بازگشت

چهارمين نايب خاص


نام چهارمين نايب خاص محبوب دلها، «علي بن محمّد» بود، کنيه اش ابوالحسن و در لقب به «سمري» شهرت داشت.

حضرت او را براي سفارت خويش برگزيد و به جناب حسين بن روح نيز دستور داد که او را به جانشيني خويش معرفي کند و آن جناب نيز دستور مبارک امام خويش را اجرا کرد.

شخصيت والاي آن جناب بسان خورشيدي بود که نيازي به معرفي درخشندگي نور او نيست و امانتداري، تقوا، شکوه و عظمت او فراتر از گفتار و نوشتار است.

از کرامتهاي آن فرزانه ي روزگار از جمله اين بود که در بغداد، خبر از رحلت «ابن بابويه قمي»، پدر گرامي صدوق، که در ري مي زيست داد و گفت: «در اين ساعت، او چشم از جهان فرو بست» و گروهي از شيعيان که در حضورش بودند ماه و روز و ساعتي را که او فرموده بود، يادداشت کردند، آنگاه پس از 17 روز که خبر رحلت او به بغداد رسيد ديدند کاملاً با نوشته ي آن روز که جناب «سمري» فرموده بود، تطبيق دارد.

با پايان يافتن زندگي پر افتخار چهارمين نايب خاص امام عصر، غيبت «صغري» يا کوتاه مدت آن گرامي و نيز نيابت و سفارت خاص نيز به پايان رسيد و از آن روز غيبت طولاني آن خورشيد جهان افروز، آغاز گرديده است که تا کنون نيز ادامه دارد. اميد که با ظهور مبارکش اين فراق و انتظار و اين دوران غمبار غيبت پايان پذيرد، ان شاء اللّه.



[ صفحه 28]



رحلت جناب سمري

شش روز قبل از رحلت چهارمين نايب خاصّ بود که پيام کتبي مبارکي از سوي حضرت مهدي ـ ارواحنا فداه ـ به آن جناب صادر گرديد، که اينگونه بود:

بسم اللّه الرحمن الرحيم

«يا علي بن محمّد السمري! أعظم اللّه أجر إخوانک فيک، فإنّک ميّت مابينک وبين ستّة أيّام، فاجمع أمرک ولا توص الي أحد فيقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغيبة التامّة فلا ظهور إلاّ بعد إذن اللّه ـ تعالي ذکره ـ وذلک بعد طول الأمد وقسوة القلوب وإمتلاء الأرض جوراً...». [1] .

بنام خداوند بخشاينده و بخشايشگر

هان اي علي بن محمّد سمري! خداوند پاداش برادران ديني ات را در رحلت تو، پر شکوه و بزرگ گرداند. تو تا شش روز ديگر به سراي باقي خواهي شتافت، از اين رو به کارهايت رسيدگي کن و در مورد هيچ کس به عنوان جانشين خود وصيّت منما، چرا که عصر غيبت کامل فرا رسيده است و ديگر جز پس از دريافت فرمان از جانب خدا ظهور نخواهد بود و دريافت فرمان از جانب خدا نيز پس از گذشت روزگاران و سخت شدن قلبهاي مردم و لبريز شدن زمين از ظلم و جور خواهد بود.

کساني پيدا خواهند شد که براي شيعيان ما ادعاي مشاهده مي کنند قبل از خروج سفياني و صيحه آسماني اين اشخاص دروغ مي گويند و تهمت زننده هستند حرکت و نيروئي نيست مگر بوسيله خدا. [2] .

جناب سمري، اين توقيع مبارک را در خانه اش براي مردم خواند و آنان از روي آن توقيع شريف، نسخه برداشتند و از خانه آن جناب رفتند، اما هنگامي که روز ششم بسوي خانه ي او آمدند، ديدند در واپسين لحظات است.



[ صفحه 29]



پرسيدند: «جانشين شما کيست؟»

پاسخ داد: «خداي را امري است که خود به انجام رساننده ي آن است».

و اين آخرين سخني بود که از او شنيده شد و آنگاه جهان را بدرود گفت و اين در سال 329 هجري اتّفاق افتاد. [3] .



[ صفحه 30]




پاورقي

[1] کمال الدين، ج 2، ص 516 غيبت طوسي، ص 242 و 243.

[2] ظاهر اين توقيع مخالف جريانها و داستانهائي است که اشخاصي امام ـ ارواحنا فداه ـ را در غيبت کبري مشاهده کرده اند اتفاقاتي که شاهد ديده شدن ولي عصر ـ ارواحنا فداه ـ است بسيار زياد و غير قابل انکار مي باشد بطوري که تمام دانشمندان شيعه که در اين مورد کتاب نوشته اند آن جريانها را ثبت کرده اند. براي رفع اشکال جوابهائي داده شده از آن جمله علامه مجلسي در بحار مي نويسد ظاهر توقيع اينستکه هر کسي ادعاي مشاهده و نيابت کند دروغ مي گويد نه کسي که فقط ادعاي مشاهده نمايد.

همچنين بايد افزود که الف و لام در کلام حضرت ـ المشاهده ـ اشاره به همان مشاهده مخصوص که سميري رحمه اللّه داشته است، داشته و نيز گواه ديگري در کلام امام عليه السلام است که فرمود: هرکس چنين ادعايي کند دروغگوست و افترا زده است. درحالي که ديدن حضرت اگر واقعيت نداشته باشد باشد تنها دروغ بوده و هيچ تهمتي نخواهد بود و اين ادعاي مشاهده مخصوص است که افتراء به ساحت مقدس آن امام بزرگوار مي باشد.

[3] منتخب الاثر، ص 399.