بازگشت

نصرت وياري امام زمان (ع) بادعادرتعجيل فرج آن حضرت


كيفيت هفتم سعى و اهتمام در دعا نمودن در تعجيل فرج آنحضرت صلوات الله عليه است ، و بيان آن بر وجه اجمال چنين است كه :



چون بر حسب برخى از احاديث و اخبار قطعيّه بلكه به مقتضاى ضرورت مذهب حقّ ثابت و معلوم است كه احقاق جميع حقوق الهيّهجلّ شأنه و حقوق جميع انبياء و اوصياء و اولياء از اوّلين و آخرين ، چه نسبت به نفوس طيّبه و پاك آنها ، و چه نسبت به حرمت آنها ، يا اهل و اولاد آنها ، يا مال آنها ، و نيز ظهور جميع آثار دين و معالم حقّ موقوف به ظهور موفور السّرور حضرت بقية الله (عليه السلام) است آن را خداوند در قرآن وعده فرموده :



( هُوَ الّذي اَرسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ).( [28] )



و فرمود :( وَعَدَ الله الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحات لَيَسْتَخْلفَنَّهُمْ في الأرْضِ كَما اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَُيمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الّذي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوفِهِمْ اَمْناً يَعْبُدُونَنى لايُشْرِكُونَ بى شَيْئاً ).( [29] )



و فرمود : (وَ نُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فى الأرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ).( [30] )



و همچنين به مقتضاى بسيارى از اخبار و فقرات شريفه ادعيه و زيارات امر ظهور آنحضرت صلوات الله عليه و اصل وقوع آن يك وعده الهى است كه تخلّف پذير نيست ، و لكن تأخير و تعجيل وقوع آن از امور بدائيّه است .



و همچنين بر حسب برخى از اخبار ثابت شده است كه دعاى مؤمنين هرگاه با آدابش واقع شود ، تأثير و مدخليّت تامّه در تعجيل آن دارد ، پس بايد همّ مؤمن در امر ظهور آنحضرت (عليه السلام) كامل تر باشد ، و انتظارش بيشتر باشد ، و به سبب طولانى شدن آن و مخفى بودن آثار دين و خذلان مؤمنين محزون تر باشد ، كه اين حالات از جمله آداب اين دعا است .



پس با اين حال به قصد احقاق حقوق الهى و حقوق اولياء و ائمّه معصومين (عليهم السلام)و ظهور آثار دين مبين و خذلان كفّار و مشركين تعجيل فرج و ظهور آنحضرت صلوات الله عليه دعا نمايد .



بنابراين دعاء او در اين حال در تعجيل فرج مدخليّت و سببيّت تامّه پيدا مى كند ، و اين مدخليّت پيدا كردن به دو عنوان است :



عنوان اوّل به ملاحظه آنچه در قصد و نيّت اوست از آرزوى قلبى بر وقوع فرج و همّ آن را در دل داشتن ، چنانچه شرح بيان اين عنوان در كيفيّت هشتم مى آيد .



عنوان دوّم به ملاحظه تأثيرى كه در اين نحو دعاى بنده حاصل مى شود ، بر حسب وعده الهى در استجابت آن در باب تعجيل شدن فرج ، چنانچه اين هم بزودى بيان مى شود ان شاء الله تعالى .



و البته چنانچه در هر امرى اگر فعل كسى در وقوع آن مدخليّت و سببيّت پيدا كند ، از اعوان و انصار صاحب آن امر محسوب مى شود ، پس در امر فرج اهلبيت اطهار (عليهم السلام)چنين است كه افتتاحش به وجود حضرت صاحب الامر صلوات الله عليه مى باشد ، هر گاه كسى به عنوان مزبور مدخليّت و سببيّت پيدا نمايد ، پس او در واقع داخل در زمره اعوان و انصار ايشان است و به فضل جزيل آنها فائز مى شود .



پس در اينجا بيان دو امر به صورت اختصار ــ براى ياد آورى اهل عبرت ــ لازم و مهمّ است :



اوّل : در بيان برخى از رواياتى كه وارد شده است در آنكه ظهور آثار حقّ موقوف است به ظهور امر آنحضرت صلوات الله عليه .



دوّم : در بيان اخبارى كه وارد شده در آنكه براى تعجيل ظهور دعا اثر كامل دارد .


پاورقي

[28] ــ ترجمه: اوست آنكه پيامبرش را براى هدايت و دين حقّ فرستاد تا بر همه دين پيروز و غالب گرداند و اگرچه مشركين كراهت داشته باشند. (سوره توبه آيه33)



[29] ــ كسانيكه ازشماايمان آورداند و كارهاى شايسته انجام دادند خداوند وعده داده كه آنان را در زمين خليفه قرار دهد ، همچنانكه افرادى قبل از اينها بودند خليفه قرار داده بود ، و متمكّن خواهد كرد بر ايشان دين ايشان را كه براى آنها پسنديد ، و خوف و ترس آنان را به امن و ايمن تبديل خواهدكرد ، مرا پرستش نمائيد و چيزى را بر من شريك قرارندهيد.(سوره نور آيه55)



[30] ــ ترجمه: و ما اراده كرديم بر آنانكه در زمين ضعيف داشته بودند منّت گذاشته و آنان را پيشوايان و وارثان قرار دهيم. (سوره قصص آيه 5)