1- نشانه هاي حتمي
1- نشانه هاى حتمى
برگرفته از كتاب : چشم به راه مهدي
در ميان نشانه ها شمارى از آنها به روشنى به عنوان : ((علائم حتمى ظهور))، ياد شده اند. منظور از نشانه هاى حتمى در مقابل غير حتمى ، ظاهرا آن است كه تحقق پديدار شدن آنها، بدون هيچ قيد و شرطى ، قطعى و الزامى خواهد بود، به گونه اى كه تا آنها واقع نگردند، حضرت مهدى (ع ) ظاهر نخواهد شد. اگر كسى پيش از واقع شدن نشانه هاى حتمى ، ادعاى ظهور مهدى (ع ) را بكند، ادعايى است نادرست .
در برابر اينها نشانه هاى غير حتمى است ، يعنى مقيد و مشروط به امورى هستند كه در صورت تحقق آنها، به عنوان نشانه ، پديد مى آيند. به عبارت ديگر، نشانه هاى غير حتمى ، شايد پديد آيند و شايد پديد نيايند و امام زمان (ع ) ظهور كند. امامان معصوم (ع ) به خاطر مصالحى ، از پديد آمدن آنها در دوره غيبت ، خبر داده اند.
گروهى ، نشانه هاى حتمى را نشانه هايى دانسته اند كه در آنها ((بداء)) حاصل نمى شود. بر خلاف نشانه هاى غير حتمى كه ممكن است ((بداء)) حاصل شود و تغيير يابند و يا به كلى حذف شوند.
(( و لعل المراد بالمحتوم ما لا بد من و قوعه و لا يمكن ان يلحقه البداء.))
شايد منظور از حتمى آن باشد كه از پديد آمدن آن گريزى نيست و امكان ندارد كه ((بداء)) در مورد آن حاصل شود.
در روايتى ((محتوم )) در برابر ((موقوف )) به كار رفته است .(270)
امام باقر(ع ) در تفسير آيه شريفه :
(( ثم قضى اءجلا و اءجل مسمى عنده (271) .))
مى فرمايد:
(( انهما اءجلان ، اءجل محتوم و اءجل موقوف .
قال له حمران : مالمحتوم ؟
قال : الذى لا يكون غيره .
قال : و ما الموقوف ؟
قال : هو الذى لله فيه مشية (272) ...))
آنها دو هنگامند: هنگام محتوم و هنگام موقوف .
حمران از آن حضرت پرسيد: محتوم چيست ؟
فرمود: آن كه غير از آن نمى بوده باشد؟
عرض كرد: موقوف چيست ؟
فرمود: آن (رخدادهايى است ) كه در آنها مشيتى از خداوند است . شايد پديد آيند و شايد نيايند).
از ظاهر اين روايت و روايات به اين مضمون ، استفاده مى شود كه منظور از ((حتمى ))، يعنى قطعى و مسلم كه خداوند تغيير و تبديل آنها را اراده نكرده است .
البته بايد توجه داشت كه حتمى و يا مسلم و قطعى بودن وقوع اين نشانه ها، به اين معنى نيست كه پديد نيامدن آنها محال است ، بلكه به حسب فراهم بودن شرايط و مقتضيات و نبودن بازدارنده ها، پديد آمدن آنها اگر خداوند اراده كند، قطعى خواهد بود.
براى روشن شدن اين مطلب ، بايسته مى نمايد شرح دهيم كه رخدادهايى كه از پديد آمدن آنها خبر داده شده سه حالت دارند:
1. برخى از امور مسلم ، به همان گونه كه خبر داده اند، پديد مى آيند و هيچ تغييرى در آنها داده نمى شود. اين دسته از امور، حوادثى هستند كه شرايط اقتضاى آنها فراهم است و مانعى در كار نيست . چنين امورى را هر چند خداوند قادر است تغيير دهد و يا آنها را اصلا بردارد، ولى چون مخالفت و تغيير و حذف آنها با اصول مسلم : ((عدالت )) ((حكمت )) و ((لطف )) خداوند ناسازگار است ، تغيير آنها از سوى خداوند، محال خواهد بود. مانند ظهور حضرت مهدى (ع ) كه امكان ندارد تغيير كند، يا اصلا برداشته شود، چنانكه خداوند، توان به انجام ظلم را دارد، ولى انجام آنها بر وى محال است .
2. دسته اى از رخدادها، مانند حالت نخست ، امورى حتمى و قطعى هستند، ولى تبديل و برداشتن آنها ناسازگارى با حكمت و عدالت خداوند ندارد. اين امور، هر چند از جهت اين كه اسباب و شرايط ايجاد آنها، وجود دارد و باز دارنده اى هم بر سر راه پيدايش آنها نيست و از اين جهت ، حتمى هستند، ولى هيچ اشكالى ندارد كه اراده خداوند آنها را تغيير دهد، يا آن را بردارد. نشانه هاى حتمى ظهور، از اين گونه اند يعنى از نظر فراهم بودن شرايط و مقتضيات در آن زمان ، پيش بينى شده با نبودن باز دارنده بر سر راه پديد آمدن آن ، تحقق آن قطعى و الزامى خواهد بود. با اين حال ، امكان دارد به اراده خداوند تغيير كنند و يا محقق نشوند، پس حتمى بودن ، به معناى آن نيست كه محال است رخ ندهند.
