بازگشت

روايت طالقان




پيرامون اين روايت ، حديثى از منابع اهل سنت ، از حضرت على (ع ) نقل شده است كه فرمود:

((خوش بحال طالقان ، خداوند متعال داراى گنج هايى در آنجاست كه نه از طلاست و نه از نقره اما در آن خطه مردانى وجود دارند كه خدا را آنطور كه شايسته معرفت است شناخته اند و آنان ، ياران مهدى در آخرالزمان مى باشند)) (293)

و در روايتى : ((مبارك باد مبارك باد بر طالقان )) (294)

همين روايت با لفظ ديگرى در منابع شيعه نيز موجود است ، چنانكه در بحار از كتاب ((سرور اهل ايمان )) نوشته على بن عبدالحميد بسند خود از امام صادق (ع ) نقل كرده است كه فرمود:

((خداى متعال را گنج هايى است در طالقان كه نه طلاست و نه نقره و درفشى كه از آغاز تا كنون باز نشده و به اهتزاز در نيامده است ، اين خطه داراى مردانى است كه قلب هاى آنها مانند پاره هاى آهن محكم و نستوه مى باشد نسبت به ذات مقدس خداوند ترديدى در آن قلبها ايجاد نمى شود، شديدتر از آتش اند اگر بر كوه حمله ور شوند آن را از جاى بر مى كنند با بدست داشتن پرچم ، آهنگ هر ديارى كه نمايند آن را ويران و منهدم مى سازند بر اسب هايشان همچون عقاب سوارند، بعنوان تيمن و تبرك زين مركب امام (ع ) را بوسه زده و با دست لمس مى نمايند، آن بزرگوار را پروانه وار در وسط گرفته و بهنگام خطر، آن وجود مقدس را با جان خود حفظ مى كنند. شبها را با مناجات سپرى مى كنند و روز سواران كارزارند. آنان زاهدان شب و شيران روزند. در اطاعت از امام و رهبرشان مطيع تر از كنيزكان نسبت به مولاى خويش اند، درخشندگى آنها مانند چراغهاى پرنور است ، مثل اينكه قلبهايشان چراغى از ايمان است . از بيم خدا مى هراسند، شهادت طلب اند و آرزوى كشته شدن در راه خدا را دارند شعار آنان ، خونخواهى سالار شهيدان حسين (ع ) است ، هنگاميكه به پيش مى تازند رعب و وحشت آنان به مسافت يك ماه راه رفتن (بسرعت ) در قلبهاى دشمنان جايگزين مى شود، گروه گروه بسوى حضرت روانه مى شوند، بواسطه اين رادمردان ، خداوند امام بر حق (مهدى (ع )) را پيروز مى گرداند)) (295)

بنظر من مراد از طالقان در اين روايات منطقه اى است در رشته كوههاى البرز در صد كيلومترى شمال غرب تهران .. و منطقه اى است كه از تعدادى روستا تشكيل شده و به نام طالقان مشهور است ، والا در آنجا شهرى بزرگ وجود ندارد. قابل ذكر است كه در منطقه طالقان ويژگيهاى زيادى از صفا و صميميت و تقوى و علاقه بقرآن و آموختن آن به ديگران وجود دارد كه بگونه اى سنتى از قديم رائج بوده است كه حتى عده اى از مردم شمال ايران و استفاده از آنها، به روستاهاى طالقان مى آيند.

اما بعد از بررسى روايات مربوط به طالقان ، آنچه بنظر من بهتر مى رسد اين است كه مراد از اهل طالقان (296)، اهل ايران است نه خصوص منطقه جغرافيائى طالقان ، اما اينكه امامان (ع ) اهل طالقان را بنام منطقه آنان ناميده اند از جنبه ويژگيهاى جغرافيائى و خصوصيات اخلاقى و دينى اهالى آن سامان است .

روايات مربوط به طالقان ، از مجموعه اى از ياران حضرت مهدى (ع ) سخن مى گويد، اما تعداد آنها را مشخص ننموده است بنابراين آيا اين مجموعه ، جمعيت انبوه ياران و لشكريان وى هستند و يا فقط ياران خاص آن بزرگوارند..؟

آنچه از روايت ذكر شده در منابع اهل سنت استفاده مى شود اين است كه آنان اصحاب و ياران خاص آن حضرتند زيرا در روايت ، نوع آنان مشخص ‍ شده است ، اما در روايت بحار علاوه بر بيان چگونگى و كيفيت ، سخن از كميت و لشكر و درفش هاى فاتح و پيروز بميان آمده است .

چه اينكه روايات مربوط طالقان تكيه بر معرفى ايرانيان در كنار حضرت مهدى (ع ) و شركت آنان در نهضت آن حضرت بعد از ظهور ايشان دارد، اما بر نقش آنان در زمينه سازى ظهور آن حضرت قبل از ظهور، دلالت ندارد.

اما صفات برجسته اى را براى اين اولياء خدا و ياران حضرت و گواهى و شهادت هاى والايى از امامان (ع ) در حق آنان را در بر دارند... به اينكه آنها عارفان الهى و اهل بصيرت و يقين و داراى شجاعت بى نظير در ميدان نبردند. شهادت در راه خدا را دوست دارند و از او مى خواهند كه آنها را به آن فوز بزرگ نائل كند، آنان دوستداران واقعى سيدالشهداء حضرت اباعبدالله الحسين (ع ) هستند و شعارشان خونخواهى آن بزرگوار و بثمر رساندن هدف انقلاب بزرگ آن حضرت است .. و اينكه اعتقاد آنان نسبت به حضرت مهدى (ع ) عميق و علاقه آنان به آن حضرت فوق العاده زياد است ، ايرانيان داراى چنين صفاتى هستند و همين اوصاف ايجاد موجى از عشق و علاقه در بين جوانان آنها نموده است .


پاورقي



293- الحاوى سيوطى ج 2 ص 82 و كنزالعمال ج 7 ص 262.

294- ينابيع المودة قندوزى ص 449.

295- بحار ج 52 ص 307.



296- در استان خراسان نيز منطقه اى بنام طالقان وجود داشته كه در حال حاضر اثرى از آن نيست .