كيفيت بهره وري از امام غائب (ع)
جابر بن عبداللّه انصارى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) پرسيد: آيا شيعيان در غيبت حضرت قائم (عليه السلام) از وجود او بهره مند مى شوند؟
فرمود: «آرى! سوگند به خدايى كه مرا به پيامبرى بر انگيخت، آنها از او بهره مند مى شوند و از نور ولايت او در دوران غيبتش كسب نور مى كنند، همچنانكه مردم از خورشيد در پس پرده ابر بهره مى برند.»( [41] )
سؤال در باره چگونگى استفاده بردن از امام غائب (عليه السلام)، هم در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و هم در زمان امامان بزرگوار (عليهم السلام) و هم در زمان غيبت صغرى، توسط شيعيان تكرار شده و مضمون حديث فوق، در اكثر آنها به عنوان پاسخ ذكر شده است. چنانكه خود امام زمان(عليه السلام)فرمود:
«و امّا وجه الانتفاع بى فى غيبتى فكالانتفاع بالشمس اذا غيّبها عن الابصار السحابُ».( [42] )
«امّا چگونگى بهره بردن از من در دوران غيبتم مانند بهره بردن از خورشيد است در زمانى كه ابرها آن را از ديدگان مردم مى پوشانند.»
علامه مجلسى در وجه تشبيه امام غايب(عليه السلام) به خورشيد در پس ابر، مواردى را ذكر مى كند:
1 ـ نور وجود و علم و هدايت، به واسطه آن حضرت(عليه السلام) به خلايق مى رسد. چنانكه در اخبار متعدد روايت شده كه او و ساير اهلبيت(عليهم السلام)علّت ايجاد خلق هستند و به بركت آنان است كه علوم و معارف بر مردم آشكار شده و بلاها رفع مى شود.
2 ـ چنانكه مردم از خورشيد در پس ابر استفاده مى برند و با اين همه به خاطر بهره بردن بيشتر هر لحظه انتظار برطرف ابرها را دارند، شيعيان مخلص در هر زمان منتظر ظهور و قيام او هستند.
3 ـ منكر وجود حضرت مهدى(عليه السلام)، با اين همه آثارى كه در غيبت از او ظاهر مى شود، مثل انكار كننده وجود خورشيد در پس پرده ابر است.
4 ـ چنانكه نهان شدن خورشيد در پس ابرها گاهى بهتر از آشكار شدن آن است، مى توان گفت: در دوران غيبت براى شيعه، پنهان ماندن آن حضرت، مفيدتر و بهتر است.
5 ـ همانطور كه نظر كننده به خورشيد، چه بسا با نبودن ابر دچار كورى شود، چه بسا خورشيدِ وجودِ مقدّس حضرت مهدى(عليه السلام) هم، اگر ظاهر باشد براى بصيرت شيعيان ضرر داشته باشد و سبب كورى آنان از ديدن حقيقت شود، امّا همين بصيرتها بتواند تحمل ايمان به او در دوره غيبت را داشته باشد، چنانكه انسان به خورشيد در پشت ابرها مى نگرد و زيان نمى بيند.
6 ـ خورشيد گاهى از پرده ابر خارج مى شود و بسيارى از مردم آن را مى بينند، به همين ترتيب ممكن است كه آن حضرت هم در روزگار غيبت براى بعضى مردم بروز كند.
7 ـ اهلبيت(عليهم السلام) در شمول منافع، چونان خورشيدند، پس همانطور كه انسانِ كور، خورشيد را چه ظاهر و چه در پس ابر، نمى بيند، كور باطنان هم خورشيد وجود امام غايب را نمى بينند، «من كان فى هذه أعمى فهو فى الآخرة أعمى و اضلّ سبيلا»( [43] ) «هركس در اين دنيا كور باشد در آخرت نيز كور خواهد بود بلكه زيانكارتر و گمراه تر!»
8 ـ چنانكه نور خورشيد در هر خانه اى به مقدار وجود روزنه ها و پنجره ها مى تابد و به مقدارى كه موانع را از جلو نور برداشته باشند، خانه را روشن مى كند. به همين ترتيب مردم به اندازه اى كه موانع معرفت همچون شهوات نفسانى و تعلقات جسمانى را از فكر و انديشه خود برداشته و به ميزانى كه پرده هاى تاريك مادى را از روى دل خود كنار زده باشند، مى توانند از نور هدايت حضرت مهدى(عليه السلام) و اهلبيت استفاده ببرند، تا امر به آنجا برسد كه مانند شخصى شود كه زير آسمانِ بدون ابر قرار گرفته كه بدون هيچ حجابى، پرتو خورشيد او را از هر طرف احاطه كرده باشد.
علامه مجلسى بدنبال اين نكات مى فرمايد: «از اين بهشت روحانى، هشت در را به رويت گشودم در حالى كه خداوند هشت باب ديگر را نيز به فضل خويش بر من گشوده است، لكن عبارت را از ذكر آنها ناتوان مى بينم. چه بسا كه خداوند در باب معرفت اهلبيت(عليهم السلام)هزار در برما بگشايد كه هر درى، هزار در ديگر گشوده شود.»( [44] )
پاورقي
[41] ـ بحار الانوار جلد 52 تاريخ امام دوازدهم صفحه 93.
[42] ـ مدرك پيشين صفحه 92 حديث 7.
[43] ـ سوره اسراء، آيه 72.
[44] ـ بحارالانوار جلد 52 تاريخ امام دوازدهم صفحه 93 و 94.