بازگشت

كوير غيبت


كوير غيبت

چنين بايد گفت كه روزگار غيبت , دوران ظلمت

ومحروميت است , بر تمام آنهائى كه امام (ع ) از آنان غائب است و يا آنكه بهتر بگوئيم اينان از او مهجورند.< > اگـر نـيكو بنگريم و تا

حدى بينديشيم و عظمت نعمت حضورامام (ع ) را تا حدى بيابيم , خواهيم

فهميد كه دوران

غيبت چه دوران رنجبار و طاقت فرسائيست و حضرت امام رضا(ع )از آن دوران و

مؤمنان در آن زمان چنين ياد مى فرمايند:

وكم من مؤمن متاسف حيران حزين عند فقد

الماءالمعين .

چه

بسيار مؤمن دل سوخته اى كه در فقدان آب گوارا در حيرت و حزن به سر مى برد.< > آن حضرت چه زيبا محروميت

زمان مستورى را به تصويرمى كشد كه مؤمنان چون تشنگانى كه از

جـرعه اى آب گوارا

منع مى شوند در پنجه حرمان بسر خواهند برد, آن آبى كه براى همگان است و

ضروريترين ماده حيات ,

و به راستى امام زمان ارواحنا فداه چنين است و دوران غيبت نيز چنان .< > پـس چـه خواهد كرد

پروانه در غيبت شمع و چه سازد آن پرسوخته در فراق شعله عشق , و چگونه

صـحـبت گل را به فراموشى

سپارد و بلبل چگونه شور سر دهد و آن گمشده تاريك سراى غيبت ,

راه از كه جويد و در كدامين منزل آرام گيرد.< > آنـانكه در محضر نور نشسته اند

حال و هواى تاريكى را مى دانندو آنها كه لذت حضور را چشيده اند

طعم تلخ هجران را درك مى كنند.< > كـوتـاه سـخن غيبت

امام زمان (ع ) دورى از تمام خوبيهاست , و در پرده بودن تمام روشنائيهاست ,

آرى , شـب سـرد غيبت

هنگامه به چاه افتادنهاست , شب سرد غيبت گاه لرزيدنها و ترسيدنهاست ,

شـب سـرد غـيـبـت

بـحـبـوحـه گـريـستنها وناليدنهاست , و شب سرد غيبت وقت بى خوابى و

بـى آسايشى است ,

شب سرد غيبت زمان رنجورى پروانه هاست ,پروانه گانى كه در جستجوى نورند

نه چون خفاشان كور .< >..< > شـب سـرد غـيـبـت را نـمـى تـوان

مـعنى كرد مگر در پگاه ظهور,آنگاه كه به تماشاى سپيده دم

مى نشينيم , خواهيم گفت كه ديشب چه بود و چگونه گذشت .< > عصر غيبت عصر محروميت

از چشمه گواراى ولايت است وروزگار غيبت دوران پرده نشينى يار

و مـحـجـوبـى جمال

و كمال اوست , و بايد گفت كه روزگار غيبت امام عصر(ع )هنگامه دورى از

چـشـمه سار معرفتش

و زلال هدايتش , دوران مستورى او با تمام صفات زيبايش , همان گونه كه

خود در پرده غيبت نشسته

است و مردمان محروم از ديدار اويند, صفات حسنايش نيز محجوبند, و

هـر آنچه از تشعشع

خلق و خوى اوديده مى شود از پس ابر سياهى است كه بر چهره آفتاب افتاده و

تابشى است از ميان روزنه هاى

پرده هجران و چه زيباست آن لحظه كه اين پرده برافتد و (واشرقت

الارض بنور

ربها) معنى شود.< > حال كه گفتيم در عصر

غيبت همانگونه كه صورت زيباى امام (ع ) مستور است سيرت والاى او نيز

محجوب , مگرشعاعى از آن

مجلاى انوار الهى كه از روزنه اى مى تابد, اكنون به تماشاى قطره اى از

رافت بيكران امام عصر ارواحنا

فداه درعصر غيبت مى نشينيم شايد بتوان تصويرى از ظهور مهرش

رابر پرده دل كشيد.< >