بازگشت

سِفْياني


از جمله نشانه هاي ظهور امام زمان (عج) خروج «سفياني» است. (همانگونه که خود آن حضرت بيان فرمودند).



در وصف سفياني آمده است که او مردي بدصورت و آبله رو و چهارشانه و ارزق چشم و اسم او «عثمان بن عنبسه» و از اولاد يزيد بن معاويه است. در ظاهر مقدّس مآبي مي کند و ذکرش اينست: ياربّ، ياربّ، ياربّ.



سفياني آنقدر پليد است که کنيزش را که از او بچه دار شده زنده به گور مي کند. («اثباة الهداة»، ج 7، ص 398)



آن ملعون پنج شهر بزرگ «دمشق»، «حمص»، «فلسطين»، «اردن» و «قنسرين» را متصرّف مي شود، پس از آن لشکر بسيار به اطراف مي فرستد.



سفياني پليد با دارودسته اش بر ضدّ حضرت مهدي (عج) قيام مي کند. مهدي (عج) به مردم فرمان مي دهد به جنگ با اين دشمن خدا و دشمن خودتان برخيزيد.



ارتشي که سفياني براي جنگ با مهدي (عج) آماده کرده است، در سرزمين بيداء، ميان مکّه و مدينه، در ذي الحُلَيْفه، در زمين فرو مي رود و نابود مي گردد، به طوري که فقط دو تن از آن ارتش که از طايفه ي «جهنيّه» هستند موفّق مي شوند، بگريزند. (همان مدرک، ص 239) و آن دو نفر يکي به سوي حضرت صاحب الامر (عج) رفته و ايشان را به هلاکت سفياني خبر مي دهد و ديگري روانه شام مي شود تا خبر شکست سپاهش را به او بدهد.



سفياني پس از شنيدن خبر به کوفه مي آيد و هنگامي که امام عصر (عج) به کوفه مي رسد، آن ملعون فرار کرده و به شام بر مي گردد. پس حضرت لشکري از عقب او مي فرستد که او را در صخره ي بيت المقدّس دستگير کرده و سرنحس او را بريده و روح پليدش را وارد جهنّم مي کنند. («منتهي الآمال»، باب 14، فصل 7)



در برخي از روايات آمده که سفياني زير درخت بغوطه ي دمشق به هلاکت مي رسد. («المجالس السنيّه»، ج 5، ص 723)



در مورد سفياني هم مانند دجّال يک نظر وجود دارد و آن اينکه سفياني يک طاغوت پليد داراي يک رژيم جهنّمي است که با ويژگيهاي خاص با انقلاب جهاني مهدي (عج) مخالفت مي کند و شکست مي خورد. («بحارالانوار»، ج 53، ص 10)