فائده غيبت طولاني چيست ؟
مى پرسند:
غيبت طولانى امام مهدى (عج ) و عدم دسترسى ما به او، چه سودى دارد؟
پاسخ :
امام قائم (عج ) بخاطر عدم پذيرش جامعه ، از نظرها پنهان است ، او همچون امامان معصوم عليه السلام ديگر اگر آشكار بود، مردم همان كه با آن امامان كردند با او مى كردند، اما او غائب است تا مردم آمادگى پذيرش او را در طول زمان و با برنامه ريزيهاى دراز مدت و تكامل معنوى و مادى پيدا كنند.
غيبت او چنانكه در روايات آمده همچون پنهان شدن خورشيد پشت ابرها است ، گر چه ابرها از تابش مستقيم خورشيد ممانعت مى كنند، ولى هرگز نمى توانند تابش خورشيد را بطور كلى محو سازند.
غيبت امام قائم (عج ) دهها فايده دارد كه در اينجا به طور اختصار به چند فايده آن اشاره مى كنيم .
1- غيبت او به پيروانش اميد مى بخشد و آنها را دلگرم مى كند كه داراى چنين رهبرى هستند، با توجه به اينكه اميد، آن هم اميدى اين چنين ، سازنده است .
2- غيبت آن حضرت پيروانش را قدم به قدم آماده مى سازد تا آن حضرت را از عزلت بيرون آورند.
3- آن حضرت در عين اينكه غائب است گاه در مسائل مهم با فقهاء و بزرگان اسلام تماس مى گيرد و آنها را راهنمايى مى كند (چنانكه شواهد آن بسيار است و بعضى از آنها در اين كتاب آمده است .)
4- گفتگو درباره قيام مهدى (عج ) و تشكيل كنگره ها و كنفرانسها و تنظيم نوشته ها و مقالات در طول زمان با فرصت كافى موجب پرورش نفوس و آمادگى ، در انديشه انقلاب جهانى بودن و هدف دارى و... مى شود، در نتيجه آمادگيهاى فرهنگى ، سياسى ، اجتماعى ، صنعتى ، اقتصادى و بالاخره نظامى در همه جا پيدا مى شود و به اين ترتيب زمينه سازى ظهور آن حضرت مهيا مى گردد.
5- شناخت موانع يك انقلاب جهانى در تمام ابعاد و براندازى آن موانع نياز به طول زمان و كمك فكرى بسيار در سطح جهان دارد، اين نيز يكى از فوائد غيبت امام قائم (عج ) مى باشد.
6- از طرفى طول غيبت و دورى مردم از رهبر مصلح و عادل موجب فساد در تمام زمينه ها شده ، و همين فساد موجب خستگى و ناراحتى و نارضايتى مردم مى شود و در دل اين فساد، جرقه هاى انقلاب بروز مى كند و مردم ، تشنه مصلح واقعى و عدالت مى شوند، چرا كه تا همه ، رنج ظلم و فساد را نبرند آماده درك لذت عدالت و اصلاح نخواهند شد، چنانكه در روايات مربوط به حضرت مهدى (عج ) بسيار آمده كه :
(( يملاء الارض عدلا و قسطا و نورا كما ملئت ظلما و جورا و شرا؛))
آن حضرت زمين را پر از قسط و عدل و نور خواهد كرد همان گونه كه پر از ظلم و جور و بدى شده باشد؟)) (98)
و انقلاب واقعى ، انقلابى است كه طبيعى و خودجوش و از متن توده ها برخيزد، و همگان به خوبى آن را درك كنند.
البته اين سخن به اين معنى نيست كه ما تن به ظلم و فساد دهيم ، و مبارزه با ظلم و فساد نكنيم كه شرع و عقل چنين اجازه اى به ما داده ، بلكه اين سخن خبر از آينده مى دهد، و حاكى است كه مردم بر اثر دورى از يك مصلح عادل و آگاه چگونه در لجن فساد فرو مى روند، در اين صورت بايد براى يافتن آن مصلح به پاخاست و خود گرفتارى مردم ، آنها را براى يافتن راه حل برمى انگيزاند.
آرى بايد مدتها بگذرد، تا مردم تكامل يابند و حقائق برايشان كشف گردد، و با تجربيات تلخ خود روى حكومتهاى باطل از آنها روگردان گردند و تشنه وجود امام قائم (عج ) شوند.
در قرآن كريم مى خوانيم :
(( سنريهم آياتنا فى الآفاق و فى انفسهم حتى يتبين لهم انه الحق ؛))
بزودى آيات خود را از هر سوى جهان و در وجود خود مردم نشان مى دهيم تا براى آنها آشكار گردد كه او حق است .)) (99)
در مورد اينكه منظور از ضمير ((او)) به كجا بازگشت مى كند امام صادق عليه السلام در ضمن روايتى فرمود:
((منظور خروج (عج ) است كه او حق است (و حقانيتش آشكار مى گردد). ))