وظيفه ما، در دوران غيبت امام قائم (ع )
سير تكاملى نظام آفرنيش و نقش انسان در سرنوشتش ، چنين اقضا مى كند كه هر كس به تناسب رشد خود و دوره اى كه در آن زيست مى كند با وظيفه و مسؤ ليتى بر دوش كشد تا خود تكامل يابد و به سعادت جامعه نيز يارى رساند...وبدينسان است كه دورانى كه به تحقق عدالت سراسرى و مطلق منتهى مى شود؛ وظايفى سنگينتر و مسئوليتهاى سترگتر دارد
و ان هذا صراطى مستقيما فاتبعوه ، و لا تتبعواالسبل ، فتفرق بكم عن سبيله .ذلكم وصيكم به لعلكم تتقون :
اين راه راستين من است .از آن پيروى كنيد، و به ديگر راه ها مرويد، كه شما را از راه به بيراهه مى افكند.اين سفارش خداست .باشد كه پرهيزگار شويد.
يا ايها الناس قدجاءكم الرسول بالحق من ربكم ، فامنوا خيرا لكم :
اى مردم ! پيامبر بر حق اسلام از سوى خدايتان آمده است ، به او ايمان آريد، كه به سود شماست .
يا ايها الذين آمنوا، استجيبوالله و الرسول ، اذا دعاكم لما يحييكم :
اى گرويدگان ! به نداى خدا و پيامبر، كه شما را به سوى حيات و زنده بودن مى خوانند پاسخ مثبت دهيد.
ما آتاكم الرسول فخذوه ، و ما نهاكم عنه فانتهوا:
آنچه پيامبر آورده است ، بپذيريد و به كار بنديد و از آنچه بازتان داشته ، دورى و خوددارى كنيد.
حلال محمد حلال الى يوم القيامه ، و حرامه حرام الى يوم القيامه :
حلال و حرامى كه پيامبر آورده است تا روز رستخيز بى تغيير است .
و ما كان لمؤ من و لامؤ منه ، اذا قضى الله و رسوله امرا ان يكون لهم الخيره من امرهم :
آنگاه كه خدا و پيامبر، حكم و فرمانى صادر كردند، هيچ مرد و زن مسلمان ، در آن ترديد نمى كند.
اطيعوالله و اطيعو الرسول و اولى الامر منكم :
از خدا و پيامبر و پيشوايان (معصومتان ) اطاعت و پيروى كنيد.
از آيات بيشمار قرآن و گفتار پيشوايان دين ، كه بخش كوتاهى از آن در ابتداى اين فصل آمده به روشنى در مى يابيم كه تعاليم اسلام ، ويژه زمان و مكان مخصوصى نيست ، بلكه براى همه انسان ها در تمامى روزگاران حامل پيام و رسالت است .
راهى كه قرآن نشان مى دهد، نمايشگر راه راست و درستى است ، كه كاوشگر راه حق را گزيرى نيست جز اينكه آن را بپويد.و بدون محدوديت زمان و مكان پذيرا باشد.
زيرا پيامبر اسلام آمد تا مردم را به وسيله اى آيين پاك قرآن ، به سعادت برساند و از كژى و ناراستى ها برهاند و روح انسانى آنان را زنده كند.
خاصيت زنده كننده و زندگى ساز از دستورات اسلام زدوده نخواهد شد و در همه زمان ها حتى دوران غيبت امام قائم (ع ) هم ، زنده بودن انسانى در پرتو قوانين اسلام خواهد بود.اين حكم خدا و پيامبر است كه جاودانگى آن را تضمين كرده است و عقلا نميتوان حكم خدا و پيامبر را تغيير داده ومثلا گفته شود در دوران غيبت امام ما وظيفه نداريم و نبايد در راه اصلاح خود و ديگران بكوشيم .
از حقايق بر شمرده بالا، نتيجه مى گيريم كه : وظيفه و مسوؤ ليت مسلمانان در زمان غيبت و حضور امام يكى است .
در اينجا به يك وظيفه مهم اجتماعى ديگر نيز اشاره مى شود.
