بازگشت

ويژگي سي و هفتم: ديني جديد و آئيني نو پيدا!


حضرت امام جعفر صادق عليه السلام:



« إذا قامَ الْقائِمُ(عليه السلام) جاءَ بِاَمْر جَديد كَما دَعا رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله)فى بَدْوِ الاِْسْلامِ اِلى اَمْر جَديد.»(1)



« وقتى كه (حضرت) قائم عليه السلام قيام نمايد، چيز جديدى مى آورد، چنانچه در بدو اسلام رسول خدا صلى الله عليه و آله مردم را به سوى امر جديدى فرا مى خواندند.»



چون بزرگترين خورشيد فروزان نبوت در مغرب عالم فناء افول و در مشرق عالم بقاء، طلوع نمود، و از دامن خاك به سوى افلاك و باغ هاى قدس جنان پر كشيد، درگاه علم نبوى و مخزن اسرار و علوم محمّدى يعنى عالم الشهود و الأسرار حضرت صاحب ذوالفقار، حيدر كرار اميرالمؤمنين عليه الصلاة و السلام به جمع آورى آيات مبين قرآن و تنظيم آن همّت گماردند، و شأن نزول و تفسير حقيقى قرآن را كه از دو لب مبارك رسول الله صلى الله عليه و آله آموخته و يا از سينه پاك نبوى به ارث برده بودند، به مردمان عرضه فرمودند، ولى آن شقاوت پيشگان و خفاش صفتان چنين جوابى دادند:



ــــــــــــــــــــــــــــ



1 ــ بحار الانوار ج 52 ص 338 حديث 82.



----------------------------------------



ــ[90]ــ



ما را به قرآنى كه تو دارى نيازى نيست.



پس آن حضرت آن قرآن را از دسترس خلق برچيدند و ديگر كسى آن را نديد و دست به دست خاندان عصمت و امامان بزرگوار شيعه چرخيده و هم اكنون در محضر مقدّس وارث بزرگ دين محمّدى صلى الله عليه و آله مى باشد.(1)



و هم چنين بعد از شهادت حضرت نبى اكرم صلى الله عليه و آله حضرت جبرئيل امين عليه السلام مونس و هم نشين حضرت صدّيقه اطهر زهراى مرضيه عليها السلام بودند، و اخبار آينده را مو به مو به ساحت مقدسش عرضه مى داشتند، و آن بانوى شهيده املاء مى فرمود و دست حقّ پرست شوهر مطهّرشان، امير عالم هستى، آن را مى نگاشت. و كتابى بس عظيم شد كه به «مصحف فاطمه» نام گرفت. و آن نيز در دست مطهّر امام عصر عليه السلام مى باشد.



با اين دو مقدمه اكنون به پاى درد دلم بنشين تا برايت بگويم:



طولانى شدن دوران غيبت از يك سو و غفلت روز افزون مردم از امام و هادى خويش، از سوى ديگر، و جولان شياطين در تاختن اسب هاى نعل كرده بر سينه دين مبين از طرفى، و هزاران فتنه و آشوب و امتحان از طرف ديگر، دست به دست هم مى دهند تا هر روزه سوراخى بر كف كشتى اسلام وارد شود، و تخته اى از اصول و احكامش به كام آب هوا و هوسِ هوسبازان سپرده شود.



ــــــــــــــــــــــــــــ



1 ــ احتجاج: ج 1 ص 225، بحار الانوار ج 92 ص 42 حديث2.



----------------------------------------



ــ[91]ــ



هر روزه بدعتى نو در دين گذارند و سنّت پيامبر را فداى مقاصد دنيوى خويش كنند.



حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال نمايند، تا به جايى برسد كه ديگر از قرآن جز خطى و ورقى نماند و از اسلام نيز جز يك اسم و نام. نامشان مسلمان است اما دورترين مردمند از اسلام، مساجدشان معمور است، اما اثرى از هدايت در آن نيست، و ساختمان هدايت آن ويران است.(1)



در اين هنگامه است كه صاحب مصحف فاطمى و املاى علوى و آن ترجمان حقيقى قرآن، صفحه روزگار را ورق خواهد زد و آن را بر خواهد گرداند.(2)



احكام و سنن الهى را از نو تجديد كند، به طورى كه اين گونه پندارند كه يك مدّعى نبوّت با دينى جديد به پا خاسته و آيين نو پديدى را پايه گذارى مى كند، و حال آن كه او قدمى از مسير آباء طاهرين خويش تخطّى نمى كند(3)، و آن چه ابلاغ مى نمايد، همان دين



ــــــــــــــــــــــــــــ



1 ــ رسول الله: «سيأتى زمان على امّتى لا يبقى من القرآن إلاّ رسمه و لا من الاسلام إلاّ اسمه، يسمعون به و هم أبعد الناس منه، مساجدهم عامرة و هى خراب من الهدى....»



ثواب الاعمال: ص 253 حديث 4، بحار الانوار ج 52 ص 190 حديث 21.



2 ــ «إذا قام القائم(عليه السلام) قرأ كتاب الله عزوجل على حدّه و أخرج المصحف الّذى كتبه علىّ(عليه السلام).»



كافى ج2 ص633، روزگار رهائى ص 618.



«يعلّم القرآن على ما انزل الله عزوجل فأصعب ما يكون على من حفظه اليوم، لأنّه يخالف فيه التأليف»



بشارة الاسلام ص 234، روزگار رهائى ص 616



3 ــ « المهدى يقفوا أثرى لا يخطى.» منتخب الاثر: ص 491.



----------------------------------------



ــ[92]ــ



احمدى و آيين علوى، و روش فاطمى(1) صلوات الله عليهم اجمعين و مسير سلف طاهرين خويش مى باشد.(2)















ــــــــــــــــــــــــــــ



1 ــ حضرت مهدى (عليه السلام) : « إن لي فى إبنة رسول الله اُسوة حسنة.»



دختر گرامى رسول خدا براى من الگوى نيكوئى است.



2 ــ «فيأتى محمّد و علىّ، فيكتبان له عهداً منشوراً يقرؤه على الناس.»



بحار الانوار ج 52 ص 306 حديث 79.



ـ



----------------------------------------



ـ[93]ــ



كان هو الرّجعة للأئمّة و إنّها افضل كلّ نعمة