بازگشت

روايت دوازدهم : قائم ، از فرزندان من است


12. حضرت رضا عليه السلام از پدرانش آورده كه پيامبر گرامى فرمود:

((من احب ان يتمسك بدينى و يركب سفينة النجاة بعدى فليقتد بعلى بن ابى طالب و ليعاد عدوه و ليوال وليه فانه وصيى و خليفتى على امتى فى حياتى و بعد وفاتى و هو امام كل مسلم و امير كل مؤ من بعدى ، قوله قولى و امره امرى و نهيه نهيى و تابعه تابعى و ناصره ناصرى و خاذله خاذلى .))

ثم قال (ص ): (( من فارق عليا بعدى لم يرنى و لم اره يوم القيامة و من خالف عليا حرم الله عليه الجنة و جعل ماواه النار و من خذل عليا خذله الله يوم يعرض عليه و من نصر عليا نصره الله يوم يلقاه و لقنه حجته عند المساءلة .))

ثم قال : (( الحسن و الحسين اماما امتى بعد ابيهما و سيدا شباب اهل الجنة ، امهما سيدة نساء العالمين و ابوهما سيد الوصيين و من ولد الحسين تسعة ائمة ، تاسعهم القائم من ولدى ، طاعتهم طاعتى و معصيتهم معصيتى . الى الله اشكوا المنكين لفضلهم والمضيعين لحرمتهم بعدى و كفى بالله و ليا و ناصرا لعترتى و ائمة امتى و منتقما من الجاحدين حقهم و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون .)) (113)

يعنى :

هركس دوست دارد به دين من تمسك جويد و پس از من به كشتى نجات اين امت بنشيند بايد به على بن ابى طالب اقتداء كند. با دشمنان او دشمنى ورزد و با دوستانش طرح دوستى ريزد. چرا كه در زندگى من و پس از سفر من به سراى آخرت ، او جانشين من در ميان امت است . او پس از من پيشوا و امام هر مسلمان راستين و سالار و امير هر انسان با ايمان است . سخن او سخن من و فرمان او فرمان من و هشدار او هشدار من و پيرو او پيرو من و ياور او ياور من است .

آنگاه فرمود: ((هركس ، پس از من از على و راه رسم او جدا گردد و از آن دورى گزيند نه من او را در روز رستاخيز خواهم ديد و نه او مرا و هر كس با على مخالفت ورزد خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و آتش دوزخ را، جايگاه او سازد. و هر كس دست از يارى او بردارد خدا در روز حساب او يارى نخواهد كرد.

و هركس على عليه السلام را يارى رساند خداوند او را در روز قيامت يارى مى كند و به هنگام سؤ ال و جواب و محاسبه قيامت دليل و برهان خويش را بر دل و زبان او مى افكند و بدو تلقين مى كند.))

سپس افزود:

((حسن و حسين عليهماالسلام دو امام و پيشواى امت پس از پدرشان على عليه السلام هستند و دو سالار جوانمردان اهل بهشت .

مادرشان بانوى بانوان جهان است و پدرشان سالار اوصياء.

و از فرزندان حسين امامان نه گانه اى خواهند بود كه نهمين آنان ((قائم )) از فرزندان من است . فرمانبردارى از آنان فرمانبردارى از من است و نافرمانيشان نافرمانى من .

از انكارگران فضايل و برترى آنان و ضايع كنندگان حرمت و عظمت آنان پس از خود به بارگاه خدا شكايت مى برم ، و خدا براى دوستى و يارى خاندانم و پيشوايان دوازدگانه امتم و به منظور انتقام گرفتن از انكارگران حقوق آنان بسنده است .

و ستمكاران بزودى خواهند دانست كه به چه جايگاه و مكانى باز مى گردند.))