نظارات عمومى
يكى از وظايف و دستورات دينى هر فرد مسلمان ، پاسدارى دين ، و حفظ حقوق مردم و سلامت و نظم جامعه اسلامى است .اين موضوع در متون دينى به نام امر به معروف و نهى از منكر ياد شده است .در واقع خدا، به همه مسلمانان از دانشمند - ماءموريت داده است كه چونان ديدبانى تيزبين و موشكاف ، نگهبان و مراقب اجراى احكام و حدود اسلامى مى باشند، تا حيات اسلامى هميشه چون خون در قلب و ديگر اعضاى جامعه اسلامى جارى باشد.
امر به معروف و نهى از منكر، تعهد و مسوؤ ليتى است كه اسلام به دوش پيروان خود مى گذارد، تا نهال خوبى ها و راستى ها ريشه گيرد، و باور شود، و علف هاى هرزه كژى و ناراستى بخشكد.انجام اين رسالت بزرگ ، ضمانت اجرايى بر قوانين دين خواهد بود، تا از گزند حوادث و دستبرد نااهلان محفوظ بماند.و همين رمز گسترش و پيشرفت اسلام است .
كسى كه به خدا و روز جزا ايمان دارد، و وعده هاى او را راست مى داند، نبايد در راه انجام وظايف دينى سستى كند، و به خاطر استفاده بيشتر - از لذت هاى مادى - با گناه و ظلم بسازد و در برابر آنها بى تفاوت بماند.
در قرآن كريم آمده است : اى مسلمانان ! شما بهترين ملت ها و جمعيت ها هستيد، اگر امر به معروف و نهى از منكر كنيد و ايمان به خدا آوريد.
امر به معروف و نهى از منكر، دستورهاى فراموش شده دين را، به ياد مى آورد.زيرا انسان ها نيازمند تذكر و يادآورى اند، و آنها را كه به فرمان دين ، پايبند نيستند، جهت مى دهد و آگاهى مى بخشد در نتيجه سير اجتماع به سوى كمال متوقف نمى شود.
اگر امر به معروف و نهى از منكر تعطيل شود، مردم خوبى ها را فراموش مى كنند، و به بدى ها و پستى ها مى گرايند، از آن بدتر، خوبى ها، بد و بدى ها خوب معرفى مى شوند. از اينجا است كه اجتماع انسانى سقوط خواهد كرد و از آدميت جز لباس زيبا، چيزى نخواهد ماند.
امر به معروف و نهى از منكر، در رديف ديگر واجب ها، مثل نماز و روزه نيست ، بلكه نگهبان و پاسدار آنها است .چه آنكه اگر در جامعه اى گناه و ظلم پيدا شد، از هر سو به گناهكارء ظالم حمله مى شود و آنها نمى توانند در جو و محيط اسلامى ، حدود و مرزهاى اسلام را بشكنند، و برنامه هاى آن را زير پانهند و احساسات پاك مردم را جريحه دار كنند، اين محدوديت ، رفته رفته آنها را تربيت خواهد كرد تا جايى كه به حقيقت رسند، و يا اگر سنگدلى و گمراهى آنها به اندازه اى قوى باشد كه تربيت اصيل و انسان پرور اسلام در آنها كارگر نشود، لااقل مزاحم ترقى و پيشرفت ديگران نمى توان شد.و اين خود، بزرگترين فائده و توفيق است .
امر به معروف در دو مرحله
دانستيم امر به معروف و نهى از منكر، وظيفه هر فرد مسلمان است ، و اختصاص به گروه ويژه اى ندارد.
ولى با در نظر گرفتن ديگر آيات قرآن ، معلوم مى شود كه اين دو فريضه بزرگ در دو مرحله بايد اجرا شود:
مرحله ابتدايى مرحله عالى :
مرحله ابتدايى : نياز به تخصص و تبحر ندارد،. همه پس از دانستن شرايط ساده آن : بايد به اين وظيفه اقدام كنند.همانطور كه خواندن نماز و انجام ساير عبادت ها و وظاءيف ، چنين است .و براى همه در هر درجه و مقامى كه باشند: ضرورى است .مثلا مى دانيم كه شراب و قمار در اسلام به شدت ممنوع و حرام است .اگر كسى آلوده به اين دو گناه شد، بايد دوستانه به او تذكر داد و از رفتار ناشايست او اظهار ناراحتى و تنفر كرد.و در صورت لزوم ، ترك معاشرت و دوستى نمود.
