بازگشت

عصر آشفتگي و حيرت


كوشش خلفاى عباسى ، براى زير نظر گرفتن امامان شيعه كه پيش از رحلت امام رضا آغاز شده بود، در عصر امام جواد امام هادى و امام حسن عسكرى عليهم السلام ادامه يافت .

بازداشتن امامان شيعى از هر تلاش فرهنگى و سياسى ، سبب شد تا با شهادت امام حسن عسكرى (260 - 232 ه‍ ق ) بيشترين انشعاب به شيعه راه يابد.

امام عسكرى ، چون تحت نظر بود، كوشش كرد تا هويت فرزندش حجت بن الحسن ، كه به سال 256 ه - ق . تولد يافته بود براى ديگران پوشيده ماند. بويژه ايشان فرصت ايجاد ارتباط با پيروان خود را نداشت و بيشتر آنان از تماس آزاد با آن حضرت محروم بودند، تا اينكه پس از پنج سال و هشت ماه و پنج روز امامت در روز جمعه هشتم ربيع الاولى سال 260 ه - ق . به دست معتمد خليفه عباسى ، در 28 سالگى ، به شهادت رسيده و در محدوده منزل خود در سامراء، در جوار پدرش امام هادى عليه السلام به خاك سپرده شد.

خليفه المعتمد على الله (256 - 279 ه - ق .) در جست و جوى فرزند وى بر آمد و دستور داد، خانه امام را بازرسى كنند. ماءموران اتاقها را مهر كردند و قابله ها را به ميان زنان و كنيزكان ايشان فرستادند و بر كار آنان گماشتند و... .

تنها خواص شيعه بودند كه در زمان حيات امام حسن عسكرى ، از وجود فرزند ايشان آگاهى داشتند (610)

و حضرت حجت همزمان با شهادت امام عسكرى از انظار ناپديد شد.(611) و پس از هفت سال ، ميراث امام حسن عسكرى عليه السلام در ميان مادر امام و جعفر برادر امام ، تقسيم شد.(612)

جعفر مشهور به ((كذاب )) كوشيد امامت را از آن خود كند و عده اى را دور خود جمع كرد، ولى به نتيجه نرسيد. زيرا از همان سال غيبت ، تا سال 329، كه سال در گذشت . ابوالحسن على بن محمد سيمرى ، آخرين نايب خاص امام دوازدهم است ، چهار نايب از سوى حضرت حجت براى در اختيار گرفتن زمام امور شيعيان معين شدند و از آن پس غيبت كبرى آغاز گرديد ولى عملا ادعاهاى جعفر كذاب شيعه را پريشان تر كرد و ميدان را براى تاخت و تاز مخالفان بويژه معتزله ، اصحاب حديث و سنت ، زيديه و خليفه عباسى باز گذاشت و دوره اى آمد كه شيعه در تاريخ خود مانند آن را كمتر شاهد بوده است . دشمنان از هيچ تبليغ ناروا و سخت گيرى كوتاهى نكردند. مؤ منان بسيارى دچار حيرت شدند و اختلاف به اندازه اى رسيد كه به نقل شيخ مفيد چهارده انشعاب در شيعه به وجود آمد كه از آن ميان فقط سه فرقه به وجود مهدى يقين داشتند. گسترش دامنه شبهات مؤ منان و انديش ورانى را كه بر اساس تفكر شيعى به غيبت مهدى پايبند مانده بودند به نوشتن كتابهاى ديگرى در اين موضوع واداشت . حسن بن حمزه بن عبدالله بن محمد بن حسن بن محمد بن يحيى معروف به ابن اخى طاهر، (م : 358) و محمد بن ابراهيم بن جعفر نعمانى ، معروف به ابن ابى زينب كه در اوايل غيبت صغرى متولد شده و از شاگردان ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى ، (م : 342 ه - ق .) است ، از آن جمله اند.

نعمانى ، در مقدمه الغيبة درباره راه يافتن تريد در دل مردم در امر غيبت امام زمان مى نويسد:

(( و شكوا جميعا الا القليل فى امام زمانهم و ولى امرهم و حجة ربهم التى اختارها لعلمه .(613) ))

محمد بن حسن بن احمد بن على صامت قمى ، از علمايى بود كه از قطع رابطه مستقيم با امام دچار تزلزل شد و كتابى در اين باب نوشت . به گفته او رواياتى را كه جمع آورى كرده ، در الاصول الاربعماءة وجود داشته و پيش ‍ از سال 260 ه - ق .به دست شيعيان نگارش يافته است .(614)

اخبارى مربوط به بيست سال پيش از شروع غيبت كبرى در حدود سال 352 ه - ق . وجود دارد كه نشان مى دهد حيرت و نااميدى از بازگشت سريع امام دوازدهم ويژگى بارز محافل اماميه بوده است . حملات شديد به غيبت و فلسفه آن از سوى چون : ابوالقاسم بلخى (615) و زيديه همچون ابوزيد علوى (616) و صاحب بن عباد(617) اين حيرت را در ميان اماميه ، از نيشابور تا بغداد گسترش داد، تا آن كه شمارى خود را ترك گفتند.