ج) طلب معرفت
زراره گويد: به امام صادق(عليه السلام) عرض كردم اگر زمان غيبت فرزندت مهدى (عليه السلام) را درك كردم چه كنم؟
فرمود: اين دعا را بخوان «اللّهم عرّفنى نفسك، فانّك إن لم تعرّفنى نفسك لم اعرف رسولك، اللّهم عرّفنى رسولك فانّك إن لم تعرّفنى رسولك لم اعرف حجّتك اللّهم عرّفنى حجّتك فانّك إن لم تعرّفنى حجّتك ضللت عن دينى».( [4] )
«خدايا خودت را به من بشناسان كه اگر تو خودت را به من نشناسانى، پيامبرت را نتوانم شناخت. خدايا پيامبرت را به من بشناسان كه اگر تو پيامبرت را به من نشناسانى، حجّتت را نتوانم شناخت. خدايا حجت خود را به من بشناسان كه اگر تو حجّتت را به من نشناسانى از دينم گمراه خواهم شد.»
1 ـ معرفت ها را از خدا بايد طلبيد.
2 ـ شناخت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) تابع شناخت خدا، و شناخت حجّت متفرّع برشناخت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) است.
3 ـ اگرچه بدون شناخت خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، شناخت حجّت ممكن نيست، امّا گمراهى از دين در اثر عدم شناخت حجّت لازم مى آيد.
به عبارت ديگر، عدم گمراهى از دين، بدون شناخت حجّت، تضمين نمى شود.
وبديهى است كه هردعايى، تنها پشتوانه حركت به حساب مى آيد، اصل دعاء ابراز نياز درونى و طلب تأييد الهى، در حركت بيرونى است.
نياز به معرفت كه احساس شد و حركت براى كسب معارف كه توسط بنده آغاز گرديد. اگر دل با خدا باشد و گام در راه او قرار گيرد وصول به معرفت تضمين شده است.
«قل ما يعبؤ بكم ربّى لولا دعاؤكم».( [5] )
«بگو اگر دعاى شما نباشد، پروردگار من به شما عنايتى نكند.»
پاورقي
[4] ـ مدرك پيشين صفحه 135.
[5] ـ سوره فرقان، آيه 77.