بازگشت

قائم



قائم


برگرفته از آثار مرحوم آية الله سيد رضا صدر




حـضرت مهدى ، در زبان اجداد بزرگوارش ، به صفت ((قائم )) موصوف شده است ، در
حـالى كـه هـيـچ يـك از نـيـاكـان گـرامـى اش بـديـن صـفـت مـوصـوف نـشـده انـد. جـدش
رسـول خـدا صـلى الله عـليـه و آله نيز بدين صفت موصوف نشده ، پدرش على مرتضى
عليه السّلام نيز بدين صفت موصوف نشده ؛ حسين سيد الشهداء چنين بوده اند.


آيـا مـقـصـود ((قـيـام بـالقـسـط)) و دادگـسـتـرى جـهـانـى اسـت ، كـه هـدف از
ارسـال انـبـيـا از آدم تـا خـاتـم بـوده اسـت و قيام به حق و پياده كردن حكومت حق در ((قيام
بالقسط)) قرار دارد؟


آنـچـه كـه يـقـيـن اسـت ، آن اسـت كـه قـيـام حـضـرت مـهـدى ، پـايـان مـبـارزه حـق عـليـه
باطل است .


مـبارزه اى كه از آغاز پيدايش بشر شروع شده و پيامبران و اولياى خدا در آن شركت كرده
انـد و گـهگاه پيروزى نصيب حق مى شده ، ليكن دوامى نداشته و جاودانى نبوده است . ولى
بـه وجـود حـضـرت مـهـدى ، ايـن مـبارزه پايان مى پذيرد و حق براى هميشه پيروز شده و
جـاويـدان مـى گـردد و ديـگـر راهـى بـراى حـكـومـت
بـاطـل بـاقـى نـمـى مـاند؛ بلكه باطلى در سراسر گيتى باقى نخواهد ماند تا بخواهد
حكومت تشكيل دهد.


احـتـمـال ديـگـرى كـه وجـود دارد، آن است كه مقصود از ((قيام ))، آمادگى حضرتش براى
ظـهـور و تاءسيس حكومت عدل جهانى باشد. چون اين لباس تنها بر قامت رساى حضرتش
آراسته گرديده و بس .


و چـون هـدف از قـيـام حـضـرت مـهـدى ، جـهـانـى اسـت و گـسـتـرش
عـدل و ايـمـان در تـمـام جـهـان ، و تـاريخ بشر، چنين حكومتى را به خود نديده ، حضرتش
قائم به اين حكومت است و پيدايش اين حكومت و قوامش ‍ به وجود مقدس اوست . پس حضرتش
قـائم خواهد بود. و شايد مقصود از قيام ، آمادگى شخصى حضرتش است كه زمينه قيام از
نـظـر اجـتـماعى آماده شده ، حضرتش براى آن آمادگى هميشگى دارد و تاءخير و تعللى در
كار نيست .