بازگشت

انواع دعا در ظهور كه سبب نصرت و ياري آنحضرت مي شود


اوّل : در دعاى معصومين (عليهم السلام)كه براى تعجيل فرج نموده اند آمين بگويد ، به اين نحو كه از خداوند تعجيل در استجابت آن دعاها را طلب كند كه خداوند متعال در ظاهر كردن اثر آن دعاها تعجيل فرمايد ، و معناى آمين هم همين مضمون است .



و در حديث وارد شده است كه : « آمين گوينده با دعا كننده شريك است »( [54] ) و واضح است كه شركت با چنان دعاهاى جليله اولياء الله اگر براى كسى ميسّر شود و توفيقش را پيدا نمايد مشمول ( فَذلِكَ فَضْلُ الله يُؤتيهِ مَنْ يَشاء ).( [55] ) خواهد بود .



دوّم : از مؤمنين استدعا كند كه اين دعا را بنمايند ، و به هر وجه كه بتواند آنها را تشويق و ترغيب نمايد ، و هر كس بوسيله اين تشويق دعا كند مثل آن است كه خود او دعا كرده است ، بواسطه آنكه در بعضى از اخبار است كه :



« هر گاه كسى سنّتى و عمل خيرى را انجام دهد تا آنكه در ما بين بندگان جارى گردد پس ما دامى كه اين سنّت و عمل خير باقى است هر كس به آن عمل نمايد مثل ثواب عمل كننده براى آن شخص جارى كننده نوشته مى شود ، خواه زنده باشد يا مرده ، بدون آنكه از ثواب آن عمل كننده چيزى كم شود ».( [56] )



و واضح است كه اين دعا از بهترين اقسام صدقات جاريه است .



علاوه بر اين خصوصيت بعد از آنكه ثابت شد دعا براى فرج و ظهور نصرت و يارى آنحضرت (عليه السلام)مى باشد ، پس اعانت و سعى و تلاش در وقوع اين نصرت هم نصرت و يارى خواهد بود .



سوّم : از خداوند مسئلت نمايد كه به جميع مؤمنين توفيق اين دعا و اين توبه را مرحمت فرمايد ، كه از دعا گوئى آنحضرت غفلت ننمايند ، و اين هم به چند جهت نصرت و يارى آنحضرت است .



1 ــ يكى بواسطه آنچه روايت شده كه : « هركس در حقّ غير دعا و طلب خير نمايد دو برابر آن خير ، يا دويست برابر آن ، يا هزار هزار برابر آن خير به آن دعا كننده عطا مى شود »( [57] )ّ.



2 ــ ديگر بواسطه آنكه در بعضى از اخبار وارد شده كه : از جمله دعاهاى مستجاب دعاى مؤمن در حقّ برادران ايمانى است كه در غياب آنها براى آنان دعا نمايد . اين دعا در حقّ آنها حتماً مستجاب است گرچه در دعا كننده موانع اجابت دعا باشد ، به دليل آنكه مؤمن دعا كننده زبانش را به منزله زبان برادران خود قرار مى دهد ، كه در حقّ آنها از گناه پاك است .



پس در واقع چنين مى شود كه آن مؤمنين به اين زبانى كه آنها به آن گناه نكرده اند در حقّ خود دعا كرده باشند ، چنانچه حكمت اين در حديث قدسى از خداوند به حضرت موسى (عليه السلام)بيان شده است.



پس بنابراين هر مؤمنى كه به جهت دعاى او موفّق به دعا براى فرج شود ، چنان است كه خود او آن دعا را كرده باشد ، چنانچه در عنوان تشويق و ترغيب بيان كرديم .



3 ــ ديگر آنكه در جارى گردانيدن سنّت و عمل خيرى سعى و كوشش نمايد ، چه آنكه اين دعا هم يك نوع سعى در جارى شدن اين نصرت از مؤمنين است ،البته اين وجه را در عنوان قبل بيان كرديم .



4 ــ ديگر آنكه دعا كند كه خداوند آنهائى را كه سعى در دعا گوئى آنحضرت (عليه السلام)مى كنند يارى فرموده و موفّق به آن شوند ، ان شاء الله تعالى بيان خواهيم كرد كه هر نوع اعانت و يارى كه به اهل صلاح شود ، پس آن اعانت و يارى به حضرت خواهد بود ، و هر عملى از اعمال خوب و حسنات انجام دهند به اين وسيله شريك در عمل آنها و از اهل آن عمل محسوب خواهند شد .



5 ــ ديگر آنكه دعا كند كه خداوند جميع گناهانى كه سبب تأخير فرج آل محمّد (عليهم السلام)شده است از جميع مؤمنين و مؤمنات از اموات و احياء آنهابيامرزد ، و بيان آن در عنوان يازدهم خواهد آمد.



6 ــ ديگر دعا كند كه خداوند شرّ جميع اشرار و منافقين را كه موجب تأخير اين فرج شده اند يا مى شوند رفع نمايد .



7 ــ ديگر دعا كند كه خداوند هر سببى كه موجب تعجيل اين فرج است به عافيت ميسّر نمايد .



8 ــ ديگر دعا كند كه خداوند متعال آنچه مانع در تعجيل اين فرج است به عافيت دفع نمايد ، و در احاديث وارد شده كه : چند چيز است كه موجب غيبت آنحضرت (عليه السلام) شده و مانع از تعجيل در ظهور آنحضرت است ، و لكن دعا در دفع همه آنها تأثير دارد كه در هريك به كيفيّت خاصّه اثر مى گذارد . البته اين مقام گنجايش ذكر آنها را ندارد .



