بازگشت

اقامتگاه حضرت مهدي (ع) كجاست ؟



اقامتگاه حضرت مهدى عليه السلام كجاست ؟ (33) 


برگرفته از آثار : حجة الاسلام محمد محمدي اشتهاردي




مى پرسند:


امام قائم (عج ) كجاست و آيا فرزند و همسر دارد؟

پاسخ :


از قواعد و روايات معصومين عليهم السلام استفاده مى شود كه امام قائم (عج ) هم اقامتگاه
مخصوص دارد و هم زن و فرزند.

در مورد اقامتگاه آن حضرت نخست بايد توجه داشت كه آن حضرت همه ساله در مراسم
عظيم حج شركت مى كند. (34)

و بعضى از سعادتمندان در مراسم حج به محضرش شرفياب شده اند.

همچنين هر جا كه بخواهند از مشاهد مشرفه و... خواهد رفت .

اما در مورد اقامتگاه آن حضرت و فرزندان و بستگان و ياران مخصوص ‍ (اوتاد) چندين مكان
ماند: مدينه ، دشت حجاز، كوه رضوى ، كرعه (35) و سرزمينهاى دور دست و... گفته شده
است .

در ميان اين گفتار آنچه بيشتر نظرها را جلب مى كند اين است كه اقامتگاه آن حضرت و
فرزندانش و گروهى از خواص يارانش در جزيره اى از درياى بزرگ مى باشد.

از امام هادى عليه السلام داستانى نقل شده كه خلاصه اش اين است :

حضرت مهدى (عج ) و فرزندانش در جزيره هائى بسيار بزرگ و پهناور در دريا زندگى
مى كند و عدد شيعيان آنجا بسيار زياد است ، و فرزندان وى هر يك حاكم جزيره اى هستند و
خدا بهتر مى داند.(36)

داستان جزيره خضراء


در داستانى كه در مورد تشرف على بن فاضل مازندرانى در
سال 690 هجرى در جزيره ((خضراء)) از طرق بسيار موثق
نقل شده حاكى است كه اقامتگاه امام قائم عليه السلام و همسران و فرزنداش در جزيره
((خضراء)) است اينك اصل داستان را از كتاب اثباة الهداة
نقل مى كنيم :

علامه مجلسى در بحار الاءنوار از يحيى بن
فضل در كتاب ((رسالة البحر الابيض و الجزيرة الخضراء)) از على بن
فاضل مازندرانى مجاور نجف در حديث بسيار طولانى چنين
نقل مى كند:

وارد شهرى از شهرهاى غرب (اسپانيا) شدم مركبهائى از بلاد امام عصر(عج ) وارد آنجا
شد، يكى از مسافرين آنها پيرمردى بود كه چون مرا ديد گفت : نام تو چيست ؟ گمان مى
كنم على باشد.

گفتم : آرى ،

گفت : نام پدرت چيست ؟ گويا فاضل باشد؟

گفتم : آرى ، چه خوب نام من و پدرم را مى شناسى .

گفت : بدان كه نام و اصل و وصف و خصوصيات ترا براى من بيان كرده اند و من تا
جزيره خضراء با تو هستم .

بسيار خوشحال شدم مرا با خود به دريا برد، روز شانزدهم به آب سفيدى رسيديم ،
پرسيدم اينجا كجاست ؟

گفت : بحر ابيض است و آن جزيره خضراء است كه اين آب سفيد اطرافش ‍ را گرفته است
و به حكمت خداوند چون كشتيها و وسائل نقليه ديگر دشمنان به اينجا رسند غرق مى
شوند و به آن حضرت دست نيابند. سپس ‍ وارد جزيره خضراء شديم و رفتيم در مسجد،
شخصى بنام ((سيد شمس ‍ الدين )) را ديدم كه مى گفت : من از نوه هاى امام عصر(عج )
هستم ، پس از گفتگوئى به او گفتم : هرگز امام را ديده اى ؟ گفت : نه ولى پدرم
نقل كرد كه صداى امام را شنيده ام و خودش را نديده ام و اما جدم ، هم خودش را ديده است و هم
صدايش را شنيده است ، آنگاه با آن سيد از شهر بيرون رفتيم و به پيرمردى رسيديم ،
از سيد احوال آن پيرمرد را پرسيدم ، گفت : اين كوه را مى بينى ، در وسط آن جاى خرمى
است و در آن چشمه اى است و كنار چشمه ، قبه اى است و اين مرد با رفيقش خادم آن قبه است
، من هر صبح جمعه مى روم آنجا خدمت امام عصر(عج ) (البته با توجه به آغاز حديث ، خود
امام را نمى بيند و صدايش را نمى شنود) و در قبه دو ركعت نماز مى خوانم و كاغذى مى
يابم كه در آن حكم مرافعه اى را كه در هفته به من رجوع مى كنند در آن نوشته ، كاغذ را
برمى دارم و هر چه در آن نوشته به آن عمل مى كنم .

