فرق ميان اصحاب و انصار آن حضرت
فرق ميان اصحاب و انصار آن حضرت
برگرفته از آثار آية الله سيد محمد كاظم قزويني
مـيـان اصحاب و انصار آن حضرت ، فرق است چرا كه اصحاب آن گرامى همان 313 نـفـر هـسـتـنـد كـه امـيـر مـؤ مـنان و امام صادق عليهماالسلام آنان را: ((پرچمدار ياوران آن گـرامـى )) تـعـبـيـر كـرده انـد و ايـن بـيـانـگر اين واقعيت است كه آنان داراى تواناييها، كـارآيـيـهـا، آگـاهـيـهـا، كفايتها، مديريتها و صلاحيتهاى لازم و بالايى براى فرماندهى و سـازمـان بـخـشـيدن به نيروى طرفدار حق اند، كه امام صادق عليه السلام از آنان تعبير به : ((حكام الله فى ارضه ))(527) مى كند.
بـزودى بحث خواهيم كرد كه هر كدام از اينان نقش مهمى در سازماندهى و فرماندهى لشكر امـام عـصـر عـليـه السـلام و فـتـح كـشـورهـا و اداره امـور جـامـعـه و ديـگـر حل مشكلات دارند.
امـا انـصـار امـام مـهـدى عـليـه السـلام را، مـردم پـاكـبـاخـته و با ايمان و شايسته كردارى تشكيل مى دهند كه با قيام امام عليه السلام از مكه ، به تدريج به لشكر او مى پيوندند و بـا هـمـه وجـود در خـدمـت اجـراى بـرنـامـه و گـامهاى بلند اصلاحى آن حضرت قرار مى گـيـرنـد و بـا دشـمـنـان حـق و عـدالت ، تـا مـحـو بـيـداد و سـرشـار ساختن زمين و زمان از عدل و داد، پيكار همه جانبه مى نمايند.
در بحثهاى آينده خواهد آمد كه حضرت مهدى عليه السلام به هنگام حركت از مكه با ده هزار قـهـرمان ، كه انصار او هستند حركت اصلاحى را آغاز مى كند و تازه اينان بخشى از ياران او هستند و در عراق ، ((سيد هاشمى )) با 12 هزار نفر به او مى پيوندند.
عـلاوه بـر انبوه انبوه از انسانهاى شايسته و كارآ كه به يارى اهداف و آرمانهاى والاى آن حـضـرت مـى شـتـابـنـد، انـبـوه فـرشتگان نيز ياران او خواهند بود كه براى تحقق اهداف بزرگ و اجراى دستوراتش حاضر مى گردند.
در زيـارتـنامه ها و دعاهايى كه از امامان معصوم عليهم السلام رسيده است به همه انسانها رهـنـمود داده شده است كه : از پروردگار خويش بخواهند تا آنان را از ياران و مددكاران و جهادگران راستين ، به فرمان او قرار دهد كه در اينجا برخى از آنها را مى آوريم :
1 ـ در زيارت عاشورا از جمله مى خوانيم :
((... و اءساءل الله البر الرحيم ان يرزقنى مودتكم و ان يوفقنى للطلب بثاركم مع الامام المنتظر الهادى من آل محمد...))(528)
يعنى :
و از خـداى نـيـكـوكـار و پـر مـهـر مـى خـواهـم كـه دوستى شما را روزيم سازد و مرا براى خـونخواهى شما، به همراه ((امام منتظر)) و هدايت كننده به راه حق و عدالت از خاندان محمد صلى الله عليه و آله توفيقم ارزانى دارد.
2 ـ و نيز در زيارتى كه از حضرت باقر عليه السلام رسيده است مى خوانيم كه :
((و ان يرزقنى طلب ثارى مع امام هدى ظاهر ناطق بالحق منكم ...))(529)
يعنى :
و از خـدا مـى خواهم كه خونخواهى شما به همراه امام هدايت و گوياى به حق از شما خاندان وحى و رسالت كه آشكار خواهد شد، روزيم سازد.
3 ـ و در زيارتى كه از خود امام مهدى عليه السلام روايت شده است از جمله مى خوانيم كه :
((... واجعلنى اللهم من انصاره و اعوانه و اتباعه و شيعته ...)) (530)
يعنى :
بار خدايا! مرا از ياران و مددكاران و شيعيان او قرار ده .
4 ـ و مى خوانيم كه :
((اللهـم كـمـا جـعـلت قـلبـى بـذكـره مـعـمـورا فاجعل سلاحى بنصرته مشهورا...))(531)
يعنى :
بـار خـدايـا! هـمانگونه كه قلبم را به ياد او آباد و آزاد ساختى ، اينك سلاح ستم ستيز مـرا نـيز براى يارى او و اهداف بلندش برهنه و آخته دار و اگر ميان من و او مرگ ـ كه آن را بـر بـنـدگـانـت بـصـورت يـك قـانـون مـقـرر و آن را بـر مـخـلوقـت بـر خـلاف تمايل آن مسلط ساختى ـ حائل شد مرا به هنگام ظهور آن حصرت از آرامگاهم در حاليكه كفن بر شانه انداخته و به كمر بسته ام بر انگيخته ساز تا پيشاروى آن اصلاحگر بزرگ جـهـانـى ، جهاد كنم و در صف كسانى قرار گيرم كه آنان را در كتاب آسمانى ات ستوده و فرموده اى : ((كانهم بنيان مرصوص .))