بازگشت

مرجعيت و رهبري ديني


بـنـابـر آن چـه مـا تحقيق نموده ايم ، به كف گرفتن رهبرى و مرجعيت دينى در دوران غـيـبـت طـولانـى امـام مـهدى عليه السلام ، به دست فقيه گرانقدر شيخ ((حسن بن على بن عقيل عمانى )) آغاز گرديده است . (343)

مـرحـوم ((سـيـد مـحـمـد مهدى بحر العلوم )) قدس سره در مورد آن شخصيت بزرگ علمى و فقهى مى نويسد:

((او نخستين كسى است كه فقه را دسته بندى و تهذيب كرد و در راه استنباط احكام شرعى از ادله تفصيلى آن ، دست به تلاش و اجتهاد زد و در آغاز غيبت كبرى ، راه را براى تحقيق و تفحص از اصول و فروع و گسترش ‍ بخشيدن بدانها و بنياد پايه هاى آن ، گشود.))

و نـيـز مـى نـويـسـد: ((مـوقـعـيـت ايـن عـالم بـزرگ ، در درسـتـكـارى و عـدالت ، عـلم و فـضل ، تخصص در عقايد و فلسفه اسلامى و فقه و فقاهت روشنتر و آشكارتر از آن است كـه نـيـاز به بيان باشد. علما و بزرگان فقه و فقاهت ، به ويژه دو شخصيت گرانقدر عـلم و فـقـه ((عـلامـه حـلّى )) و ((مـحـقـق حـلّى )) و عـلمـاى پـس از آن دو بـزرگـوار بـه فـرمـايـشـات مـرحـوم ((عـمـانـى )) و فـتـواهـاى او و ثـبـت و نقل آنها، سخت بها مى دادند)).(344)

فـقـيـه بزرگوار مرحوم ((عمانى )) در نظر فقها و علماى بزرگ ، مقام و منزلت بسيار والايى دارد و دانشمندان پيشين ما، همچون مرحوم مفيد و طوسى او را ستوده اند.

او در مـوضـوع ((امامت )) كتابى بنام ((الكر و الفر)) نگاشت و در فقه ، كتابى تحت عـنـوان ((المـتـمـسـك بـحـبـل آل الرسـول )) بـه رشـتـه تحرير درآورد كه كتاب قطور و پـرارزشـى بـوده و در آن روزگـاران مـشـهـور بـوده اسـت ، اما متاءسفانه به دست حوادث روزگار از بين رفته و در دسترس ما نيست .

من در كتابهايى كه در اين رابطه در دسترس داشتم تاريخ ولادت و

رحـلت كـرده اسـت چرا كه او از نظر زمان پيشتر از ((ابن جنيد)) بوده است و مى دانيم كه ((ابن جنيد)) از استاتيد مرحوم مفيد بوده است .(345)

شـايـد درسـت باشد كه بگوييم : در فاصله ميان رحلت چهارمين سفير خاص حضرت مهدى (ع ) و ظـهـور نـبـوغ مـرحـوم ((شـيـخ مفيد)) حلقه هاى مفقوده اى است كه يك سوى آن ، غيبت كبرى است و يك سوى ديگر آن ، روشن نبودن مرجعيت و رهبرى فقها در اين مدت براى امت و جـا نـيـفـتـادن آن اسـت ؛ چـرا كـه رحـلت چـهـارمـيـن سـفـيـر امـام عـصـر(ع ) بـه سـال 329 هـجـرى اتـفـاق افـتـاد و ولادت مـرحـوم مـفـيـد در سال 336 يا 338 هجرى .

بـه هـر حال ، رهبرى فكرى و مرجعيت دينى ، شكل خاص خويش را گرفت و حلقه هاى درس در بغداد تشكيل شد و سالها سپرى گرديد تا ستاره ((مفيد)) در بغداد درخشيدن آغاز كرد و او حـوزه عـلمـيـه را پـى ريـخـت . در مـجـلس ‍ درس او، دهـهـا نفر از فضلا حاضر شدند و پـيـشـاپـيـش آنـان ، دو سـيـد گـرانـقـدر ((رضى و مرتضى )) بودند كه هر كدامشان از بارزترين و درخشانترين چهره هاى علمى شناخته شدند.