9 ــ ديگر دعا كند كه خداوند جميع انصار و ياوران آل محمّد (عليهم السلام) را ــ خصوصاً انصار و ياوران حضرت صاحب الأمر (عليه السلام) كه در قيد حياتند يا در اصلاب و ارحام مى باشند و بعدها به اين عالم خواهند آمد ــ يارى نمايد .



و وجه اينكه آنها در زمره دعا گويان و انصار آنحضرت (عليه السلام)مى شوند آن است كه هر كس در انجام عملى ــ چه در خود عمل يا در مقدّمات آن يا در رفع موانع آنــ سعى نمايد ، پس در واقع از اهل آن عمل خواهد بود . چنانكه مقتضاى اخبار و نظر عرف و اهل اعتبار نيز همين است .



10 ــ ديگر دعا كند بر وجه كلّى كه خداوند در فرج آل محمّد عليهم السَّلام تعجيل فرمايد ، خصوصاً با ضميمه صلوات به اين نحو :



« اَللّهمَ صَلِّ عَلى محمّد وَ آلِ محمّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ».



و اين نوع دعا فضيلت مخصوص دارد ، كه علامّه مجلسى(رحمه الله) در «مقياس المصابيح» از كفعمى (رضي الله عنه) روايت كرده كه حضرت صادق (عليه السلام)فرمود :



« هر كس بعد از نماز صبح و ظهر اين صلوات را بخواند نميرد تا قائم آل محمّد (عليهم السلام)را ملازمت كند».( [58] )



11 ــ ديگر آنكه بر دشمنان آنحضرت(عليه السلام)لعن نمايد ، و مخذول و مقهور شدن آنها را از خداوند متعال بخواهد ، چنانچه در « بحار » و « تفسير حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام)» روايت فرموده از حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) به اين مضمون كه :



هركس دشمنان ما را لعن نمايد ، ملائكه لعن او را مى شنوند و به لعن او آنها نيز همه دشمنان ما را لعن مى نمايند ، و به درگاه الهى شهادت مى دهند كه اين بنده آنچه مى توانست نصرت و يارى اولياء تو را نمود ، پس دعا در حقّ او مى نمايند ، پس از حضرت احديت جل شانه به آنها خطاب مى رسد كه : دعاء شما را در حقّ او شنيدم « و صليت على روحه في الأرواح و جعلته من المصطفين الأخيار ».( [59] )



12 ــ ديگر آنكه از براى وجود اقدس و اشرف آنحضرت صلوات الله عليه دعا كند ، و از خداوند متعال سلامت و عافيت حضرتش را از جميع آفات و عاهات روحى و جسمى ، و از جميع هموم و احزان درخواست نمايد .



و لكن اين قسم دعا به بعض خصوصيّات آن نصرت و يارى آنحضرت در جهات دنيوى ايشان خواهد شد ، و بيان آن در فصل سوّم از باب اوّل خواهد آمد ان شاء الله تعالى .



و همه اين عناوينى كه در باب دعا در امر فرج آنحضرت (عليه السلام)ذكر كرديم مضمون همه آنها در فقرات دعاهائى كه در مورد آن حضرت(عليه السلام) وارد شده مذكور است ، علاوه بر آنكه گفتيم با اين عناوين نصرت و يارى به وجود مبارك آن حضرت(عليه السلام)نيز حاصل مى شود .



پس هر كس به هريك از اين عناوين به زبان خود دعا نمايد يعنى آنچه از ادعيه مخصوصه وارد شده ــ كه مشتمل براين عناوين است ــ تلاوت كند ، پس بدين وسيله در زمره ياران آنحضرت (عليه السلام)محسوب خواهد بود ، و به فيض كامل نصرت و يارى ايشان فائز خواهد شد ، و توضيحات بيشتر در اين مورد در كيفيّت يازدهم خواهد آمد .


پاورقي

[52] ــ ترجمه : اگر شيعيان ما ـ كه خداوند توفيقشان دهد ـ دلهايشان در وفا به عهد و پيمانى كه باما دارند گرد هم مى آمدند ، از فيض ديدار ما محروم نمى شدند ، و سعادت ديدار ما زودتر نصيبشان مى شد ، ديدارى راستين و از روى معرفت. ما را از آنان چيزى باز نمى دارد جز اخبار ناخوش آيند و غيرمترقبه ايكه از آنهابه مامى رسد.(بحارالانوار ج53 ص177 حديث8 .



[53] ــ ترجمه : او با كارها به هدف خود كه ظلم و ستم به شيعيان است نمى رسد ، چرا كه ما در پشت سر آنان با دعائى كه از پروردگار زمين و آسمان پنهان نيست براى حفظ آنان دعا مى كنيم ، و با اين دعا دلهاى دوستان ما مطمئن و به كفايت از آن محكم ميشود ، گرچه سر و صداى آنها رعب آفرين باشد ، و سرانجام نيكو براى آنان است ماداميكه از گناهانى كه نهى شده است اجتناب ورزند . (بحارالانوار ج 53 ص 177 حديث 8).



[54] ــ مستدرك الوسائل ج5 ص240 حديث5775 .



[55] ــ ترجمه : اين فضل خداست كه بر هركس بخواهد عطا مى كند. (سوره مائده آيه54) .



[56] ــ بحارالانوار ج7 ص94 .



[57] ــ رجوع شود به كافى: ج2 ص507 و 508 .



[58] ــ بحارالانوار ج51 ص32 .



[59] ــ ترجمه قسمت عربى: «و به روح او در بين ارواح درود مى فرستم ، و او را از برگزيدگان قرار دادم». (تفسيرامام حسن عسكرى (عليه السلام) ص47 ، بحارالانوار ج27 ص222 حديث11).