جنگ جهاني در دوران ظهور
روايات بسيار در حد تواتر اجمالى (250) بر وقوع جنگ جهانى ، نزديك ظهور حضرت مهدى (ع ) دلالت دارد، و بعيد است كه بتوان آن را بر دو جنگ جهانى اول و دوم گذشته كه در عصر ما اتفاق افتاده است تطبيق نمود، زيرا صفاتى كه براى اين جنگ در روايات ذكر شده است با اوصاف آن دو جنگ تفاوت دارد، مخصوصا در تعداد قربانيان اين جنگ و زمانش كه نزديك به ظهور حضرت (ع ) خواهد بود، بلكه از برخى از روايات استفاده مى شود كه اين نبرد، در همان سال ظهور و يا بعد از آغاز نهضت مقدس آن بزرگوار، بوقوع مى پيوندد.
و اينك نمونه هايى از اين روايات :
از امير مؤ منان (ع ) منقول است كه فرمود:
((نزديك زمان قائم (ع ) دو نوع مرگ وجود دارد مرگ سرخ و مرگ سفيد و ملخ هايى كه برنگ خون بوده و گاه و بيگاه آشكار مى شوند اما مرگ سرخ يعنى شمشير و مرگ سفيد طاعون است )) (251)
عبارت ((نزديك زمان قائم )) دلالت دارد كه اين جنگ و مرگ سرخ خيلى نزديك به ظهور حضرت مهدى (ع ) اتفاق مى افتد، اما روايت ، محل وقوع آن را تعيين نكرده است و از امام باقر (ع ) روايت شده كه فرمود:
((قائم قيام نمى كند مگر در پى ترس و وحشت و زلزله ها و فتنه و آشوب و بلاهايى كه مردم گرفتار آن شوند كه پيش از آن گرفتار طاعون و بعد از آن ، جنگ و خونريزى بين اعراب و ايجاد اختلاف بين مردم و پراكندگى در دين شان و دگرگونى احوال آنان ، بگونه ايكه كه در اثر مشاهده بجان هم افتادن مردم و يكديگر را خوردن ، هر كس در صبح و شام ، آرزوى مرگ مى نمايد)) (252)
اين مطلب دلالت دارد كه مرض طاعون قبل از ترس شديدى كه عبارت از همان درگيرى و جنگ عمومى است ، خواهد بود. اما با فرض اينكه مطمئن باشيم شخص راوى تقديم و تاءخيرى در عبارت انجام نداده باشد، مشكل است كه وقوع حوادث را زنجيره اى و پشت سر هم بدانيم چون جمله ((و جنگ و خونريزى بين اعراب )) كه با كلمه ((ثم )) عطف شده است چنانچه بر جمله معترضه ((و طاعونى قبل از آن )) عطف شود صحيح است ، بنابراين اختلاف بين اعراب ، بعد از وجود طاعون مى باشد همچنين عطف آن بر جمله ((و بلائى كه مردم گرفتار آن مى شوند)) نيز صحيح است كه در اين صورت ايجاد اختلاف ، قبل از طاعون است ... بعلاوه در اين پيشامدها اجمال است ... البته از اين مطلب ، فهميده مى شود كه براى عرب ها و مردم ، دوره اى سخت از لحاظ ايمنى و سياسى و اقتصادى خواهد بود. و ممكن است مراد از سال گرسنگى و قحطى كه در روايت بعدى از امام صادق (ع ) نقل مى شود همين سال باشد، آنجا كه فرمود:
((ناگزير قبل از قيام قائم ، سالى خواهد بود كه مردم در آن ، از گرسنگى رنج مى برند و ترس و وحشتى سخت در اثر كشتار آنان را فرا مى گيرد)) (253)
روايت بعدى دلالت دارد كه شدت نبرد و حالت جنگ تا زمان صيحه آسمانى كه در ماه رمضان نزديك ظهور حضرت مهدى (ع ) مى باشد ادامه خواهد يافت . از امام باقر (ع ) نقل شده كه فرمود:
((اهل شرق و غرب با يكديگر اختلاف پيدا مى كنند، آرى و اهل قبيله نيز (مسلمانان ) و مردم با ترس و وحشت طاقت فرسائى روبرو خواهند شد و به همان حال بسر برده تا زمانى كه منادى از آسمان ندا دهد... زمانى كه بانگ زد پس كوچ كنيد، كوچ )) (254)
اين روايت نيز دلالت دارد كه خسارتهاى اين جنگ به طور اساسى بر ملتهاى غيرمسلمان وارد مى شود و جمله ((اهل شرق و غرب و آرى اهل قبيله با هم اختلاف پيدا مى كنند)) عبارت دقيقى است كه حاكى از اختلاف مسلمانها، بعد از اختلاف شرق و غرب است كه به نظر مى رسد اين اختلاف نتيجه و يا تابع اختلافات شرق و غرب است ، البته اين امر در جنگ جهانى آينده طبيعى است ، زيرا اهداف آن جنگ ، مراكز حكومت كشورهاى بزرگ و پايگاههاى نظامى آنان بوده و بطور غيرمستقيم به مسلمانان نيز سرايت مى كند همچنانكه برخى از روايات ، نيز به اين مطلب تصريح نموده است . از ابوبصير نقل شده كه گفت از امام صادق (ع ) شنيدم كه مى فرمود:
