ابن قيم جوزي
ايشان در كتاب خود بنام ((المنار المنيف فى الصحيح والضعيف )) پس از نقل تعدادى از روايات مربوط به مهدى منتظر(ع ) مى گويد:
((اين روايات بر چهارگونه است : صحيح ، حسن (474)، غريب (475)، موضوع (476)، و مردم در مورد مهدى (ع ) داراى چهار ديدگاه متفاوت مى باشند: نخستين ديدگاه : اينكه عيسى بن مريم در حقيقت همان مهدى است و طرفداران اين گفته به روايت محمد بن خالد جندى ((لا مهدى الاعيسى )) كه قبلا گذشت استدلال كرده اند و ما چگونگى آن را بيان كرده و گفتيم درست نيست و اگر درست باشد دليلى بر اين امر نخواهد بود زيرا عيسى (ع ) بزرگترين مهدى بين پيامبر(ص ) تا قيامت است .))
ديدگاه دوم : اينكه مهدى همان مهدى خليفه عباسى است كه به خلافت رسيد و حكومتش منقرض شد، پيروان اين گفته به روايت احمد در مسند استناد مى كنند.
((وقتى درفش هاى سياه را مشاهده كرديد از سوى خراسان روى آوردند به سوى آنها بشتابيد اگر چه با خزيدن روى برف باشد زيرا مهدى خليفه خدا در ميان آنهاست ))
... و در سنن ابن ماجه از عبدالله بن مسعود نقل شده كه گفت :
((زمانى ما نزد پيامبر(ص ) بوديم كه جوانانى از بنى هاشم وارد شدند، همينكه پيامبر آنها را ديدند اشك از چشمانشان جارى و رنگ شان دگرگون شد عرض كردم : ما پيوسته حالتى را در سيماى شما مى بينيم كه آنرا دوست نداريم ! فرمود: خداوند براى ما اهل بيت آخرت را بر دنيا برگزيده است . و البته بزودى گرفتار بلا و مصيبت و آوارگى خواهند شد تا آنكه قومى از مشرق بيايد در حاليكه درفش هاى سياه با خود دارند حق را مطالبه كنند و به آنها داده نشود، آنگاه به نبرد و مبارزه بپردازند تا پيروز شوند در اين وقت خواسته آنان را عملى كنند ولى آنها نمى پذيرند تا آنكه درفش را بدست مردى از خاندان من بسپارند و او زمين را پر از عدل و داد كند. آنگونه كه قبلا از ظلم و ستم پر شده بود پس هر كسى آن زمان را دريابد بايد به نزد ايشان بشتابد گر چه با خزيدن روى برف باشد.))
((... اين مورد و مورد قبلى اگر صحيح باشد. در آن دليلى وجود ندارد بر اينكه مهدى خليفه عباسى همان مهدى است كه در آخر زمان ظهور مى كند بكله مى توان گفت وى به آن نام سزاوارتر از مهدى عباسى بود.
... اما مهدى (ع ) همواره در جهت خير و هدايت بوده و نقطه مقابل مانند دجال كه پيوسته در جهت شر و گمراهى است . و همانگونه كه قبل از دجال بزرگ كه داراى كارهاى خارق العاده است دجالهاى دروغين ظاهر مى شوند همينطور پيش از مهدى موعود(ع ) نيز مهدى هاى هدايتگر و صالح ظاهر مى شوند.
ديدگاه سوم : اينكه وى مردى از خاندان پيامبر(ص ) و از فرزندان حسن بن على در آخر زمان است وقتى كه زمين آكنده از ظلم و جور شده باشد ظهور مى كند و آن را سرشار از عدل و داد مى گرداند و بيشتر روايات بر اين قول دلالت دارد و اينكه آن بزرگوار از فرزندان حسن خواهد بود خود سرى لطيف است زيرا حسن (ع ) كه براى خدا دست از خلافت برداشت خداوند از فرزندان وى كسى را به حق ، خليفه مى گرداند كه زمين را از عدالت مالامال سازد و اين است سنت خداوند كه در ميان بندگانش هر كس به خاطر او چيزى را ترك كند خداوند به او يا فرزندانش بهتر از آن را عطا مى فرمايد...)) (477).. تا آخر.
پاورقي
474- روايتى است كه بواسطه راوى شيعه و مورد ستايش با قطع نظر از عدالت او، سند آن روايت به معصوم (ع ) برسد.
475- روايتى است كه آنرا فقط يك راوى نقل كند و به آن (شاذ) نيز مى گويند.
476- روايتى است ساختگى و جعلى ، و معناى روايت صحيح قبلا گذشت .
477- الامام المهدى عند اهل السنه ج 1 ص 289.