بازگشت

قيام با شمشير


قيام با شمشير

برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني

حـقـيقت اين است كه انسان ، گاهى در برابر حقايق ، خويشتن را به نادانى مى زند و گاه نسبت به باطل و بيداد تعصب مى ورزد و گاه حق را انكار مى كند.

... اما نه هميشه و همه جا، بلكه تا حدودى ، اما... .

امـا، در مـورد انـسـانـى كـه بـه خـورشـيـد جـهـان افـروز بـنـگـرد و در هـمـان حـال وجـود آن را انـكـار كند و آتش سوزان را لمس ‍ كند و حرارت آن را درك نمايد، اما بدان اقرار و اعتراف نكند، آن هم نه بخاطر جهالت به موضوع ، بلكه تنها بخاطر حق ستيزى و كينه توزى و تعصب به باطل ، شما را بخدا به چنين انسان و به چنين جامعه و تمدن و دنيايى ، چه مى توان گفت ؟

در اوايـل كـتـاب ، بـرخـى از آيـاتـى را كـه بـه وجـود گـرانمايه امام مهدى عليه السلام تـاءويـل شـده و نـيـز بـرخـى از روايـات رسـيده از پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله پـيـرامـون آن حـضـرت و حـسـب و نـسب و ظهور و قيام او كه همه آنها، نمونه هايى از صدها روايت موجود در كتابهاى اصيل شيعه و سنى است ، از نظر شما خواننده گرامى گذشت .

و بـر ايـنـها بايد انبوه رواياتى را افزود كه از امامان معصوم عليهم السلام در اين مورد رسـيـده اسـت . امـا بـا اين وصف ، گروههايى از برخى مذاهب اسلامى ، در برابر اين حقيقت بـزرگـى كـه پـيامبر گرامى صلى الله عليه و آله در سخن ، اخبار و روايات خود بدان پاى فشرده است ، سر تسليم فرود نياورده و در برابر آن خضوع نمى كنند.

بـه هـمـيـن دليـل بـرخى از آنان نه تنها همچنان وجود گرانمايه امام مهدى عليه السلام و امامت و مسايل مربوط به او را انكار مى كنند، بلكه اين عقيده اسلامى را كه از آيات قرآن و روايـات رسـيـده از آورنـده قـرآن و ديـگـر پيشوايان راستين دين ، برخاسته است به باد تمسخر مى گيرند. در اين مورد، نثر و شعرهاى زشت و اهانت بارى دارند و با زبان شعر و نـثر، پيرامون اين انديشه و عقيده به تاخت و تاز و بدگويى و هوچيگرى مى پردازند و بـذر انـواع شـك و تـرديـد را پـيـرامـون آن حـضـرت بـه دلهـا و جانها مى افشانند. اين انـحـراف از حـق و ايـن مـوضـع دشـمـنـانـه و بـدخـواهـانـه هـمـچـنـان دسـت بـه دسـت و نـسـل بـه نـسل و از گروهى به گروهى ديگر، تاكنون ادامه يافته و تا ظهور امام مهدى عليه السلام نيز ادامه مى يابد.

مـمـكـن است گفته شود كه اين گروهها، وجود گرانمايه حضرت مهدى عليه السلام را به خـاطـر طـول عـمـر شريفش كه نسبت به عمر ديگر انسانها در روزگار ما، غير متعارف است تـصـديـق نـمى كنند و بدان ايمان نمى آورند. اما واقعيت غير از اين است ، آنان حتى هنگامى كـه حـضـرت مهدى عليه السلام ظهور نمايد و نشانه هايى چون : صيحه آسمانى و... كه انـكـار و دروغ شـمردن آنها ممكن نيست و بالاتر از همه ، آن گرامى را در برابر ديدگان خـود بـنـگـرنـد بـا هـمه اينها باز هم به گناهكارى دستخوش خودخواهى گردند، با او و اهداف آسمانى اش سر ستيز خواهند داشت .