((اين امر نخواهد بود تا دو سوم مردم از بين بروند. سؤ ال كرديم دو سوم مردم از بين رفتند پس چه كسى باقى مى ماند؟ حضرت فرمود: آيا دوست نداريد كه در يك سوم باقى مانده باشيد؟)) (255)
و شايد خطبه امير مؤ منان ، پيش از متن ديگر، وقت و عامل اين جنگ را مشخص مى سازد، خطبه اى كه آن حضرت تعدادى از نشانه هاى ظهور مهدى (ع ) و برخى حوادث حركت او را در آن ذكر مى كند. و در آن خطبه شريفه دو فقره است كه ارتباط با جنگ جهانى دارد كه حضرت فرمود:
((آگاه باشيد اى مردم : از من بپرسيد پيش از آنكه فتنه و فساد مانند شترى كه در اثر رم كردن ، مهارش زير سم او قرار گيرد و بر ترس و اضطرابش افزوده شود، سرزمين شما را پايمال نمايد و يا اينكه در مغرب زمين آتش جنگ بزرگى را با موادى قابل اشتعال دامن مى زند، در حالى كه با فرياد بلند بانگ مى زند واى بر او از انتقامجويى و خونخواهى و مانند آن ... آنگاه مردى از اهل نجران خارج شده و امام (ع ) را اجابت مى كند او اولين مرد نصرانى است كه دعوت آن حضرت را لبيك مى گويد، صومعه خود را خراب مى كند و صليبش را مى شكند و به اتفاق عجم ها و مردم مستضعف ، سوار بر مركب و با درفش هاى هدايت بطرف (نخيله ) (256) حركت مى كنند. محل تجمع مردم از همه جاى روى زمين ، در منطقه اى به نام فاروق قرار دارد و آن منطقه اى است كه در سر راه حج رفتن امير مؤ منان (ع ) بين برس و فرات واقع شده است . در آن روز تعداد سه هزار (هزار) يهودى و نصرانى كشته خواهند شد كه بعضى از آنها برخى ديگر را به قتل مى رسانند واقعه آن روز تاءويل اين آيه شريفه است : ((پيوسته اين ندايشان بود تا اينكه آنان را ((با شمشير و يا زير شمشير)) درو كرديم .)) (257)
اما اين جمله امام (ع ) كه ((قبل از اينكه با پايش فتنه اى در شرق ايجاد كند)) دلالت دارد كه آغاز اين جنگ ، از شرق يعنى از روسيه خواهد بود و يا حاكى از مشاجره و درگيرى در منطقه شرق مى باشد و بزودى در مبحث حركت ظهور آن حضرت ، روايتى از امام باقر (ع ) خواهد آمد كه خلاء و بحران سياسى وعده داده شده در حجاز سبب بوجود آمدن اين كشمكش بين شرق و غرب خواهد شد.
و عبارت ((و يا آتش جنگ بزرگى را با مواد قابل اشتعال ، در غرب مى افزود)) دلالت دارد كه مركز اصلى نابودى ، كشورهاى غربى است و مراد از كثرت مواد قابل اشتعال آن ، پايگاههاى نظامى و پايتخت هاى و مراكز مهم آن كشورهاست و ظاهرا معناى كلام حضرت كه فرمود: ((محل تجمع مردم روى زمين فاروق است )) اين است كه مردم در آن روز از گوشه و كنار جهان جهت پيوستن به حضرت مهدى عليه السلام گرد هم جمع مى شوند و مقر و پايگاه او بين كوفه و حله است ، چه اينكه راهب نجرانى با نمايندگانى از مستضعفين ، از همان ناحيه بحضور ايشان مى رسند و به نظر مى رسد كه عبارت ((و آنجا منطقه سر راه و مسير حج امير مؤ منان (ع ) بين برس و فرات است )) حاشيه اى از خود راوى و يا نسخه بردار است كه داخل در اصل عبارت شده است و شايد معناى المحجة كه در عبارت آمده است محل اجتماع كاروانهاى حج ، در زمان امير مؤ منان (ع ) و يا نام محلى باشد كه در آنجا درفش هاى هيئت ها و نمايندگان ، براى ورود به اردوگاه وى و يا ملاقات با آن حضرت اجتماع مى كنند.