اين كار از عهده همه بر مى آيد، و نياز به دانستن زيانهاى الكل بر روى اعضاء بدن ، و تشريح پزشكى آن و ضررهاى اقتصادى ، اجتماعى ، روانى قمار، و بحث هاى فنى و علمى در اين زمينه ها نيست .و همچنين سخنورى و فن بحث و مناظره نيز نمى خواهد.و يا اگر در ماه رمضان ، روزه خوراى را ديديم ، بايد با دلسوزى و بدون هيچ گونه ترسى ، نهى از منكر كنيم .چنين نيست كه بگذاريم و بگذريم هيچ مسوؤ ليتى نداشته باشيم و بگوييم انشاءالله امام زمان تشريف مى آورد و كارها را درست مى كند!
البته امام خواهد آمد، و اصلاح جهانى خواهد كرد ولى از ما هم بازخواست مى كند: چرا نهى از منكر نكردى ، مگر قرآن براى تو وظيفه معلوم نكرده بود؟ مرحله عالى : در اين مرحله بايد عده اى از مسلمانان كه شعله فروزان ايمان و عشق به خدا در سينه هاشان مى فروزد، به سلاح 9 دين و دانش زمان مجهز شوند تا بتوانند در برابر مخالفين بايستند، و اشكال ها و مغالطه هاى آنها را پاسخ گويند.
بديهى است اين گروه ، بايد اسلام را آن گونه كه هست بشناسند و در متون دين صاحب نظر شوند و از روانشناسى و جامعه شناسى و دانستنى هاى لازم ديگر، به طور كافى بهره داشته باشند و داراى گفتارى شيرين و پر شور باشند تا بتوانند مردم را به نيكى و انسانيت دعوت كنند.
امر به معروف و نهى از منكر را، در مقياس جهانى وعلمى بگسترانند، و از عهده بحث با مخالفت و دشمن بر آيند.
اين معنى را مى توان از آيه ديگر قرآن استفاده كرد: بايد از شما، گروهى در كار دعوت مردم به سوى خوبى ها باشند؛ آنان را به كارهاى نيك و شناخته شده فرمان دهند، و از كارهاى زشت و ناپسند بازدارند اينان رستگارند.
همين گروه بايد بهترين و مؤ ثرترين راه ها را براى امر به معروف و نهى از منكر، بيابند و با در نظر گرفتن شرايط زمان و مكان ، نيازها و مشكلات ، طرح هاى اساسى و دقيق بريزند تا از نيروى كمتر، حداكثر استفاده بشود.
و در پايان به اين نكته بايد توجه كرد كه مرحله دوم امر به معروف و نهى از منكر، نياز به يك برنامه واحد پيش بينى شده دارد كه افراد گام به گام وظيفه خود را بدانند، و علاوه در همه جا، يك روش و نظام به كار رود تا كوششها يكديگر را خنثى نكنند و زودتر به نتيجه برسند.
اينك دريافتيم كه واژه انتظار را نمى توان بهانه سستى و خمودى خويش قرار داد، و وجدان مذهبى خود را با نام آن آرام ، و از كوشش و پيكار در راه دين شانه خالى كرد.
امام صادق (ع ) منتظر راستين را همچون پيكار كننده در راه خدا مى داند كه در خون خويش غوطه ور باشد.
بديهى است ، آن كس در ركاب امام قائم (ع ) پيكار تواند كرد كه هر روز در راه پيشرفت اسلام و به ثمر رساندن هدف ها و برنامه هاى آن ، پيكار و مجاهدت كرده باشد.
والذين جاهدوا فينالنهدينهم سبلنا