بازگشت

هفت گام تا حضور


بزرگان، پيوسته ماه شعبان را مقدمه ورود به «ضيافة الله » در ماه رمضان دانسته اند.



از اين رو، كسب آمادگيهاي فكري و روحي براي درك هر چه بيشتر فيض معنوي از اين «مهماني خدا»، لازم است.



برنامه ريزي براي استفاده از اين فرصت ناب، ضروري است و اينكه چه بايد كرد؟



چه مي توان كرد؟ چه كاري بهتر و با فضيلت تر است؟ سؤالاتي است كه براي يك مؤمن دل آگاه مطرح است. در اين نوشته، با گوشه هايي از «آداب بهره وري بهتر از ماه رمضان »آشنا مي شويم:



1 - خودسازي همه برنامه هاي ديني براي تربيت نفس و تهذيب اخلاق و الهي شدن و وارسته گشتن است. ماه مبارك رمضان، فرصتي مناسب براي چنين كاري است. كنترل اميال و خواسته ها، مهارزدن بر غرايز طوفاني و خشمها و شهوتها و تمنيات نفساني از آن جمله است. يافتن حالات روحاني و معنوي در توجه بيشتر به عبادت و نيايش و ذكر، ثمره درك فيض اين ماه است. «توبه »، برنامه مهم ديگري است كه در اين ماه مي توان داشت و از گناهان پاك شد و «استغفار» و «احياء» در «شبهاي قدر» را وسيله آن قرار داد.



كساني كه هشيار و بصير باشند، رمضان را فرصتي براي يك «تحول اخلاقي و روحي » در زندگي خويش قرار مي دهند. رسول خدا(ص) نيز در «خطبه شعبانيه » بر محورهاي عمده اي در پيشواز از ماه رمضان تاكيد فرمود كه مسائل اخلاقي و دوري از گناه و انجام وظايف در قبال خدا و مردم و عبادات شرعي از جمله آنهاست.



2 - دين شناسي آشنايي با معارف ديني، چه در حيطه مباحث اعتقادي، چه اخلاقي و تربيتي و اجتماعي، براي يك مسلمان، بخصوص «جوان »، ضروري است. براي تامين اين «نياز»، همه ايام و فصول سال مناسب است، ولي حال و هواي ماه مبارك و برنامه هاي تبليغي و معارفي كه در مساجد و منابر و جلسات و رسانه هاي عمومي و مدارس و ... فراهم مي شود، ويژگي خاصي دارد.



بايد كوشيد تا رمضان را به يك «كلاس معارف » تبديل كرد. در جلسات و سخنرانيهايي شركت كرد كه بار معارفي بيشتري دارد. نوع مطالعات را بايد بر اساس اين هدف، تنظيم و برنامه ريزي كرد. بدون آگاهي عميق از مباني مكتبي و پايه هاي دين، جوانان عزيز در معرض شبهه آفرينيها و القاءات سوء دشمنان قرار مي گيرند و چه بسا شبهه پراكني هاي مغرضان، ميان نسل جوان و مكتب فاصله بيندازد.



از اين رو، بايد يكي از برنامه هاي ماه مبارك رمضان را تقويت «معرفت شناسي » در حوزه معارف اسلام و مباحث عقيدتي قرار داد. دست اندركاران مجالس و محافل و برنامه ريزي هاي ديني نيز بايد بكوشند تا از اين فرصت ناب، بهره وري بيشتري داشته باشند و تدبير و درايت و نوآوري را در «پربار» ساختن اينگونه مجالس و مراسم، در نظر بگيرند.



3 - آموزش احكام هر چند «احكام » و «مسائل فقهي » نيز بخشي از «دين » است و در فصل گذشته كه به دين شناسي اشاره شد، مي گنجد، اما به لحاظ اهميت آن جداگانه طرح مي گردد.