و عبارت ((در آن روز بين شرق و غرب سه هزار هزار كشته مى شوند)) يعنى سه ميليون نفر و اينكه كلمه (هزار) را بين پرانتز گذارديم بدين جهت است كه آن كلمه ، در روايت ديگرى در بحار ج 52 ص 274 وارد شده بود، و شايد هم آن كلمه از روايت افتاده باشد، البته اين بدين معنى نيست كه قربانيان جنگ جهانى سه ميليون نفر خواهد بود، بلكه اين تعداد، كشته هاى آن روز و يا مقطع ديگرى خواهد بود و اين يك مرحله از مراحل جنگ و آخرين آنهاست و قبلا ذكر شد كه مجموع خسارتهاى جانى جنگ و مرض طاعون كه قبل از آن جنگ ، شيوع پيدا مى كند به دو سوم ساكنان جهان بالغ مى گردد. و در روايتى ديگر پنج هفتم جمعيت جهان ، چنانكه از امام صادق (ع ) روايت شده است كه فرمود:
((پيشاپيش قائم دو نوع مرگ وجود دارد يكى مرگ سرخ و ديگرى مرگ سفيد، تا از هر هفت نفر 5 نفر از بين بروند)) (258)
و در برخى از روايات ، نه دهم مردم آمده ...، البته گاهى اختلاف روايات ، بعلت تفاوت منطقه ها و يا علل ديگرى است اما بهر حال خسارتهاى مسلمانان در اين جنگ ، اندك بوده و يا قابل ذكر نبوده است .
خلاصه كلام اينكه :
روايات شريفه دلالت دارند كه ترس و وحشت ، اندكى قبل از ظهور و يا در سال ظهور آن حضرت ، جهان را فرا مى گيرد و خسارتهاى سنگين و خورد كننده اى بر مردم و بطور كلى بر غير مسلمانها وارد خواهد شد و اين را مى توان به جنگ عمومى و وسائل پيشرفته و نابود كننده آن ، كه باعث ترس و وحشت همه مردم مى شود، تاءويل و تفسير نمود، چون اگر روش اين جنگ به نحو كلاسيك بود، رعب و وحشت آن به اين اندازه كه روايات توصيف كرده اند فراگير نبود و يا دست كم يك قسمت و يا منطقه هاى بيشترى وجود داشت كه مشمول اين ترس و وحشت و قتل و كشتار نمى گرديد.
اما روايات و قرينه هايى وجود دارد كه تفسير آن را به موجى از جنگ هاى منطقه اى ترجيح مى دهد، مخصوصا با تعبيرى كه از امام باقر عليه السلام در مورد ظهور وارد شده است كه فرمود: ((و جنگها در زمين زياد مى شود)) و اين تصريح مى كند كه آنها جنگ هاى متعددى در همان سال هستند، بنابراين جمع بين اين روايت و روايتهايى كه بيانگر اختلاف و جنگ بين اهل شرق و غرب مى باشد، اين است كه اين نبردها بصورت جنگهاى منطقه اى بين آنان ايجاد مى شود و جنبه ويرانگرى آن متمركز در غرب مى باشد.
اما زمان اين جنگ ، آنچه كه از روايات استفاده مى شود آن است كه زمان آن بسيار نزديك به ظهور حضرت مهدى (ع ) مثلا در همان سال ظهور خواهد بود... و اگر بخواهيم بين روايتى كه اين جنگ و صفات آن را بيان كرده است جمع كنيم بهتر است بگوئيم جنگ ، طى چند مرحله خواهد شد، زيرا اين جنگ اندكى قبل از ظهور حضرت آغاز، و سپس بقيه مراحل آن بعد از نهضت آن بزرگوار خواهد بود. و آزادسازى حجاز بدست آن حضرت ، در اثناء آن جنگ مى باشد، سپس آن جنگ بعد از فتح عراق پايان مى پذيرد. و نبرد حضرت با روس ها و يا با بقاياى آنها بعد از جنگ جهانى خواهد بود، زيرا در روايت آمده بود كه نخستين نيرويى را كه حضرت تدارك مى بيند به نبرد با تركان (روسها) اعزام نموده و آنها را نابود مى كند.
اما اگر رواياتى را كه در مورد اين جنگ وارد شده است به جنگ هسته اى گسترده اى تفسير كنيم و به آنچه كه امروزه رسانه ها درباره چنين جنگى ، قلمفرسائى مى كنند توجه كنيم ، بايد بگوييم كه مدت اين جنگ بسيار كوتاه و آن طور كه مى گويند شايد بيش از يكماه به طول نيانجامد. والله العالم .
پاورقي
250- يعنى بطرق گوناگون از عده اى از صحابه نقل شده كه علم به صدور آن از رسول خدا (ص ) حاصل مى شود.
251- ارشاد مفيد ص 405 و غيبت طوسى ص 277.
252- كمال الدين صدوق صى 434.
253- بحار ج 52 ص 229.
254- بحار ج 52 ص 235.
255- بحار ج 52 ص 113.
256- منطقه اى است نزديك كوفه .
257- بحار ج 53 ص 82 و 84.
258- بحار ج 52 ص 207.