاتي حضرت وليّ عصر (ع) كه گروهي از روحانيّون نيز حضور داشتند، در مورد ظهور جان جانان و اُميد اُميدوارانِ با معرفت و با ايمان، قلب تپنده جهان بشريّت، حضرت مهدي (ع) پرسيدند و گفتند: «محمّد حسين! بنظر شما ظهور حضرت مهدي (ع) نزديك است يا نه؟»

«علم الهُدي » اين آيت روشنگر قرآن را خواند:

«فاصبر صبراً جيملاً * انّهم يرونه بعيداً * و نريه قريباً.»

( - سوره معارج آيه 5 تا 7 )

«پس شكيبايي پيشه ساز! شكيبايي و صبري زيبا و نيكو؛ بي گمان آنان وعده خدا را دور مي بينند، امّا ما نزديكش مي نگريم.»

مصاحبه اي با عالم فاضل و متعبّد شيخ بهلول

سؤال: آقاي بهلول! لطفاً جريان سفر شما به سوريّه و ديدن عثمان بن عنبسه سفياني (لعنة اللّه عليه) كه در روايات آمده است و جزو علامات حتميّه ظهور امام زمان (عجّل اللّه تعالي فرجه الشّريف) است را بيان بفرماييد.

جواب: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم. من براي زيارت حضرت زينب (س) و حضرت رقيّه(س)، به سوريّه رفته بودم و در حدود 20 روز در آنجا بودم.

دعوت حافظ اسد (رئيس جمهور سوريّه) از بهلول و سخنراني براي ارتش

حافظ اسد (رئيس جمهور سوريّه) مرا دعوت نمود و به خانه خود برد و از من پذيرايي نمود. از آنجا مرا به ارتش سوريّه برد و گفت كه براي ارتش سوريّه صحبت كنم. من هم به منبر رفته و براي آنان سخنراني كردم.

ديدار و صحبت كردن بهلول با سفياني

وقتي كه از منبر پائين آمدم. يك منصب داري داخل شد. در آن وقت عدّه اي گفتند: «جاءسفياني» يعني سفياني آمد. ديدم او يك سرتيپ ارتش سوريّه است. من با او شروع به صحبت كردن كردم و اسم كوچك او را پرسيدم. گفت: اسمم عثمان بن عنبسه است. ديدم خودش است و او از لحاظ قيافه اي همان خصوصيّاتي را داشت كه در روايات از سفياني آمده است.

تمايل سفياني براي تكيه كردن بر جايگاه حافظ اسد

در صحبتهاي خود با او متوجّه شدم كه وي به فكر اين است كه رئيس جمهور سوريّه بشود. و اين موضوع را از اينجا فهميدم كه وقتي من پيش او از حافظاسد تعريف كردم و گفتم كه حافظ اسد خيلي نسبت به من مهرباني كرد، او گفت: حافظ اسد به شما هيچ لطفي نكرده است. اگر من جاي حافظ اسد بودم شما را نخست وزير خود مي كردم. و من از اين حرفش فهيدم كه او ميل دارد جاي حافظ اسد بنشيند.

( - لازم به تذكّر است كه اين حرف، يقيناً به شوخي يا از روي حيله گري و نيرنگ بازي بوده است. )

فرار بهلول از مسجد گوهر شاد با طيّ الارض يا بطور طبيعي؟!

سؤال: آقاي بهلول! لطفاً نحوه فرار خود را بعد از فاجعه مسجد گوهرشاد در زمان رضاخان را بيان بفرماييد. زيرا شايع است كه شما بصورت غير طبيعي و با طيّ الارض از آنجا گريختيد و به هيچ عنوان بطور طبيعي نمي توانستيد از آنجا نجات پيدا كنيد. آيا اين درست است؟

جواب: خير! من با عنايت خدا و بطور طبيعي از آنجا فرار كردم. بدين صورت كه بعد از بوجود آمدن جنگ و درگيري، بوسيله افرادي كه ما داشتيم شروع به جنگ شديدي با سربازان رضاخان نموديم و زد و خورد بسيار شديد بوجود آمد كه كشته مي شديم و مي كشتيم. با جنگ از مسجد بيرون رفتيم و وارد يكي از كوچه ها شديم.

آنجا مردم مرا به خانه اي بردند و ما از پيش دشمن گم شديم. تا ظهر همان روز در آن خانه بودم. با راهنمايي يكي از افراد آن خانه، از يكي شكافهاي خندق مشهد كه محافظ نداشت به بيابان گريختم و به ده سيس آباد (كه آن موقع نيم فرسخ با مشهد فاصله داشت) و از آنجا به افغانستان رفتم.

دستگيري بهلول در افغانستان و زنداني شدن در آنجا به مدّت 31 سال

در آنجا دستگير شدم و به مدّت 31 سال در زندان بودم و بعد از تغيير حكومتها، آزاد شدم و به ايران آمدم. در آن وقت افغانستان و ايران مانند دو استان انگلستان بود كه رضاخان استاندار ايران بود. ما كه از ايران فرار كرديم و به افغانستان رفتيم عيناً مانند اين بود كه انسان از اصفهان فرار كند و به شيراز برود و به استاندار شيراز بگويد: من به تو پناه آورده ام. استاندار شيراز چكاره است؟ استاندار اصفهان چكاره است؟ هر چه حكومت مركزي يعني تهران به آنها بگويد، آن را انجام مي دهند. موقعيّت ايران و افغانستان در آن وقت نسبت به لندن عيناً مثل اصفهان و شيراز بود نسبت به تهران.

سؤالي در مورد سيّد حسني

سؤال: آقاي بهلول! نظر شما نسبت به سيّد حسني چيست؟

جواب: چيزي در اين مورد نمي دانم.

عاقبت حكومت ايران

سؤال: آقاي بهلول! نظر شما راجع به عاقبت حكومت ايران چيست؟

جواب: خدا مي داند! ولي «العاقبة من المتّقين» عاقبت از آنِ متّقين است.

پيش بيني بهلول از درگيري جهاني و موقعيّت ايران در آن وقت

سؤال: آقاي بهلول! نظر شما راجع به درگيري جهاني چيست و ايران در آن وقت چه موقعيّتي خواهد داشت؟

جواب: بنظر من بزودي درگيري جهاني پيش مي آيد و تمام دنيا حتّي ايران نيز داخل در اين درگيري خواهد بود.