يك مسلمان مكتبي، بايد متعبد و متشرع باشد، يعني براي هر عمل خود، در ريزترين برنامه هاي روزانه و تكاليف فردي، تا مهمترين وظايف اجتماعي و عمومي، «حجت » داشته باشد و عمل بر طبق «فقه » كند.



شناخت حلال و حرام الهي و واجبات و تكاليف و نحوه صحيح انجام وظايف عبادي و عبادات و معاملات و معاهدات و ... «آشنايي با احكام » را مي طلبد. «مساله داني » براي يك مسلمان، هم لازم است، هم مايه آبرو و امتياز است.



در ماه رمضان، فرصتي پيش مي آيد تا بخشي از احكام شرعي و فقهي (و عمدتا بر محور نماز و روزه) طرح شود. اشخاصي مساله مي گويند. خود مسلمانان روزه دار هم به فراگيري احكام، بيشتر رغبت نشان مي دهند.



از اين جهت، از موقعيت ماه رمضان بايد استفاده كرد و براي مساله آموزي، آن هم نه فقط بر محور احكام روزه و مبطلات آن، بلكه در قلمرو گسترده اي از احكام كه در زندگي فردي و اجتماعي با آن مواجهيم، تلاش كرد.



آنان هم كه كار تبليغي و سخنراني و برنامه هاي فرهنگي دارند، بجاست كه سهمي و بخشي از وقت و برنامه را به اين امر اختصاص دهند. متاسفانه در ميان اقشار مختلف مردم، كساني كه با مسائل شرعي آشنايي كافي و لازم را ندارند، كم نيستند. بعضي به دليل عدم احساس لزوم، و بعضي به خاطر شرم و حيا از پرسيدن و ياد گرفتن، در پي اين آشنايي نمي روند. تكليف واعظان و مربيان و مجلس گردانان سنگين است. شايسته است كه «آموزش احكام » را، آن هم با شيوه هاي جديدتر و جذاب، در برنامه هاي خود بگنجانند. قبل از آغاز هر برنامه، گفتن و شنيدن چند مساله، بسيار مفيد مي تواند باشد.



4 - احياي مساجد احياي واقعي آن به اين است كه مركزي براي عبادت و آموزش و تهذيب نفوس و آگاهي بخشي اجتماعي و سياسي و جذب جوانان به دين و خدا و اهل بيت(ع) باشد.



چنين هدفي، نظارت و دقت در برنامه هاي محتوايي مساجد از يك سو و نظافت و مجهز بودن و فضاي دوست داشتني و پرجاذبه مساجد از سوي ديگر، و نحوه برخورد مطلوب و جاذب با مردم، بويژه جوانان و نوجوانان از سوي سوم را مي طلبد.



«هفته غبارروبي مساجد» كه در آستانه فرا رسيدن ماه رمضان برگزار مي شود، هر چند گرد و غبار غربت، از سيماي مساجد مي زدايد و ورود به آن را براي جوانان، مطلوب تر مي سازد، ولي اين تنها يك گوشه از كار است.



براي جذب جوانان به اين كانونهاي معنويت، بايد جاذبه به حدي باشد كه بتواند كشش جوانان را به مراكز تفريحي و احيانا فساد، كاهش دهد و «شوق بندگي » در آنان بيافريند. اين خواسته، بخشي از طريق رفتارهاي پسنديده و شوق انگيز دست اندركاران مساجد تامين مي شود (اعم از رفتار خادم، متولي، هيات امنا، مؤذن، پيشنماز و ...) و بخشي از راه نظم كارها و نظافت حياط و دستشويي و وضوخانه و فضاي مسجد و فرشها و موكتها و كفشداريها و ... به دست مي آيد، بخشي نيز، در گرو برنامه هاي متنوع و آموزنده و كلاسهاي سودمند و خدمات مختلف و جلسات پربار و سخنرانيهاي پرمايه است، و بالاخره، قسمتي هم در سايه جاذبه هاي برنامه هاي جنبي و فوق برنامه و مسابقات و كتابخانه و نمايش فيلم و برگزاري نمايشگاه و ارائه كتاب و نوار اماني و ... به دست مي آيد.



