بازگشت

انفجار مهيب


ماه مبارك رمضان بود. موقع افطار صداى مهيبى همه ما را از جا بلند كرد. با عجله خود را به پايين پلّه ها رسانديم. فرزندم بر اثر انفجار ترقه به سختى مجروح شده بود. سوختگى اش آن قدر شديد بود كه صورتش قابل شناسايى نبود. نگران و ناراحت او را به بيمارستان شهيد مطهرى رسانديم. آن شب مجبور شدم به خانه برگردم. صبح كه به بيمارستان رفتيم، او را نشناختم. سر و صورتش را پانسمان كرده بودند.



چند روز بعد رئيس بيمارستان، دكتر كلانترى به من گفت: «بيمار شما وضع وخيمى دارد. درصد سوختگى او خيلى بالا است كه متأسفانه امكان زنده ماندن فرزندتان بسيار كم است!».



او را به خانه برديم در حالى كه دل از همه جا و همه كس كنده و تنها دست نياز به حلقه اتصال الهى گره زده بوديم. دو هفته بود كه او را با سرُم تقويت مى كرديم و از او پرستارى مى نموديم. فرزندم هر روز ضعيف تر مى شد و همه وجودش رفته رفته آب مى شد. براى شفاى فرزندم گوسفندى را نذر امام زمان(عليه السلام)كردم. خواهرم كه همسر شهيد است در خواب، آقا امام زمان(عليه السلام) را ديد كه حضرت به ايشان فرموده بود: «من مريض شما را به اذن خدا شفا مى دهم. نگران نباشيد!»



دل سپرده بوديم به دم عيسايى و يد بيضايى آخرين ستاره فروزان آسمان تشيّع، حضرت مهدى . اين خواب، اميد را به جان ما و حيات را به جسم مجروح بيمار ما دوانده بود.



كم كم حال فرزندم رو به بهبود گذاشت در حالى كه دكترها جوابمان كرده بودند، آقا امام زمان(عليه السلام)بچه ام را شفا داد.( [4] )







] پرونده پزشكى برادر م .ح پس از بهبودى كامل از بيمارستان شهيد مطهرى قم به هيأت پزشكى دار الشفاى حضرت مهدى(عليه السلام) ارائه شد كه اظهار داشتند:



در ارتباط با مصدوميّت م . ح كه داراى سوختگى 65 درصد (درجه دو ـ سه) مى باشد، بايد گفت كه در مراكز درمانى بيماران سوختگى كشورهاى جهان سوم، از جمله كشور ما حتّى در بهترين شرايط و اصطلاحاً با«CMJ_S.C.U» مصدومِ بالاتر از 60 درصد سوختگى، تقريباً شانسى براى زنده ماندن ندارد و نهايتاً بيمار از دنيا خواهد رفت.



] بنابر اين با استناد به نامه بيمارستان شهيد مطهرى، مركز سوانح مورخ 1/8/73 سوختگى بيمار م.ح قطعى بوده و ايشان 65 درصد درجه سوختگى داشته است. بى شك او شانس كمى براى زنده ماندن داشت.

پاورقي





[4] ـ دفتر ثبت كرامات مسجد مقدس جمكران، شماره 38، مورخه 20/3/73.