بازگشت

دعا در بهترين حالات انسان


و امّا بهترين اوقاتى كه نسبت به حالات خود انسان است چند مورد است :



اوّل : در حال قنوت .



دوّم : در حال سجده است .



اين دو حالت بهترين حالات بنده است و نزديكترين اوقات او بسوى رحمت الهيه است ، و مخصوص تذلّل بنده با خداوند و طلب رحمت از او براى هر حاجتى است و فضيلت هر كدام در اخبار بسيار است ، و در هر يك هم دعاى مخصوصى براى طلب فرج آنحضرت (عليه السلام)از ائمّه اطهار (عليهم السلام)وارد شده است .



سوّم : در حالت همّ و حزنى كه براى انسان عارض مى شود ، خصوصاً در آنچه سبب ظاهرى براى حزن نباشد ، بواسطه آنكه در « مراة العقول » مجلسى از « معانى الاخبار » روايت شده است كه از حضرت صادق (عليه السلام)سئوال شد از سبب اين نوع حزنى كه سبب ظاهر براى آن نيست ؟



حضرت فرمود : « هر گاه قلب مبارك امام (عليه السلام)محزون مى شود ، پس تأثير مى كند در قلوب شيعيان ، بواسطه شدّت اتّصال معنوى كه ما بين آنها و امام(عليه السلام)چون اتصال شعاع خورشيد به خورشيد حاصل است ، و هم چنين است در جهت سرور قهرى ».( [26] )



پس بنابراين ، لازم و مهم است كه دوستان و اولياء آنحضرت (عليه السلام)در حال اين گونه احزان ، بلكه در هر حزنى بياد آنحضرت بوده كه شايد اين از جهت حزن قلب مبارك ايشان باشد ، پس دعا نموده و فرج و كشف حزن ايشان را از خداوند متعال طلب نمايند .



چهارم : آنكه هر حاجتى و هر مطلبى كه براى خود از خداوند مى خواهند ، دعا براى ايشان و طلب فرجشان را از خداوند مقدّم بدارند ، بواسطه آنچه ذكر شد كه اين هم از نظر عقلى وهم ازنظر نقلى ثابت است ، و از حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)در روايتى نقل شده كه فرمود :



« لازمه كمال ايمان مؤمن و مرتبه اخلاص در مودّت و دوستى او با آنحضرت (عليه السلام)اين است ، كه ايشان و هر امرى كه راجع و متعلّق به ايشان باشد ، بايد در نزد او اهمّ از امر خودش باشد ، و بر آن مقدّم بدارد ».



و ديگر اين تقدّم يك نوع توسّل و استشفاع كامل به آنحضرت (عليه السلام)است ، و آن از جمله آداب مهمّه دعا مى باشد .



و شاهد بر اين دو جهت ، اين فقره شريفه از زيارت جامعه است :



« مستشفع إلى الله عزّوجلّ بكم ، و متقرّب بكم إليه ، و مقدّمكم أمام طلبتي و حوائجي و إرادتي في كلّ أحوالي و اُموري ».( [27] )



يعنى : شما را بسوى خداوند عزّوجلّ شفيع مى نمايم ، و به شما بسوى او تقرّب مى جويم ، و شما را بر هر مطلب و بر همه حاجتهاى خود و بر هر اراده اى كه داشته باشم ، در همه احوال و امور خودم ــ يعنى چه دنيوى چه اُخروى ــ مقدّم مى دارم .



پس بنده مؤمن دراين اقرار كه دراين فقرات شريفه است بايد صادق باشد ، يعنى : چنانچه به زبان اقرار مى كند پس در قلب و به حسب عمل هم چنين باشد ، كه امر مولاى او در نظرش و در نزد اراده قلبى او در هر امرى از امور از امر خودش اهمّ و اعظم باشد ، و هر امرى هم كه تعلّق به ايشان داشته ، سعى او در انجام دادن آن بيشتر از سعى در امر خودش باشد ، و در هر مقامى از جمله در مقام دعا ، امر آنحضرت (عليه السلام)را بر امر خود مقدّم بدارد ، و توسّل به ايشان را وسيله تقرّب نزد خداوند بداند .



پس شفيع قرار دادن آنحضرت (عليه السلام)را نزد خداوند عزّوجلّ از براى مستجاب شدن دعاى او به هر نوعى كه محبوب عند الله باشد لازم بداند ، و از آنجمله است آنكه قبل از طلب حاجت خود از خداوند فرج ايشان را مسئلت نمايد ، چنانچه وارد است در باب صلوات فرستادن ، كه قبل از دعا وسيله استجابت آن دعا مى باشد .



و محبوبيّت اين نوع توسّل به آنحضرت (عليه السلام) ، و اين كيفيّت تقرّب جستن بوسيله ايشان بسوى خداوند نيز از فقرات دعاى حضرت امام زين العابدين (عليه السلام)در روز «عرفه» نقل شد ظاهر مى شود .


پاورقي

[26] ــ مرآة العقول ج9 ص10 و 11 .



[27] ــ مفاتيح الجنان