ماه رمضان، بطور طبيعي فصل حضور بيشتر مردم بويژه جوانان در مساجد است. از اين فرصت بايد بيشتر استفاده كرد و بر جاذبه هاي مسجد افزود و رمضان مسجدها و مسجد رمضانها را پربار و زنده ساخت و به عمران معنوي و آبادي محتوايي مساجد افزود.



5 - انس با قرآن اهل دل، پيوسته با قرآن مانوس و همدم اند و با خواندن و تدبر در آيات الهي، جان را در زلال اين «چشمه يقين » و «نور هدايت » شستشو مي دهند.



ماه رمضان كه فصل روشندلي و صاحب دل گشتن است، انس بيشتر با كلام الله را مي طلبد.



جلسات قرآني در اين ماه، بيش از مواقع ديگر است. در خانه ها، مغازه ها، مدرسه ها و مسجدها نيز قرآن خواني و «تلاوت »، بيشتر رواج دارد. به تعبيري ديگر رمضان، بهار قرآن است. بعضي مقيدند حداقل يك بار در اين ماه، قرآن را ختم كنند و با روزي يك جزء تلاوت، در اين ماه قرآن را تا آخر مي خوانند. برخي هم كه توفيق بيشتر دارند، چندين بار ختم قرآن مي كنند.



شبهاي نوراني اين ماه، فرصتي براي انس با قرآن است. جلسات قرآن در مساجد محل و منازل، زمينه اين مانوس شدن را فراهم مي سازد. هم خودمان انس بگيريم، هم كودكان و نوجوانان را انس بدهيم.



برگزاري كلاسهاي آموزش قرآن نيز در اين ماه، رونق بسزايي دارد.



آنان كه هنوز نمي توانند قرآن بخوانند يا در اين مساله ضعف دارند، در اين ماه براي فراگيري روخواني قرآن تلاش بيشتري كنند.



آنان هم كه توان «تدريس » دارند، در محله و مسجد، كلاس برگزار كنند و نوجوانان را سر سفره پر نعمت وحي بنشانند و براي خود، باقيات الصالحاتي باقي بگذارند.



نوار تلاوت روزانه يك جزء از قرآن كه از راديو پخش مي شود، فرصت مناسب ديگري است كه افراد آن را گوش دهند و اگر مجال يا زمينه مناسب براي قرائت ندارند، دست كم با شنيدن آن تلاوت، روزي يك ساعت و همنوايي با آن، به پيدايش اين انس، كمك كنند.



هر روز نيز برنامه «تفسير قرآن » از راديو پخش مي شود. گوش سپردن به اين برنامه روزانه نيز بسيار مفيد است.



6 - همدلي با محرومان رمضان، فرصتي براي چشيدن طعم گرسنگي و تشنگي و محروميت است. روزه داران، با اراده و اختيار، از داشته ها نمي خورند و نمي آشامند. ولي برخي هم ندارند تا بخورند و در حسرت برخي غذاها و ميوه ها به سر مي برند.



از فلسفه هاي تشريع روزه، يكي هم توجه به نيازها و محروميتهاي مسكينان و ناتوانان اقتصادي است. كمك به مستمندان و «اطعام » گرسنگان و «افطار» دادن به روزه داران، بخصوص در اين ماه شريف فضيلت بيشتري دارد.



افطار دادن، بايد بگونه اي باشد كه رنج ناداري و غصه مسكنت و بينوايي را از دل تهيدستان و فقيران بزدايد، يا بكاهد.



سفره هاي مفصل و پر خرج، آن هم به صورتي كه همه اعيان و اشراف و دوستان و نورچشمي ها بر گرداگرد آن بنشينند و از فقرا و نيازمندان سر سفره افطار، كسي نباشد، افطاري نيست كه خدا و رسول به آن توصيه كرده باشند.