3.دسته اى از رخدادها، آنهايى هستند كه پديد آمدن آنها، در صورتى كه بازدارنده اى پيش نيايد و يا مقتضيات آنها موجود باشد، واقع خواهند شد. شمار زيادى از نشانه هاى ظهور كه در روايات ، پديدار شدن آنها در طول دوره غيبت ، پيش بينى شده است و به عنوان نشانه هاى غير حتمى شمرده مى شوند، از اين گونه اند؛ از اين روى امكان دارد، پديد نيايند.
بنابراين ، مى توان نتيجه گرفت كه نشانه هاى حتمى ، از جهت فراهم بودن شرايط و نبودن بازدارنده ها، پديد خواهند آمد. ولى محال نيست كه خداوند آنها را تغيير دهد.
از آن جا كه در روايات فراوانى ، امامان (ع )، بر مسلم بودن پديد آمدن آنها تاءكيد كرده اند، مى توان گفت كه اراده خداوند، بر پديد آمدن آنهاست . (273)
اين نشانه هاى حتمى به چه مقدارند؟ در روايات اختلاف است . در شمارى از اخبار، نشانه هاى حتمى ظهور، پنج عدد شده اند.
عمر بن حنظله مى گويد: از امام صادق (ع ) شده اند.
عمر بن حنظله مى گويد: از امام صادق (ع ) شنيدم كه فرمود:
(( لا يخرج المهدى حتى تطلع مع الشمس آية (274) .))
در اين روايت ، گرچه تعبير ((حتمى )) به كار نرفته ، ولى از سياق آن پيداست كه تا چنين نشانه اى با خورشيد ظاهر نشود، حضرت مهدى (عج ) ظهور نخواهد كرد.
در ميان نشانه هايى كه بدانها اشاره كرديم ، حتمى بودن نشانه هاى پنجگانه : خروج سفيانى ، خروج يمانى ، صيحه آسمانى ، قتل نفس زكيه و خسف در بيداء روشن است ، زيرا از روايات فراوانى كه در ميان آنها روايات صحيح نيز وجود دارد، حتمى بودن آنها استفاده مى شود.
نعمانى مى نويسد:
(( ...ثم حققوا كون العلامات الخمس التى اعظم الدلائل و البراهين على ظهور الحق بعدها، كما بطلوا امر التوقيت .(275) ))
سپس نشانه هاى پنجگانه را كه بزرگ ترين دليل و نشانه بر آشكار شدن حق است ، ثابت كرده اند همانگونه كه مساءله مشخص كردن زمان معين را براى ظهور، باطل كرده اند.
نعمانى ، در اين سخن ، ضمن آن كه بر مسلم بودن علائم پنجگانه تاكيد مى ورزد، آنها را بزرگ ترين و مهم ترين نشانه هاى ظهور نيز مى داند.
ولى حتمى بودن ساير نشانه ها مورد اشكال است ؛ زيرا نشانه هايى همچون طلوع خورشيد از مغرب ، نداء و اختلاف بين حاكمان بنى عباس ، از رواياتى مانند روايت ابى حمزه استفاده مى شوند كه مرسله است و نمى توان بر آن اعتماد كرد. افزون بر اين ، چنانكه خواهيم گفت ، احتمال مى رود منظور از ((نداء))، همان صيحه آسمانى باشد كه از نشانه هاى پنجگانه بود و ((طلوع خورشيد از مغرب )) نيز، گذشته از ضعف سند آن ، بر ظهور خود حضرت مهدى (ع ) تطبيق شده است . از آن جا كه اين نشانه ها در برخى روايات در رديف ((و خروج القائم من المحتوم )) آمده اين احتمال وجود دارد كه از نشانه هاى حتمى بر پايى قيامت ، باشند نه نشانه هاى ظهور.
همچنين روايت ((ظاهر شدن دستى با خورشيد)) اولا، زيادبن مروان (276) در سند روايت توثيق نشده ، ثانيا، در برخى از نسخه ها، به جاى ((كف يطلع من السماء))، ((كسف يطلع من السماء)) است ؛ از اين روى ، احتمال دارد، مراد پديد آمدن كسوف باشد.(277)
((ظاهر شدن نشانه اى با خورشيد))، كه به عنوان نشانه حتمى ذكر شده ، سخن معصوم (ع ) نيست ، سخن ابن عباس است .
غير از اين مواردى كه ياد كرديم ، موارد ديگرى نيز در كتابهاى روايى ، به عنوان نشانه هاى حتمى آمده ، ولى با توجه به اسناد ضعيف آنها، نمى توان به حتمى بودن آنها، بلكه به اصل نشانه بودن آنها مطمئن شد بر همين اساس ، شيخ مفيد، اصل تقسيم نشانه ها به حتمى و غير حتمى را امرى مسلم دانسته ، ولى بر اين باور است كه حتمى بودن همه آنها روشن نيست .(278) بنابراين ظاهرا علائم حتمى ظهور همان پنج تا است كه در ادامه مقاله آنها را مورد بحث قرار خواهيم داد.