شادي مدينه
شـايـد بـتـوان گفت كه زيباترين و طرب انگيزترين
رويداد درعصر ظهور و بلكه در تمامى طول زمان براى دوستان
اهل بيت (ع ) و محبان آل محمد(ع ) آن روزى است كه حضرت بقية اللّه ارواحنا
فداه قدم در شهر پيامبر اكرم (ص ) مى گذارد و به كنارقبر آن حضرت مى آيد. حضرت امام صادق (ع ) آن روز مدينه را اين چنين توصيف مى فرمايند:
فاذا وردها كان له فيها مقام عجيب يظهر فيه سرورالمؤمنين وخزي
الكافرين .
آن زمـان كـه امـام عـصـر
ارواحـنـا فداه وارد شهر پيامبراكرم (ص ) مى شود براى او يك برنامه اى
عجيب است
كه شادى مؤمنان ظاهر مى گردد و ذلت وخوارى كافران هويدا مى شود. مفضل سئوال مى كند كه آن واقعه چيست ؟
حضرت در جواب مى فرمايند:
او (حـضرت مهدى (ع ))
وارد مى شود بر قبر جدش ومى فرمايد: اى گروه خلايق , آيا اين قبر جدم
رسـول خدا است ؟عرضه
مى دارند: بلى اى مهدى آل محمد, پس مى فرمايد: وچه كسى در كنار او
دفـن شـده اسـت ؟
آنان جواب مى دهند...سپس بعد از آنكه سه بار از مردم اقرار مى گيرد دستور
مـى دهـدتـا آن دو نـفر
را از قبر خارج كنند و بر درختى خشكيده بالا برده و آويزان كنند و در اين
هـنـگـام (بـه
جـهـت امـتـحان مردم ) درخت سبز شده و شاخه هايش بلند مى شود تا حدى كه به
زمـيـن مى رسد, در
اين حين آنان كه در قلبشان ذره اى شك نسبت به حقانيت آن وجود مقدس و
كـفـر دشـمـنـان
اوسـت و ذره اى ازمحبت آنان در وجودشان هست مى گويند: به خدا سوگند,
ايـن يك شرافت است
و رستگار شديم به خاطر محبت اينان واينجاست كه محبان آنها پرده از كفر
خود برداشته و محبتشان
رانسبت به آن دو اظهار مى كنند كه ناگهان از جانب حضرت ولى عصر
ارواحنا فداه
ندائى بلند مى شود كه : هر كس اين دو نفر رادوست دارد به كنارى رود. در ايـن هـنگام مردم دو
دسته مى شوند, عده اى دوستان آنها وگروهى هم كه متنفر از آنانند, در
ايـنجا حضرت بقية اللّه ارواحنافداه
به گروه منحرفان و دشمنان ولايت امر مى كند تا از آن دونفر
بيزارى و تبرى بجويند. آنـها مى گويند: اى مهدى آل
محمد, ما آن زمان كه از اينها چنين كرامتى مشاهده نكرده بوديم و
نـمـى دانستيم كه آنها در
نزدخداوند چنين مقامى دارند از آنان تبرى نمى كرديم و حال كه چنين
ديديم از آنها تبرى نخواهيم
كرد . . . بلكه به خدا سوگند ازتو و هر كس كه به تو ايمان دارد و ايمان
به اين دو نفر نداشته
وآنها را از قبر خارج كرده و آويزانشان كرده است بيزار و متنفريم . و در ايـن زمـان حـضـرت بقية
اللّه ارواحنا فداه امر مى كند و بادى سياه بر آنها مى وزد و آنان مثل
درخـتان خشكيده
خرمامى گردند و بعد به دستور آن حضرت آن دو را از درخت پايين آورده و به
اذن الهى زنده مى سازد
و به امر حضرتش تمام مردم تجمع كرده و در برابر مردم آنها را به محاكمه
مـى كـشد و سپس هر آنچه
از جنايات كه مرتكب شده اند بر آنان يك يك بيان فرموده . . . و آن دو به
همه آنها اعتراف مى كنند
سپس دستورمى دهد تا هر آنچه كه انجام داده اند قصاص شوند و پس از
آن به امر آن جناب بار ديگر
به دار آويخته مى شوند و فرمان ملوكانه حضرت صادر شده آتشى از دل
زمـيـن زبـانـه مـى كـشد
وآن دو را به شرار قهر خود مى سوزاند و سپس به فرمان آن حضرت , باد
خاكسترشان را مى برد. و نـيـز يكى ديگر از
احكامى كه حضرت جارى مى فرماينداجراء حد بر يكى ديگر از دشمنان ولايت
اسـت كـه بـر امام زمان خود
حضرت امير مؤمنان (ع ) خروج نمود و دشمنان نيز درتوجيه عمل او
عـاجـزنـد و ايـن
در حالى است كه پيامبراكرم (ص ) او را از اين كار برحذر داشته و پيشاپيش خبر
ازارتـداد او داده
بـود كـه حـديث كلاب حواب مشهور ميان مسلمانهاست و علاوه اذيتها و
آزارهـاى او در حق رسول
خدا واهل بيت آن حضرت مخصوصا فاطمه زهرا و امير مؤمنان (ع )قلب
شـيـعـه را بسيار آزرده
است و در زمان حكومت عدل حضرت بقية اللّه الاعظم ارواحنا فداه او نيز
زنده خواهد شد و به عقوبت كار خويش خواهد رسيد. حضرت امام محمد باقر(ع ) مى فرمايند:
اما لو قام القائم
لقد ردت اليه الحميراء حتى يجلدهاالحد وينتقم لامه فاطمة منها. قلت : جعلت فداك , ولم يجلدها الحد؟
قال (ع ): لفريتها على ام
ابراهيم .
هرگاه قائم قيام كند حميراء
براى او زنده مى شود تابر او حد جارى كند و انتقام مادرش فاطمه را
از اوبگيرد. گفتم : فدايت شوم , چرا او را شلاق مى زند؟
فرمود: به خاطر تهمتى كه بر ام ابراهيم - همسرپيامبر(ص ) - زده بود. آرى او انـتـقام مادرش
حضرت صديقه كبرى فاطمه زهراصلوات اللّه عليها را خواهد گرفت و در
نهايت گريه هاى حضرت زهرا(س ) پايان خواهد يافت . الـبته هدف آن حضرت
ريشه كنى شجره خبيثه عناد با اهل بيت (ع ) است و عقوبت كامل دشمنان
خاندان پيامبر(ص )چيزى نيست كه در ظرف دنيا جارى شود. و بعد از آنكه پايه گذاران
ظلم به آل اللّه به دست آن حضرت عقوبت مى شوند و اساس و بنيان ظلم
و عـداوت با
اهل بيت (ع ) درهم شكسته مى گردد, به جستجوى شاخه هاى اين شجره خبيثه رفته
آنها را قطع مى كند
تا اثرى از اين درخت شوم باقى نماند, همان طور كه در زيارت سرداب مقدس
چنين مى خوانيم :
الـسـلام عـلـيـك ايـهـا الامـام
الـمـبـيد لاهل الفسوق والطغيان , السلام عليك ايها الامام الهادم
لبنيان الشرك والنفاق
والحاصد فروع الغي والشقاق . ..وقاطع حبائل الكذب والفتن
والافتراء.
سلام بر تو اى امامى كه اهل
فسق و طغيان را نابودمى كنى و سلام بر تو اى امامى كه بنيان شرك و
نفاق را ويران مى كنى و شاخه هاى
گمراهى و جدائى راخواهى بريد . . . و ريسمانهاى دروغ و فتنه و
بهتان راقطع خواهى كرد.