«افطار روزه داران »، يعني به قصد قربت، سير كردن شكم گرسنگاني كه چه بسا در سختي و عسرت به سر مي برند، نه حيف و ميل بيت المال، يا ولخرجيها و اسرافهاي اشراف منشانه و از روي رقابت و چشم و هم چشمي و به قصد عقب نماندن از رقبا و همتايان و همكاران و همقطاران!..



ارزش هر افطار، به قدري است كه بينوايي را به نوا برساند يا از محرومي، محروميت زدايي كند.



علي(ع) و فاطمه(س)، آنگونه افطار به مسكين و يتيم و اسير دادند كه سوره «هل اتي » نازل شد. هم قصد قربت و هم سير كردن گرسنه و رساندن طعام به «مستحق ».



آنان كه در طول سال، از رنج و غم ديگران بي خبرند، اين ماه فرصتي است كه آگاهي يابند و به يادشان بيفتد كه گرسنگي و نداشتن و حرمان يعني چه!



جويا شدن از حال همسايگان و خويشاوندان دور و نزديك و كمك مالي به بي بضاعتها و رساندن آذوقه و گوشت و برنج و مواد غذايي به در خانه مستمندان، آن هم با حفظ كرامت نفس آنان و بدون تحقير و توهين، از بزرگترين عبادتها در اين ماه است. بايد «فقراي واقعي » را شناخت و در اين ماه به «فقرزدايي » پرداخت.



چه بسا اموال بسياري كه خرج موارد بيهوده و بي خاصيت مي شود و گاهي مبلغي ناچيز يا كمك اندك، اگر «بجا» افتد، گرهي از زندگي ديگري مي گشايد. خوشا آنكه بداند چگونه و كجا خرج مي كند!



7 - دعا و نماز توجه به معبود و راز و نياز با خالق و خضوع در پيشگاه پروردگار، كمال مي آورد و عزت دنيا و آخرت مي بخشد.



كسي كه بخواهد از بركات و فيضهاي شب و روز اين ماه، بهره بيشتري ببرد، بايد بيشتر «بندگي » و «طاعت » و «عبادت » كند و در آستان پروردگار، «افتاده تر» باشد.



افتادگي آموز اگر طالب فيضي هرگز نخورد آب، زميني كه بلند است مداومت بر خواندن نمازهاي واجب سر وقت و به جماعت و در مسجد، بسيار فضيلت دارد.



خواندن دعاهاي شب و روز اين ماه مبارك، ثواب دارد و چشمه هاي نور را در دل انسان مي جوشاند. شبها دعاي افتتاح، سحرها دعاي سحر و ابوحمزه ثمالي، دعاهاي هر روز، تعقيبات نماز، انجام اعمال مشترك و خاص در روزها و شبهاي اين ماه، قرار گرفتن در محور طاعت و بندگي است، البته بشرط آنكه نمازها با حال، دعاها با توجه به معاني و برخوردار از روح نيايشگرانه و التجاء و تضرع باشد.



شبهاي احيا را نبايد از دست داد. از مائده دعاي كميل بايد بيشترين بهره را گرفت. نمازهاي مستحبي فراواني در اين ماه است. با خواندن آنها مي توان به نورانيت درون و صفاي دل رسيد. نماز، برقرار كردن رابطه با خالق است. هر چه بيشتر بهتر، هر چه زلالتر و شفاف تر، سودمندتر و اثربخش تر.



خلاصه آنكه ... گاهي، در شبها و روزها، با خدا خلوت كردن و اشك ريختن و از او حاجت خواستن و به درگاهش نياز بردن، خدايي شدن، طعم بندگي را چشيدن، رنگ الهي گرفتن، اهل مراقبه و محاسبه شدن، رمضان را شناختن و «شبهاي قدر» را «قدر» شناختن و قدر خود را دانستن و به غفلت و پوچي دل نسپردن و ... اينهاست كه رمضاني پربار، برايمان به ارمغان مي آورد.