بازگشت

فرجام كفر و نفاق



از ابـتـداى خلقت و از زمان فرزندان حضرت
آدم (ع )شيطان و حزب او در اكثريت و خط انبياء در اقليت بوده است ,بنابراين
بديهى است كه جنايتكاران آنچه در توان داشته باشنددر كوبيدن و نابود
سـاخـتن راه حق به كار زده
و در طول تاريخ خونها ريخته و ظلمها نموده اند و هميشه صبر رويه
مـؤمـنـان بـوده و هست و
اين تنها تاكتيك آنها در حفظ اين خط سبز بوده كه توانسته اند در طول
تـاريـخ از هـمـه جـريـانات
با وجود تمام دشمنها و دشمنيها سرافراز بيرون آيند و به همين خاطر
صبرانبياء و اولياء
اسطوره تاريخ گرديده و بر تارك افتخارات انسانى مى درخشد و همچون چراغى
روشنى بخش كوره راههاست .
از آنجا كه جزاى محسنان
و نيكوكاران در آخرت تدارك گرديده و اين دنيا گنجايش ثواب آنها را
نـدارد عـقـوبـت ظـالـمـان
نـيـز چـنـيـن است , اما خداوند وعده فرموده كه در دنيا نيز قلبهاى
شـكـسـته مؤمنان را شفا
دهد و دلهاى سوزانشان را مرهم نهد و از اين روست كه اعتقاد به منجى
جهانى و مصلح كل در تمام
ملل واديان ديده مى شود و همگان بشارت ظهور مردى را مى دهندكه
زمين را تطهير مى كند و
دوران سياه و ننگبار ظالمان راخاتمه مى بخشد, و اين اميد است كه چون
قـنـديـلـى در ميان سينه
مؤمنان آويزان و خيره به نورش ظلمت شب را پشت سرمى گذارند و با
حـرارتـش سـردى دسـتان
ظلم و بيداد را تحمل مى كنند, و آن هنگام كه بزرگترين پيامبر الهى
رسـول اكـرم (ص )بـر بـلـنداى
منبر تبليغ قدم نهاد و بزرگترين رسالت رسولان راابلاغ فرمود و
چشمان طمع خيز
را به تير ياس هدف گرفت وسروش [فهذا علي مولاه ] سر داد, جانهاى سوخته
انتظار را روح دميد و دلهاى
مدهوش يار را بى قرار كرد و چشمان دوخته به راه را برق نگاه بخشيد
و حقانيت راه خود را به حق جويان چنين اثبات نمود كه :
الا ان خـاتـم الائمـة مـنـا الـقـائم
الـمـهـدي (ع ), الا انـه ظـاهـر عـلى الدين كله , الا انه المنتقم
من الظالمين .
بدرستى كه آخرين امام از
ما مهدى قائم است , آگاه باشيد او دين خدا را ظاهر مى كند و از ظالمان
انتقام مى كشد. يعنى اى منتظران طول
تاريخ و اى چشم براهان مصلح ,آنكه را هزاران سال ديده به راهش داريد و
آنـكـه كـلمه توحيد راظاهر مى كند
و آنكه انتقام شما را مى ستاند و آنكه پيغمبران مژده آمدنش را
داده انـد و شـمـا بـر
راهش نشسته ايد او آخرين پرچمدار نهضتى است كه شما را به آن مى خوانم و
آخرين امامى است كه على (ع ) اولين آنهاست . آن حضرت با اين بشارت نه
تنها حقانيت راه خويش را بيان مى كند بلكه منتظران جهان را به دامن
اسـلام مـى كـشـد ودلـسوخته گان
زمان را كه چشم به راه منتقم مى سوزند نويدنزديكى ظهور
مى بخشد و فرا رسيدن روز انتقام را مژده مى دهد و چنين مى فرمايد:
الا
انه قاتل كل قبيلة من اهل الشرك , الا انه مدرك بكل ثار من اولياء
اللّه .
آگـاه بـاشـيـد كـه او
تمام قبايل و گروه هاى شرك راخواهد كشت و انتقام خون دوستان خدا را
خواهدگرفت . و الـبـته از اين سخنان
مى توان دريافت كه آن حضرت شعله مرگ به جان كه مى افروزد و به شرار
قهر كه را مى سوزدهمانگونه
كه در دعاى ندبه نيز منتظرانش اين چنين او رامى خوانند:
ايـن الـمـعـد لقطع دابر الظلمة
.. . اين المرتجى لازالة الجور والعدوان , اين قاصم شوكة المعتدين ,
ايـن هـادم ابـنية الشرك والنفاق ,
اين مبيد اهل الفسوق والعصيان والطغيان , اين حاصد فروع الغي
والـشـقـاق ,ايـن طـامس آثار الزيغ
والاهواء, اين قاطع حبائل الكذب والافتراء, اين مبيد اهل العتاة
والمردة , اين مستاصل اهل العناد والتضليل
والالحاد.
كجاست آنكه آماده
شده براى شكستن پشت ظالمان . . . و كجاست آنكه اميد است كه جور ودشمنى
را براندازد,
و كجاست شكننده شوكت سركشان , و كجاست ويرانگر كاخ شرك و دوروئى ,
و كـجـاسـت آنكه ريشه
اهل فسق و گناه و سركشى رامى كند و شاخه هاى گمراهى و شقاوت را
قطع مى كند و آثار كجيها را
از بين مى برد و ريسمانهاى دروغ و بهتان را قطع مى كند و ريشه اهل
طغيان وعناد و الحاد را از جاى مى كند. وجود مقدس حضرت
بقية اللّه ارواحنا فداه با ظالمان وطاغيان سرسازش ندارند و اسباب گمراهى
و ضـلالـت را نـيـز ازبين
مى برند و بنيان دوروئى و نفاق را خراب مى سازند و هركس كه در برابر
اقدامات مصلحانه اش بايستد
هلاك مى كند تا بااز بين رفتن مفسدان جامعه بقيه مردم به صلاح و
فلاح برسند. حضرت امام محمد باقر(ع ) مى فرمايند:
اذا قـام الـمـهـدي سـار الـى
الـكـوفـة فـيـخرج منها بضعة عشر الف نفس يدعون البترية , عليهم
السلاح ,فيقولون له : ارجع
من حيث جئت ما لنا في بني فاطمة من حاجة , فيضع السيف فيهم حتى
ياتي على آخرهم ثم يدخل الكوفة
فيقتل فيها كل منافق مرتاب ويهدم قصورها ويقتل مقاتليها حتى
يرضى اللّه
عزوجل .
آنـگـاه كـه قـائم مـا قيام
مى كند به سوى كوفه حركت خواهد كرد پس از كوفه ده هزار نفر مسلح
خارج مى شوند كه از فرقه
بتريه هستند و به او مى گويند:از همان جا كه آمده اى باز گرد كه ما را
بـه فـرزندان فاطمه حاجتى
نيست , در اين هنگام شمشير بر آنهامى كشد تا آنكه تمام آنها را هلاك
مـى سـازد سـپـس داخـل
كـوفه مى گردد و هر منافق مرتابى را مى كشد وكاخهاى آنها را خراب
مى سازد و هر كه
با آن حضرت بجنگد هلاك خواهد فرمود تا آنكه خداوند عزوجل خشنود گردد. و از اين روايت و نظائر آن
مخالفان حضرتش به خوبى شناسائى مى شوند كه عمدة منافقانى هستند
كـه تـظـاهـر بـه اسلام
كرده اما در باطن با حقيقت اسلام مخالفند و بلكه خودصاحب ادعا بوده و
حاجتى نيز به آن حضرت نمى بينند.