شفاعت شهيد
و آن فنان و صنعتگر يا هنرمند است ، و ديگري به حكمتهاي عملي و
راهنمائيهاي خود . اما شهيد به خون خود ، و در حقيقت به تمام وجود و
هستي خود ارزش و ابديت و جاودانگي مي بخشد . خون شهيد براي هميشه در
رگهاي اجتماع مي جهد . در حقيقت هر گروه ديگر به قسمتي از مايملك خود
جاودانگي مي بخشد و شهيد به تمام مايملك خود . لهذا پيغمبر فرمود : « فوق
كل ذي بر بر حتي يقتل في سبيل الله واذا قتل في سبيل الله فليس فوقه بر»
. يعني بالا دست هر نيكوكاري ، نيكوكاري ديگري است ، تا آنگاه كه در راه
خدا شهيد شود ، همين كه در راه خدا شهيد شد ، ديگر بالا دست ندارد .
شفاعت شهيد
در حديث است كه خداوند شفاعت سه طبقه را در قيامت قبول مي كند ، يكي
طبقه انبياء ، بعد از آنها طبقه علماء ( در اينجا چون اسم اوصيا ذكر نشده
است ، و روايت هم از ائمه ما هست ، پس مقصود از علماء علماي رباني
هستند كه در درجه اول ، شامل خود ائمه اطهار مي شود و در درجه بعد شامل
علمايي كه واقعا راه آنها را در پيش گرفته اند ) . بعد فرمود : ثم
الشهداء ، از اين دو طبقه : از طبقه انبياء و طبقه ائمه و علمائيكه راه
ائمه را در پيش گرفته اند ، كه بگذريم ، طبقه ايكه در قيامت ظهور ميكند
براي شفاعت ، طبقه شهداء هستند