بـنابراين ، شما اى مسلمانان ! و اى آزادگان گيتى ! خود بگوييد كه كيفر چنين عناصر و گروههاى منحرف و تجاوزكار و حق ستيزى ، چه مى تواند باشد؟

و امـام مهدى عليه السلام با گروه طغيانگرى كه تجاوز و تعدى را از حد گذرانده و بر عناد و عصيان خويش ‍ پافشارى مى كند، شايسته است چگونه رفتار كند؟

آيا بيمارى آنان را جز شمشير عدالت ، مى تواند چاره ساز باشد؟ و آيا راهى براى چاره انديشى ، جز رفع تجاوز و تعدى وجود دارد؟

آرى ! روايـات رسـيـده از پـيـامـبـر صلى الله عليه و آله تصريح مى كند كه آن پيشواى نـجـات ، بـراى ريـشـه كـن سـاختن اين گروه بدانديش و حق ستيز و به منظور برافكندن شاخ و برگ اين شجره خبيثه و نابوديشان تا هنگامى كه به حق ناپذيرى و كينه توزى خـويـش ادامـه دهند و در برابر عدالت سر تعظيم فرود نياورند، از قدرت شمشير عدالت بهره خواهد گرفت .

اينك نمونه هايى از روايات در اين مورد:

1ـ امام باقر عليه السلام ضمن بيانى در مورد امام مهدى عليه السلام فرمود:

(( ... و امـا مـن جـده المـصطفى صلى الله عليه و آله فخر وجه بالسيف و قتله اعداء الله و اعـداء رسـوله و الجـبارين و الطواغيت و انه ينصر بالسيف و الرعب و انه لاترد له راية ...)) (600)

يـعـنـى : ... اما شيوه و نشانش از نياى گرانقدرش محمد صلى الله عليه و آله اين است كه بـا شـمـشير عدالت ظهور مى كند و دشمنان خدا و پيامبر و خودكامگان و طاغوتها را نابود مـى سـازد، و بـوسـيـله شـمـشـيـر عـدالت گـسـتـرش و تـرسـى كـه در دل تجاوزكاران از او و شمشير ستم سوزش مى افتد پيروز مى گردد. و هر پرچمى را او به سوى تجاوزكاران بفرستد جز با پيروزى باز نمى گردد.

2ـ امام سجاد عليه السلام فرمود:

(( فـى القـائم مـنـا سـنـن مـن سـنـن الانـبـيـاء: ...و امـا مـن محمد صلى الله عليه و آله فالخروج بالسيف . )) (601)

يـعـنـى : در قـائم عـليـه السـلام هفت شيوه و نشانه از هفت پيام آور بزرگ خداست : ...و اما شيوه و نشانش از محمد صلى الله عليه و آله اين است كه با شمشير عدالت بپا مى خيزد.

3ـ امام باقر عليه السلام فرمود:

(( فـى صـاحـب هـذا الاءمر سنن من اربعه انبياء ...و اما من محمد صلى الله عليه و آله فالسيف . )) (602)

يـعـنـى : در دوازدهمين امام نور، شيوه ها و نشانه هايى از چهار پيامبر بزرگ است : ...و اما شيوه او از محمد عليه السلام شمشير عدالت است .

4ـ امام صادق عليه السلام در تفسير و توضيح آيه شريفه كه مى فرمايد:

(( و لنذيقنهم من العذاب الاءدنى دون العذاب الاكبر... . )) (603)

يعنى : و عذاب دنيا را پيش از عذاب بزرگتر به آنان مى چشانيم ... .

فرمود:

(( ان الادنـى بـالقـحـط و الجـدب و الاكبر، خروج القائم المهدى بالسيف فى آخر الزمان . )) (604)

يـعـنـى : عـذاب دنـيـا عـبـارت از قـحـطـى و خشكسالى و ... است و عذاب بزرگتر براى حق سـتـيـزان و دشـمـنـان عدالت و آزادگى ، ظهور قائم عليه السلام با شمشير ستم سوز و عدالت گستر، در فرجام شكوهمند تاريخ است .

5ـ امير مؤ منان عليه السلام در روايتى پيرامون وجود گرانمايه آن حضرت فرمود:

(( يسومهم خشفا بكاءس مصبرة و لايعطيهم الا السيف هرجا. )) (605)

يـعـنـى : او، حق ستيزان بدانديش را با شمشير عدالت به خاك و خون مى كشد جام ذلت را بر آنان مى نوشاند و جز با شمشير ستم سوزش با آنها رفتار نمى كند.

در بحثهاى آينده ، پيرامون واژه ((سيف )) و ((شمشير عدالت او)) بحث خواهيم كرد.