واژه دجال
واژه دجال
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
اين نام از واژه ((دجل )) مشتق شده و به مفهوم ((حق پوشى ))، ((نيرنگ بازى ))، ((دروغپردازى ))، ((دجالگرى )) و ((قلب حقايق )) است .
((دجـال )) صـفـت مـردى اسـت كـه پـيـش از ظـهـور امـام مهدى عليه السلام در صحنه جامعه پديدار مى گردد و با جنبش ارتجاعى خويش جنايت و تباهى بسيارى را مرتكب مى گردد و آنـگـونـه كـه بـرخـى از نـويـسـنـدگـان مـعـاصـر پـنـداشـتـه انـد، دجال ، تمدن جديد غرب نيست كه دلها و قلبها را بسوى خود جلب كرده است .
دجـال ، در شرايط قحط و تورم اقتصادى و خشكسالى قيام مى كند و پيروان او را، انبوهى از عـنـاصـر پـسـت و فـرومـايـه و آلوده بـه گـنـاه و رذايـل اخـلاقـى ، هـمـچـون زنـان ولگـرد و نـسـل تـبـهـكـار آنـها و نژاد پرستان يهود و... تشكيل مى دهند.
از روايـات ايـن نـكـته دريافت مى گردد كه : او مردى يك چشم است و از جادوگرى ، شعبده بـازى و چـشـم بندى آگاه است ، به همين جهت به كارهاى سحرانگيزى دست مى يازد و به گـونـه اى عـمـل مـى كـند كه مردم كارهاى او را واقعيت مى پندارند و از اين رو شگفت انگيز نيست كه نخست ادعاى نبوت كند و آنگاه ادعاى خدايى و بگويد:
(( اءنا ربكم الاعلى )) .
يعنى : هان اى مردم ! من پروردگار بزرگ شما هستم .
مـا در بـخـش نـهـم ، در بـحـث از ((مـدعـيان دروغين نيابت خاص )) از جمله ((شلمغانى )) و امثال او، خاطر نشان ساختيم كه برخى از آنها، دجالگرى را به جايى رساندند كه ادعاى حلول و پروردگارى كردند.
روايات رسيده در مورد دجال و عملكرد تبهكارانه و دجالگرانه اش به گونه اى است كه بـراى مـا مـفـهـوم نيست ، شايد رموز و اشاراتى باشند كه در روزگار ما نامفهوم اند و در آينده پرده اسرار از روى آنها برداشته شود.
بـه هـر حـال آنـچـه مـى توان دريافت اين است كه : زندگى نكبت بار اين عنصر پليد در فـلسـطـيـن به پايان خويش مى رسد و امام عصر عليه السلام پس از قيام خويش و فرود آمـدن عـيـسـى عـليـه السـلام بـه آن پـيـامـبـر بـزرگ دسـتـور مـى دهـد كـه دجـال را از صـحـنـه بـردارد و او نـيـز دسـتـور اجـرا مـى كـنـد، و بـشـريت را از شرارت و دجالگرى او رهايى مى بخشد.
در اين مورد، ما به همين اشاره بسنده مى كنيم ، توضيح بحث در مجموعه هاى روايى موجود است ، علاقمندان مى توانند مراجعه كنند.