ابوالعباس احمد بن علي بن نوح سيرافي بسند خود از محمد بن اسماعيل و علي بن عبداللّه حسينيان روايت نمودند که گفتند: در سامره خدمت حضرت امام حسن عسکري ـ عليه السلام ـ رسيديم، ديديم گروهي از شيعيان و دوستان حضرت نيز در حضورش شرفياب هستند در آنوقت «بدر» خادم حضرت آمد و عرض کرد: آقا! جمعي با حالت افسرده و غبار آلود، در خانه آمده اند. حضرت فرمود اينان عده اي از شيعيان ما در «يمن» هستند... آنگاه حضرت بخادم فرمود: برو و عثمان بن سعيد را نزد من بياور! چيزي نگذشت که عثمان بن سعيد آمد. حضرت به وي فرمود: اي عثمان تو وکيل من و بر ضبط مال خدا موثق و امين هستي برو و اموالي را که اين چند نفر يمني آورده اند بگير.



[ صفحه 34]



راوي مي گويد: ما حضار عرض کرديم: آقا! بخدا قسم ما عثمان بن سعيد را از شيعيان برگزيده مي دانيم و امروز با اين فرمايش مقام او را در خدمتگزاري حضرتت آشکارتر فرمودي و به خوبي مي دانيم که او وکيل شما و در ضبط اموال خدا مورد وثوق شماست. فرمود: آري گواه باشيد که عثمان بن سعيد عمروي وکيل من است و فرزندش محمد بن عثمان وکيل فرزند من مهدي شماست. [1] .