بازگشت

معجزه بزرگ


معجزه بزرگ

در طـول دوران غـيـبـت امام عصر ارواحنا فداه

بعضى اين سخن باطل را مطرح كرده اند كه امام دوازدهـم هـرگـز به دنيانيامده

و يا آنكه از دنيا رفته است و مخصوصا هر چه غيبت كبرى بيشتر

ادامـه مى يابد اين فكر

در ذهن سست عنصران قوت مى گيرد و افراد بيشترى به اين باطل معتقد

مـى شـوند تاجائى كه

از علامتهاى ظهور آن حضرت تزلزل اكثر شيعيان وارتداد آنها شمرده شده

است . لـكـن مـهـمترين دليل را

بر وجود مسعود آن امام نهان بايد بقاء واستمرار نهضت غدير دانست كه

چـگـونه در طول قرنها

با وجودغيبت ظاهرى پرچمدار اين حركت ادامه يافته است و مشتى شيعه

بـى پـنـاه در ميان

انبوه دشمنان گرگ صفت سالهاى هجران را پشت سر مى نهد و قرون غيبت را

طى مـى كـنند

و لحظه به لحظه گسترده تر مى گردد در حاليكه هادى و راهبر خود را درظاهر

نمى بيند و امام و پناه خود را نمى يابد. آن بزرگوار نيز خود

به اين مهم اشاره نموده و در توقيعى به شيخ مفيد(ره ) مى فرمايند:

انا غير مهملين لمراعاتكم

ولا ناسين لذكركم , ولولاذلك لنزل بكم اللاوا واصطلمكم

الاعداء.

هـمـانـا سـرپـرسـتـى شـمـا

را به بوته اهمال نگذاشتم ويادتان را فراموش نكرده ام و اگر جز اين

بودگرفتاريها

و فشارها بر شما وارد مى شد و دشمنان ريشه هايتان را مى كندند. اگـر نـبـود سرپرستى آن

حضرت آنهم با تمام اهتمام ,چگونه شيعه در بدترين شرائط ياراى ادامه

حـيـات در ميان دشمنانى

را داشت كه تمام امكانات اعم از اكثريت مردمى وزمامدارى حكومت و

تـسلط بر بيت المال

در اختيارشان بوده است حاكمانى شيعه ستيز كه بغض اهل بيت (ع ) را از شير

مادرمكيده اند و دلهائى

مالامال از عداوت و دشمنى با شجره ولايت كه بوئى از رحم و مروت از آن

بـر نـمـى خـيزد, نفرت

از آل محمد(ع ) چون پرده خون چشمشان را گرفته است با كفار ويهود و

نصارى و مجوس مى آميزند

ولى به خون دوستان على (ع ) سفره خود رنگين مى كنند و لذت طعام

خود را از به خون طپيدن كبوتران فاطمه (س ) مى طلبند. در ايـن دوران اسـت كه تشيع

نسل به نسل منتقل مى شود و قريه به قريه پيش مى رود و شهرها را

مـسـخـر دلها مى كند

و اين نيست مگر بذل عنايت آن مسند نشين پرده غيب و توجهات آن هماى

رحمت .