بازگشت

نجم الثاقب في احوال الامام الغائب


نجم الثاقب فى احوال الامام الغائب  



برگرفته از كتاب : چشم به راه مهدي




نوشته : ميرزا حسين نورى طبرسى .

ناشر جعفرى ، مشهد.

شماره صفحه ها: 587.

محدث نورى ، در يكى از قراى نور، در سال 1254 ه - . ق . ديده به جهان گشود. در
تهران از محضر شيخ عبدالرحيم بروجردى ، مايه علمى گرفت و در
سال 1278 ه - . ق . براى كسب دانش بيشتر به عراق هجرت كرد و از خرمن پرفيض شيخ
عبدالحسين تهرانى ، شيخ اعظم انصارى بهره جست ، سپس به هنگام مهاجرت ميرزا حسن
شيرازى به سامرا با وى مهاجرت كرد. چند سال در سامرا بود و آنگاه به نجف اشرف ،
بازگشت و در آنجا اقامت گزيد و در همان جا، به
سال 1320 ه - . ق . ديده از جهان فروبست . وى آثار بسيار دارد.(714) از جمله : نجم
الثاقب فى احوال الامام الغائب (عج )، به زبان فارسى .

شيخ عباس قمى درباره شخصيت علمى وى مى نويسد:

(( ... اما علمه فاحسن فنه الحديث و معرفة
الرجل و الاحاطة بالاقال و الاطلاع بدقايق الآيات و نكات الاخبار بحيث يتحير
العقول عن كيفيته استخراجه جواهر الاخبار عن كنوزها و ترجع الابصار حاسرة عن ادراك
طريقته فى استنباط اشاراتها و رومزها.(715) ))

اما گاهى وى به فن حديث ، رجال ، احاطه به ديدگاههاى ديگران ، شناخت دقايق آيات و
نكات روايات ، به گونه اى بوده كه خردها از چگونگى برداشت او از گنجينه هاى اخبار
در شگفتى فرو رفته و نسبت به درك ، فهم و شيوه استنباط و كشف اشارات و رموز به
ديده حيرت مى نگريسته اند.

اين اثر، مزين است به تقريظ مرحوم ميرزاى شيرازى بزرگ .

درباره انگيزه خود از تاءليف اين اثر مى نويسد:

((در سال 1303 ه - . ق . در خدمت ميرزاى بزرگ بودم .

ميرزا فرمود: خوب است ، كتابى مستقل درباره حضرت مهدى (عج ) به زبان فارسى
نگاشته شود. و شما شايستگى انجام اين مهم را داريد.

عرض كردم : مقدمات امر فراهم نيست ، ولى از آنجا كه در
سال گذشته ، رساله اى درباره كسانى كه در غيبت كبرى ، به زيارت حضرت مهدى (عج
) مشرف شده اند، تحت عنوان : جنة الماءوى نگاشته ام ، اگر مصلحت باشد همان رساله را،
با افزودن مطالبى بر آن ترجمه كنم .

پيشنهاد پذيرفته شد. لكن ميرزا فرمود: شمه اى از حالات حضرت مهدى ، هر چند به
اختصار بر آن افزوده شود. حسب الامر مطاع ميرزا، به انجام اين اثر اقدام شد و در نهايت
ياءس با استمداد از عسكريين ، بحمدالله در اندك زمانى اين خدمت به انجام رسيد.))

كتاب حاضر در دوازده باب به شرح زير تنظيم شده است :

باب اول : چگونگى ولادت ، شمه اى از احوال شخصى حكيمه خاتون .

باب دوم و سوم ، اسامى القاب و كنيه ها، شمايل و توجهات الهى به حضرت .

باب چهارم ، اختلاف مسلمانان نسبت به امر غيبت ، پس از اتفاق بر درستى صدور اخبارى
كه از پيامبر(ص ) بر آمدن حضرت مهدى رسيده ، كتابهايى كه عالمان
اهل سنت ، در باب حضرت مهدى موعود، تاءليف كرده اند، مطالب مورد اختلاف : نسب ، اسم
پدر تشخيص و تعيين آن حضرت و ديدگاههاى علماى فرق اسلامى در مورد هر يك از مباحث
فوق و نقد و بررسى هر يك و ارائه ديدگاه صواب .

باب پنجم و ششم : بحث و استدلال درباره اين كه حضرت مهدى موعود، فرزند امام حسن
عسكرى (ع ) است .

باب هفتم و هشتم : سخن دربار كسانى است كه در عصر غيبت كبرى ، به محضر حضرت ،
شرفياب شده اند، يا بر معجزات حضرت آگاهى يافته اند و جمع بين رواياتى كه مى
فرمايد:

((مدعى ديدار با حضرت را بايد دروغگو خواند)) و داستانهايى كه بيانگر ديدار
بزرگان و اولياء با حضرت هستند و...))

باب نهم ، درباره اين كه براى هر حاجت ، به امامى خاص بايد
توسل جست و اثبات اين نكته كه يكى از مناصب خاصه امام زمان (عج ) پناه
دل سوختگان است .

باب دهم ، در بيان گوشه اى از تكاليف و آداب مسلمانان ، نسبت به آن جناب .

باب يازدهم ، روزهاى ويژه آن حضرت و تكليف پيروان حضرت در آن روزها.

ناگفته نماند، مطالب سست ، بى اساس و بى پايه در كتابهايى كه درباره حضرت
مهدى نگاشته شده بسيار است ، بايد با دقت به آنها نگريست و هر مطلبى را از آنها بى
درنگ و بى مطالعه همه جانبه و بدون مراجعه به
اهل فن ، نپذيرفت .

از جمله نوشته هايى كه مطالب واهى ، بى پايه و به دور از خرد بسيار دارند، نوشته
هاى محدث نورى است كه بايد اهل نظر و محققان و نويسندگان تيز نگر، واهى بودن اينها
را به همه شيفتگان مهدى و اهل مطالعه بنمايانند.