اشكالاتي كه در باب نشانه ظهور، مطرح شده است
اشكالاتى كه در باب نشانه ظهور، مطرح شده است
برگرفته از كتاب : چشم به راه مهدي
اكنون كه برخى از نشانه هاى ظهور را مورد بررسى قرار داديم و به ميزان صحت هر يك و نيز اقسام آن اشاره كرديم ، يادآورى اين نكته را نيز لازم مى دانيم كه در باب نشانه ظهور، گاهى اشكالاتى مطرح شده است كه بد نيست در اين جا به آنها اشاره كنيم .
1- دلسردى و ياءس
با توجه به اين كه نشانه ها بر اساس پيش بينى معصومان (ع )، در طول دوره غيبت واقع مى شوند، مسلمانان چاره اى ندارند جز آن منتظر تحقق آنها بمانند و در برابر رخدادها تسليم باشند. روشن است كه اين ، سبب دلسردى و ياءس آنان مى شود و در نتيجه از تعقيب اهداف بلند اسلامى و انجام وظايف و مسؤ وليتهاى خويش ، دلسرد مى شوند(374) .
اين اشكال درست نيست ، زيرا همان گونه كه پيش از اين اشاره كرديم ، نشانه هاى ظهور، چه حتمى و چه غير حتمى ، امورى نيستند كه تغييرناپذير باشند و بدون هيچ تغييرى و به گونه خودكار، در موقع مقرر واقع گردند، بلكه آنها بر اساس پيش بينى معصومان (ع ) در صورتى كه اوضاع و احوال ، به همان روال كه پيش بينى شد، جلو رود واقع مى شوند و تنها بيانگر نزديك تر شدن ظهورند، نه چيز ديگر.
در ميان اين همه نشانه اى كه براى ظهور بيان شد، تنها شمار اندكى از نشانه ها، ناگزيرند و بر اساس تفسيرى كه از ناگزير بدون آنها ارائه شد، آنها نيز، امورى جبرى و تغييرناپذير نيستند و ممكن است به اراده خداوند، تغيير كنند و يا پيش و پس داشته شوند.
افزون بر اين ، نشانه هاى حتمى ظهور، نشانه هاى در آستانه ظهور واقع مى شوند. بنابراين ، پيش بينى و تبيين نشانه هاى ظهور، نه تنها مايه دلسردى و سستى مؤ منان نمى گردد كه چراغ اميد را در دل آنان روشن نگه مى دارد و آنان را در به عهده گرفتن نقشهاى اساسى دلگرم مى كند.
2- آگاه شدن مخالفان
تشريح نشانه هاى ظهور، به همان نسبت كه براى مؤ منان و دوستان آن حضرت ره گشاست و موجب مى گردد كه آنان با درك و بينش صحيح از زمان ، خويش را براى پيوستن به جبهه حق و كمك و يارى امام (ع ) آماده سازند، براى غير مسلمانان و دشمنان حضرت مهدى (ع ) نيز مى تواند، هشدارى باشد تا به هنگام ، خود را براى مخالفت و موضع گيرى در برابر آن حضرت مهيا سازند و به تهيه ساز و برگ جنگى و اقدامات پيشگيرانه بپردازند؟ بويژه آن كه وقتى دسته اى از اين نشانه ها در زمان واحدى و در نزديكى ظهور واقع شود، چه بسا اسباب آن شود كه دشمنان از واقع امر مطلع شوند و به سرعت اقدامات لازم را براى رو در رويى با وى به عمل آورند و مشكلات جدى بر سر راه انقلاب امام (ع ) به وجود آورند؟ بنابراين ، بيان نشانه هاى ظهور، چه بسا به زيان قيام امام (ع ) و ياران وى تمام شود! در پاسخ به اين اشكال چند نكته را يادآور مى شويم :
الف . مخالفان از دو حال خارج نيستند:
1. گروهى اصلا منكر وجود مهدى (عج ) و مساءله ظهورند و به هيچ يك از اين نشانه ها، اعتقادى ندارند، مانند كافران ، مشركان و... .
2- گروهى ، ظهور مصلح كلى را در آخرالزمان ، قبول دارند، ولى اين كه آن منجى ، حضرت مهدى (ع ) باشد، با ويژگيهاى و نشانه هايى كه ما معتقديم ، قبول ندارند. مانند مسيحيان و يهوديان و...
روشن است كه هر دو گروه ، اصل ظهور حضرت مهدى (ع ) و نشانه هايى را كه ما براى نشان دادن نزديكى ظهور معتقديم ، قبول ندارند و همه را از اساس منكرند، بنابراين معنى ندارد كه آنها مترصد باشند كه به محض تحقق نشانه ها، آماده مخالفت و كارشكنى شوند.
ب . بر فرض كه دشمنان ، حضرت مهدى (ع ) نشانه هاى ظهور را هم بشناسند و بدانند، باز هم نمى توانند جلوى حركت او را بگيرند، زيرا مساءله ظهور امرى اتوماتيكى نيست كه تا آن نشانه ها آشكار شد، بدون فاصله محقق شود و در نتيجه آنها بتوانند ابراز مخالفت و كارشكنى بكنند. بلكه ظهور به اراده خداوند است هر گاه زمينه را مهيا ديد، به آن حضرت اذن ظهور مى دهد.
ج . نكته مهم تر اين كه ، به موجب روايات ، ظهور حضرت مهدى (عج ) در شرايطى صورت مى گيرد كه به اراده خداوند، حيله گرى و توطئه دشمنان ، آشكار و خنثى مى گردد و دشمنان آن حضرت از رويارويى با وى ناتوان مى شوند و هر كارى بكنند نمى توانند به هدفهاى شوم خويش دست يابند. از اين روى ، اگر همه را به درستى بشناسند، باز هم نمى توانند از نشانه ها سوء استفاده بكنند و...
د. خداوندى كه ظهور حضرت مهدى (ع ) را در آخرالزمان و در شرايطى كه دنيا در آتش ظلم و تباهى مى سوزد، مقرر داشته ، خود ضامن فراهم شدن شرايط و خنثى كردن توطئه دشمنان و محافظت از آن حضرت است . انقلاب حضرت مهدى ، انقلاب عادى نيست ، بلكه انقلابى است كه به اراده تحقق مى يابد و خداوند، بهترين پشتيبان و نگهدارنده آن است .
ه. از اين نكته نيز نبايد غافل بود كه عقايد انحرافى و باطل و ديد مادى مخالفان و دشمنان حضرت مهدى (عج )، سبب مى شود كه براى همه اين مسائل توجيهات مادى داشته باشند و از واقعيتها و حقايق ، هيچگاه آگاه نشوند:
(( و جعلنا من بين ايديهم سدا و من خلفهم سدا فاءغشيناهم فهم لايبصرون (375) .))