على بن فاضل گويد: از خادمها خواهش كردم مرا به حضور امام (عج ) ببرند، گفتند: راهى
ندارد، آن رفيقم به من گفت : دستور آمده كه تو را به وطن برگردانم ، براى من و تو
مخالفت روا نيست .(37)

ناگفته نماند كه على بن فاضل داستان خود را به طور
مفصل در كتابى بنام ((الفوائد الشمسيه )) آورده است ، و ضمنا به
احتمال قوى آن آب سفيد كه در داستان فوق آمده همانند يك حصار محكم و مجهز، دشمن را از
آن جزيره دفع مى كند.

بعضى از نويسندگان به عنوان احتمال مطرح كرده اند كه شايد اين جزيره خضراء (با
توجه به آب سفيد و ساير خصوصيات كه در داستان آمده بود) همان مثلث برمودا كه از
عجيب ترين و مرموزترين مكانهاى روى زمين است و در غربى ترين اقيانوس اطلس قرار
دارد باشد.

از عجائب مثلث برمودا اينكه هر هواپيما يا كشتى به حدود آن برود بطور اسرارآميزى
ناپديد مى گردد، و جالب اينكه آبهاى آن سفيد است ، و هر روز خبر غرق شدن تعداد
تازه اى از كشتيهاى اقيانوس پيما در آبهاى سفيد ((مثلث برمودا)) به گوش رسيده است
.

خلبانها و ملوانهائى كه در اين منطقه حوادثى را تجربه كرده اند گزارش ‍ داده اند كه
در مسير خود، به صورت اسرارآميزى تغيير جهت
حاصل شده و به مناطقى كه تصميم نداشته اند هدايت شده اند.(38)

اين هم يك احتمالى است ، كه بايد دانشمندان و محققان بيشترى كنند.

فقط در اينجا اضافه مى كنيم : يكى از دعاهاى حضرت مهدى (عج ) اين است كه :

(( اللّهم احجبنى عن عيون اعدائى و اجمع بينى و بين اوليائى ؛))

خدايا مرا از ديدگان دشمنانم پوشيده بدار و بين من و دوستانم اجتماع
حاصل كن .(39)

به مقتضاى استجابت اين دعا، اقامتگاه آن حضرت از دشمنان محفوظ خواهد بود. و ممكن است
همين مطلب تاءييدى باشد كه آن جزيره ، در مثلث برمودا است .

از سوى ديگر غير از همسر و فرزندان ، جمعى از دوستانش كه طبق روايت سى تن از
((اوتاد)) و برجستگان هستند (40) همواره در خدمت آن حضرت بسر مى برند.

بهر حال بايد با ذكر اشعار حافظ گفت :


يوسف گم كشته باز آيد به كنعان غم مخور



كلبه احزان شود روزى گلستان غم مخور



دور گردون گرد و روزى بر مراد ما نگشت



دائما يكسان نماند حال دوران غم مخور



هان مشو نوميد چون واقف نه اى ز اسرار غيب



باشد اندر پرده بازيهاى پنهان غم مخور



حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب



جمله مى داند خداى گردان غم مخور


به گفته ملا محسن فيض كاشانى :



اى تو ما را راحت جان الغياث



دردها را جمله درمان الغياث



اى سرو سركرده هر سرورى



نيست ما را بى تو سامان الغياث



ثائم آل پيامبر(عج ) دست گير!



بى توام افتادن و خيزان الغياث



كار شرع از دست شد بيرون خرام



تازه كن آئين ايمان الغياث



عالمى گرديد مالامال شر



از جفا و جور و طغيان الغياث



خون ما خوردند اين دجاليان



مهدى و هادى دوران الغياث



فيض شد دلتنگ صحراى فراق



مونس دل راحت جان الغياث


توضيح ديگر اينكه :


براساس داستان ((على بن فاضل )) فرزندان حضرت ولى عصر(عج ) در جزيره اى
بنام خضراء در اقيانوس اطلس ، زندگى مى كنند، و شخص آن بزرگوار همه ساله در
موسم حج شركت نموده ، پس از زيارت آباء و اجداد طاهرينش در حجاز، عراق و طوس به
جزيره باز مى گردد و غالب اقامت آن بزرگوار در همان جزيره است . (41)