بازگشت

قانون معجزه


قانون معجزه

برگرفته از كتاب : چشم به راه مهدي

معجزه قانون خاص خويش را دارد. تمام معجزه هايى كه به دست پيامبران الهى واقع شده اند، در محدوده همين قانون صورت پذيرفته اند. سنت الهى ، بر اين جارى است كه حتما بايد معجزه در مسير اقامه برهان و تاييد حق باشد و اين ، در هر زمان و به دست هر فردى باشد فرق نمى كند، چه از ناحيه فردى كه نماينده حق است صورت گيرد و چه از جانب فردى كه طرفدار باطل ، بدين معنى كه به دست نماينده باطل ، معجزه اى رخ دهد، تا بطلان ادعا و دروغگويى را آشكار سازد. بر اساس ‍ اين تحقق هر امرى و هر حادثه اى ، به صورت غير عادى ، تنها وقتى معجزه است كه در مسير اقامه دليل براى حق و تاءييد آن باشد. البته اين كه معجزه اى به دست نماينده باطل ، اتفاق افتد، بسيار كم است ، ولى در هر صورت اگر در مسير حق و براى تقويت آن باشد، مانعى ندارد.

و آنچه خارج از اين چارچوب باشد، معجزه نيست ، چه توسط فردى خوب و حامى حق واقع شود و چه توسط نماينده باطل و طاغوت ؛ زيرا صدور معجزه اى كه بخواهد به تقويت باطل و تشويق مسير انحراف و خط شيطانى منجر شود، محال خواهد بود. خداوند حكيمى كه همه را به سوى حق مى خواند، محال است امرى را حادث كند كه سبب گمراهى و انحراف مردم از حق شود:

((هرگاه ظاهر روايتى ، حاكى از آن باشد كه نشانه ها به صورت معجزه روى خواهند داد، ناچاريم آنها را توجيه كنيم و در صورت امكان ، حمل بر معناى كنايى و رمزى آن كنيم ؛ زيرا اين كار بهتر است ، از اين كه تمام و يا قسمتى از اين روايت را به دور افكنيم و تكذيب كنيم . از اين گذشته ، اسلوب شمارى از اين اخبار، به گونه اى است كه از آنها تحقق معجزه به گونه مستقيم فهميده نمى شود، هر چند ظاهر آنها، بيانگر وقوع آن حوادث ، به گونه معجزه باشد و به ذهن شنونده ، در ابتدا، چنين معنايى خطور كند. (286)

بنابراين ، اگر نپذيرفتيم كه تحقق برخى از نشانه هاى ظهور، به گونه معجزه خواهد بود، چنانكه ظاهر روايات نشان مى دهد، بايد رد محدوده تقويت حق و اقامه برهان بر آن و در چهارچوب قانون معجزه پديد آيند. با توجه به اين كه حركت دجال ، در جهت فريب و انحراف مردم و باز داشتن آنان از مسير حق است و به صورت طاغوتى در برابر مهدى عليه السلام مى ايستد، نمى تواند معجزه باشد. اگر درستى روايات آن پذيرفته شود، بايد به گونه اى توجيه كرد.