بازگشت

درجه دوّم :


درجه دوّم آن است كه عمده غرض در اشتياق به فرج آن حضرت(عليه السلام)و انتظار كثرت و وفور علوم و معارف و حكمتهاى الهى باشد.



زيرا علومى كه درآن زمان ظاهر مى شود ما فوق تمام علومى است كه از اوّل عالم تا آن زمان ظاهر شده ، و نيز آنكه در آن زمان هركس به كمال علم خود از ديگرى بى نياز است ، و در تفسير اين آيه مباركه (يُغْنِ الله كُلاًّ مِنْ سَعَتِهِ )( [31] ) آمده است كه حتّى زنان در خانه هاى خود به احكام دين به درجه علماء كامل عارف و عالم مى شوند ( [32] ).



و عطاى اين كثرت و وفور در علوم بوسيله دست مبارك آنحضرت (عليه السلام)است كه بر سر شيعيان مى گذارند ، و در اين حال عقول آنها كامل مى شود ، چنانچه در روايات متعددى در «كافى» و غير آن وارد شده است.( [33] )



و وسيله ديگر ظاهر فرمودن جمله بيست و هفت حرفى است كه مبناى همه علوم الهى است كه حضرتش افاضه مى فرمايند ، و از اوّل عالم تا كنون همه علومى كه براى هركس ظاهر شده دو حرف از آن بيست و هفت حرف است.



و وسيله ديگر آنچه در قضيّه شمشيرهاى آسمانى است كه براى اصحاب ايشان نازل مى شود كه هزار حرف نوشته شده است ، و از هر حرفى هزار در از علم باز مى شود.



و همچنين است اشتياق به سوى فرج آنحضرت به خاطر آنكه در آن زمان اسباب عبادت به اعلى درجه آن آماده است ، كه هركس بخواهد خداوند متعال را عبادت نمايد و اين به يمن و بركت وجود مقدّس اولياء معصومين (عليهم السلام)و ظهور امر آنها ، و هم نبودن موانع است ، چونكه شيطان و اتباع او همگى مقتول و منقرض مى شوند ، و به خاطر مخذول بودن شياطين ظاهرى ترس از بندگان بر داشته مى شود .



پس هر گاه غرض اصلى و حقيقى در اشتياق و انتظار فرج آنحضرت رسيدن به اين دو مقصد مهّم باشد ــ يعنى كمال معرفت و عبادت ــ روشن است كه در صورت خلوص چندين برابر از درجه اولى كاملتر است ، و به همين جهت به آن فيوضات و ثوابهاى خاصّه انتظار فرج هم به كاملترين درجه فائز مى شود.



و لكن اين درجه هم خلوص كامل نيست ، چرا كه خلوص كامل آن است كه بنده در مقام عبادت هيچ جهت از جهاتى كه برگشت به خود او دارد و از منافع راجحه و محبوبه اُخروى است ملاحظه ننمايد .


پاورقي

[31] ــ ترجمه : خداوند هركس رابه رحمت واسع خودبى نياز خواهد كرد (سوره نساء آيه130)



[32] ــ بحارالانوار ج52 ص309 .



[33] ــ بحارالانوار ج51 ص35 و ج52 ص328.