بازگشت

بيعت با امام مهدي (ع)


بيعت با امام مهدى عليه السلام

برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني

پيش از اينكه از بيعت آن اصلاحگر بزرگ جهانى سخن بگوييم ، برخى روايتى را كه در اين مورد آمده است ، مى آوريم :

1ـ امام صادق عليه السلام در اين مورد فرمود:

((ان اول من يبايع القائم ، جبرئيل )) (589)

يعنى : نخستين كسى كه با قائم بيعت خواهد كرد، فرشته امين وحى است .

2ـ امام جواد عليه السلام فرمود:

((كـانى بالقائم ـ يوم عاشورا، يوم السبت ـ قائما بين الركن و المقام ، بين يديه جبرئيل ينادى : البيعه لله )) (590)

يـعـنى : گويى مى نگرم كه قائم عليه السلام روز شنبه و روز عاشورا، ميان ركن و مقام ابـراهـيـم در مـسـجـدالحـرام ايـسـتـاده اسـت و در آغـاز قـيـام جـهـانـبـخـش جـبـرئيـل فـرشـتـه امـيـن وحى در برابر او قرار گرفته و ندا مى دهد كه : ((هر كس ‍ مى خواهد براى خدا بيعت كند بشتابد و با حجت خدا بيعت نمايد)).

3ـ ششمين امام نور عليه السلام فرمود:

((اذا اءذن الله تـعـالى للقـائم فـى الخـروج صعد المنبر فدعا الناس الى نفسه ونـاشـدهـم الله و دعـاهـم الى حـقـه و اءن يـسـيـر فـيـهـم بـسـنـة رسول الله صلى الله عليه و آله و يعمل فيهم بعلمه .

فـيـبـعـث الله جـل جـلاله ، جـبـرئيـل ، حـتـى يـاءتـيـه فـيـنـزل عـلى الحـطـيـم يقول : ((الى اءى شى ء تدعو!؟!))

فيخبره القائم عليه السلام .

فيقول جبرئيل : ((اءنا اول من يبايعك . ابسط يدك !))

فيمسح على يده وقد وافاه ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا فيبايعونه و يقيم بمكة حتى يتم اءصحابه عشرة الآف نفس ، ثم يسير منها الى المدينة .)) (591)

يـعـنـى : هنگامى كه خداوند به قائم عليه السلام فرمان ظهور مى دهد، آن حضرت در مكه ظـاهـر مـى گـردد و بـر فراز منبر مى رود و مردم را بسوى خود و اهداف بلند و انسانى و آسـمانى خويش فرا مى خواند، آنان را سوگند مى دهد و به حقوق خويش فرا مى خواند و از آنـان مـى خـواهـد كـه حـقـوق او را رعـايـت كـنند تا آن گرامى هم بر اساس سنت و روش ‍ عادلانه و آسمانى پيامبر صلى الله عليه و آله امور و شئون جامعه را تدبير نمايد و بر اساس دانش و آگاهى خويش ، كارها را به سامان آورد.

پـس خـداونـد جـبـرئيـل را فـرو مـى فـرسـتـد تا به حضور آن حضرت شرفياب گردد و فـرشته وحى ميان ركن ، نزديك حجرالاسواد يا ((حطيم ))(592) و باب كعبه قرار مى گيرد و از امام عليه السلام مى پرسد كه : ((مردم را به چه نامه اى دعوت مى كنيد؟))

آن گـرامـى بـرنـامـه خـويـش را تـوضـيـح مـى دهـد، جـبـرئيـل مـى گـويد: ((من اولين كسى هستم كه با شما بيعت مى كنم ، پس ، دست مبارك را بگشا تا با تو بيعت نمايم .))

آنـگـاه جـبرئيل دست گرامى او را مى فشارد و از پى آن ، ياران خاص آن حضرت كه 313 نفر هستند، گرد آمده و با پيشواى بزرگ نجات ، بيعت مى نمايند.

آن حـضـرت در مـكـه تـوقـف مـى كند و 10 هزار نفر با او بيعت مى كنند سپس بسوى مدينه حركت مى كند.

بيعت

پـس از تـرسـيـم ايـن روايـت ، لازم بـه يـادآورى اسـت كـه واژه ((بـيعت )) در فرهنگ واژه شـنـاسـان بـه مـفـهـوم ((پـيـمـان بـسـتـن بـراى فـرمـانبردارى و اطاعت ))، ((سركشى و گردنفرازى نكردن )) و ((در انديشه نقشه و توطئه بر ضد حق و عدالت نبودن )) است .

