محكوميت ايجاد نابسامانيها ، از نظر اين بينش
فسادها ، تباهيها ، فسق و فجورها كمك به نيروي مقابل است و آهنگ حركت
تاريخ را به زيان اهل حق كند مي نمايد . بنابراين بينش - بر خلاف بينش
ابزاري - آن چه بايد رخ دهد از قبيل رسيدن يك ميوه بر شاخ درخت است نه
از قبيل انفجار يك ديگ بخار . درخت هر چه بهتر از نظر آبياري و غيره
مراقبت گردد و هر چه بيشتر با آفاتش مبارزه شود ميوه بهتر و سالمتر و
احيانا زودتر تحويل مي دهد .
نابسامانيها
ه - به همان دليل كه اصلاحات جزئي و تدريجي مشروع است ، ايجاد
نابسامانيها و تخريبها به منظور ايجاد بن بست و بحران كه نظريه ابزاري
تجويز ميكند نا مشروع است .