خنده ، بيشتر خود گرايانه است و گريه غير گرايانه
دارد . گريه هميشه ملازم است با نوعي رقت و هيجان . اشك شوق و عشق را
همه مي شناسيم . در حال گريه و رقت و هيجان خاص آن ، انسان بيش از هر
حالت ديگر خود را به محبوبي كه براي او مي گريد نزديك مي بيند ، و در
حقيقت در آن حال است كه خود را با او متحد مي بيند ، خنده و شادي بيشتر
جنبه خودي و شخصي و در خود فرو رفتن دارد و گريه بيشتر از جنبه خود بيرون
آمدن و خود را فراموش كردن و با محبوب يكي شدن . خنده از اين نظر مانند
شهوت است كه در خود فرو رفتن است و گريه مانند عشق است كه از خود
بيرون رفتن است .
امام حسين ( ع ) به واسطه شخصيت عاليقدرش ، به واسطه شهادت
قهرمانانه اش مالك قلبها و احساسات صدها ميليون انسان است . اگر كساني
كه بر اين مخزن عظيم و گرانقدر احساسي و روحي گمارده شدند يعني رهبران
مذهبي بتوانند از اين مخزن عظيم در جهت هم شكل كردن و هم رنگ كردن و هم
احساس كردن روحها با روح عظيم حسيني بهره برداري صحيح كنند ، جهان اصلاح
خواهد شد .
راز بقاء امام حسين اينست كه نهضتش از طرفي منطقي است ، بعد عقلي
دارد و از ناحيه منطق حمايت مي شود . و از طرف ديگر در عمق احساسات و
عواطف راه يافته است . ائمه اطهار كه به گريه بر امام حسين سخت توصيه
كرده اند ، حكيمانه ترين