امـا آنـچـه بـيـعت با امام مهدى عليه السلام را از ديگر بيعتها مشخص مى سازد اين است كه بـيـعـت بـا آن گـرامـى بـيـعـتـى اسـت كه آسمانيان و زمينيان در آن شركت مى جويند. نخست فـرشـتـه امـيـن وحـى فرود مى آيد و به نمايندگى از آسمانيان پيش از مردم با امام مهدى عـليـه السلام دست بيعت مى فشارد و اين نشانگر اقرار و اعتراف عالم بالا به مشروعيت و قـداسـت ايـن بـيـعـت و حـاكميت مبارك و پرارجى است كه بركات آن ، تمامى آفرينش و همه مـوجـودات را در بـر مـى گـيرد و از پى آن ، ياران خاص آن حضرت ، دست بيعت با او مى فشارند و آنگاه توده هاى انسانى .

از روايات دريافت مى شود كه امام مهدى عليه السلام از ياران خويش مى خواهد با شرايط ويژه اى كه در روايات و كتابها آمده است با آن حضرت دست بيعت دهند.

ايـن شـرايـط مـتـنـوع اسـت : بـرخـى از اين شرايط انسان را متعهد مى سازد كه در هر مورد حـال از ارتـكـاب گـنـاهـانـى نـظـيـر: فـحـشـاء، سـرقـت ، حـرام خـوارگـى ، بـردن مال يتيم و ديگر گناهانى كه در آيات و روايات تحريم شده است ، سخت اجتناب ورزد.

و بـرخـى ديـگـر انـسـان را به انجام وظايف فردى و اجتماعى ، نظير دعوت به ارزشها و هشدار از ضد ارزشها...كه پيش ‍ از آن ، همگان موظف به انجام آنها هستند متعهد مى سازد.

و بـرخـى از شرايط اين بيعت ، انسان را به آراستگى و پارسايى و ارزشهاى اخلاقى ، ملتزم مى سازد.

از ايـنـرو هنگامى كه ياران آن پيشواى بزرگ نجات و عدالت ، با اين شرايط دست مبارك او را بـه عـنـوان بيعت فشردند، وظايف و تعهدات آنان ، جديتر و احساس مسئوليتشان سخت تر و سنگينتر مى گردد، درست بسان انسانى كه سوگند ياد مى كند كه هرگز دست به سرقت نزند، از اينرو اگر سرقت نمود در خور دو كيفر است : يكى براى سرقت و ديگرى براى شكستن سوگند خويش .

پـيمان با آن حضرت نيز اينگونه است ، چرا كه هم با او پيمان مى بندند و هم پيش از او بـا خـدا پـيـمـان بـسـته اند كه خود را به آراستگيها و ارزشها بيارايند و از ضد ارزشها بپيرايند، واجبات را انجام دهند و محرمات را وانهند.

قرآن در اشاره به اين بيعت است كه مى فرمايد:

((ان الذين يبايعونك انما يبايعون الله ، يدالله فوق ايديهم .)) (593)

يعنى : بى ترديد كسانى كه با تو بيعت مى كنند، تنها با خدا بيعت مى نمايند... به هر حال با اينكه ياران امام مهدى عليه السلام از امتيازات و ويژگيهاى بسيارى برخوردارند بـاز هـم طرح اين شرايط و بيعت آگاهانه و آزادانه و عاشقانه با آن حضرت ، بر اساس اين شرايط، ضرورى است چرا كه آن گرامى در اين انديشه است كه ياران و مددكارانش در راه اصـلاح زمـيـن و زمـان نـمـونـه هـاى بـارزى در ارزشـهـاى انـسـانـى و فـضـايـل و كـمـالات بـاشـنـد تا بدينوسيله با كفايت و لياقت ، اداره و رهبرى كره زمين و جامعه بزرگ جهانى را در برابر ديدگان همه حقجويان به نمايش نهند.

بـا هـمـه وجـود از ضـد ارزشـها و كارهاى حرام دورى گزينند و به همه ارزشها و والاييها آراسـتـه بـاشـنـد، از زرق و بـرق دنـيا و فريبندگى آن اجتناب ورزند و از هر بدمستى و خـوشـگـذرانـى و عـيـاشـى خـوددارى كـنـنـد و راه پـارسـايـى و سـاده زيستى ، مردانگى و جـوانـمـردى را، پـيـشـى گـيـرنـد تـا بـتـوانند بار سنگين مسئوليت خويش را آنگونه كه شايسته است به دوش كشند و وظايف خود را بهتر از آنچه مى بايد، به انجام رسانند