بازگشت

افعال انسان در مقام ترتّب اجر و ثواب


بنابر آنچه در معناى مرابطه ذكر و نيز از حديث امام محمّد باقر (عليه السلام) و احاديث ديگر استفاده مى شود ، ظاهر مى گردد كه تقوا و آنچه بعد از آن ذكر كرديم ــ يعنى كيفيات سه گانه ــ همه از قسم دوّم مرابطه محسوب مى شوند به اين بيان كه : افعال صادره از انسان در مقام ترتّب اجر و ثواب بر آنها ، بر چهار قسم است :



قسم اوّل : افعالى است كه فى نفسها جنبه عبادى ندارند ، يعنى در جمله عبادات متعارفه معيّنه در شرع محسوب نمى شوند ، پس اجر و ثوابى هم بر آنها مترتّب نمى شود ، مگر در حالتى كه در آنها قصد عبادت بشود ، و به يك عنوان از عناوين عبادت او را در آورند .



و اين قسم مثل كليّه اُمور مباح ــ مانند خوردن و آشاميدن و خواب و رفت و آمد و معاشرت و امثال آنها ــ هر گاه در مقام مقدّمه امر مستحبى يا واجبى واقع شوند در آنها قصد عبادت كند اجر و ثواب بر آن مترتّب شده و از عبادات محسوب مى شود ، مثل آنكه چيزى را بخورد يا بياشامد ، يا مباحى را انجام دهد از جهت خواهش يا سرور مؤمنى كه در اين حال استحباب پيدا مى نمايد ، و فضل و اجرهاى بزرگ و مهمّ بر آن مترتب مى شود ، يا آنكه مقدارى كه به حدّ ضرورت است از اكل و شرب و نوم يا معاملات را از جهت رفع ضرورت از جهت مقدّمه عمل به فرائض و تكاليف الهيّه بجاى آورد ، پس در اين حال عنوان وجوب پيدا مى كند .



بلى بعضى از اين امور مباحه در بعضى از مقامات فضل و شرافت تبعى پيدا مى كند ، و اجر و ثواب بر آن مترتّب مى شود ، بدون آنكه در آن قصد عبادت كند ، چون خواب عالم كه عبادت است ، و اين قهراً از جهت شرافت علم او است ، و چون خوابيدن شخص روزه دار كه از جهت شرافت صوم است ، و چون خوابيدن در ماه مبارك رمضان كه از جهت شرافت آن ماه شريف است ، و امثال آنها .



قسم دوّم : افعالى است كه صورت عبادت دارد ، و لكن اگر در آنها قصد عبادت نكند عبادت نمى شود و اجر و ثوابى بر آن مترتّب نمى شود ، و اين قسم مثل كليّه عبادات ــ مانند روزه و نماز ــ مى باشد كه هر گاه قصد قربت در آن نشود از عبادت بودن خارج مى شوند ، اگر چه صورتاً عبادت است بر حسب آنچه در تفصيل نيّت در كتب فقهى بيان شده است .



قسم سوّم : افعالى است كه خصوصيّتى دارد كه فى نفسه محبوب الهى است ، ولو آنكه قصد قربت در آن نشود ، و با قصد قربت افضل و اكمل خواهد شد ، چون احسان كردن كه آن فى نفسه امرى است محبوب و مطلوب از هر كه صادر شود ـ ولو از كافر باشد ـ جزاى خيرى مترتّب بر آن مى شود چه در دنيا و چه در آخرت ولو به تخفيف عذاب باشد .



پس دراين قسم هرگاه بنده مؤمن اقدام كند ، و قصد قربت هم در آن بنمايد موجب كمال اجر و ثواب آن مى شود ، و وسيله ارتفاع مقام او در درجات عاليه جنان مى شود .



قسم چهارم : افعالى است كه در عنوان و مصداق خارجى يك عمل است ، و لكن به حسب نيّت و قصد اگر انسان مصداق اعمال متعدده قرار دهد پس اجر و ثواب كامل هر يك را دريابد .



مثل آنكه شخصى مؤمن باشد ، سيّد باشد ، عالم باشد ، مضطرّ هم باشد ، پس احسان به او در عنوان و مصداق خارجى يك عمل است ، و لكن عنوان احسان به مؤمن ، و احسان به ذريّه رسول (صلى الله عليه وآله) ، و احسان به عالم ، و احسان به مضطرّ ، و احسان به مظلوم ، و اگر رحميّت هم باشد احسان به رحم است ، و هرچه از اين عنوانها باشد هر كدام عمل و عبادتى مستقلّ است كه هر گاه انسان به هريك در هر مورد خاصّى اقدام كند اجر كامل دارد ، و لكن ممكن است در چنين موردى همه آن عناوين را قصد كند ، و اجر هريك را كاملا دريابد .



و از اين قبيل كه تداخل افعال به حسب نيّت است در بعضى از واجبات و مستحبات جارى است كه در يك عمل به حسب نيّت اعمال متعدّد محقّق مى شود ، از آنجمله در امر غسل كه ممكن است به يك غسل نيّت اغسال متعدّده كرد ـ چه واجب و چه مستحب ـ و اثر همه حاصل شود ، و يا در نماز كه ممكن و جائز است در يك نماز به حسب نيّت ، دو نماز را به عمل آورد ، بر حسب تفصيلى كه در كتب فقهى بيان شده است .



بنابراين آنچه در باب نصرت حضرت ولى عصر(عليه السلام) ذكر شد از اُمور پنج گانه و اُمور ديگرى ـ كه ذكر خواهد شد ـ از كيفيّات هفتگانه ، پس هرگاه فى نفسه از اُمور مباحه باشد به واسطه همان كه قصد نمايد در آن حصول نصرت ولى عصر(عليه السلام) را در مقامى كه اميد حصول آن باشد ، عمل او نصرت آنحضرت مى شود ، و عنوان مرابطه پيدا مى كند ، و بوسيله آن داخل در انصار ايشان و مرابطين در امر ايشان مى شود ، و فضيلت نصرت و مرابطه با ايشان را در مى يابد ، خصوصاً در حالى كه در خارج هم اثر نصرت بر آن مترتّب شود .



امّا هريك از امور مزبوره كه فى نفسه از جمله عبادات باشد ، كه جنبه عبادى آن به غير عنوان نصرت باشد ، به حسب مصداق خارجى آن ، چون تقوا و همه فرائض الهى ، يا از جمله عباداتى باشد كه عنوان نصرت هم قهراً بر آن مترتّب مى شود ولو بدون قصد آن ــ چون هدايت جاهلين و امر به معروف و نهى از منكر ــ پس در اين نوع هر گاه بنده بالخصوص قصد نصرت و يارى نمايد ، اين موجب كمال درجه اجر و ثواب او به چندين برابر مى شود ، علاوه بر آنكه اجر و ثواب كامل آن عناوين ديگر هم كه خود آن اعمال دارند در مى يابد ، پس بواسطه همين قصد نصرت ، جميع آن اُمور مسطوره عنوان مرابطه پيدا مى نمايند ، و اجر كامل آن بر هريك از آنها مترتب مى شود .



و امّا اُمورى كه اصل عبادت بودن آنها در خارج به همان عنوان «نصرت امام» (عليه السلام)است ــ چنانچه در فصل سوّم بيان خواهد شد ان شاء الله تعالى ــ پس حكم آنها در جهت مرابطه بودن و ترتّب فضل مرابطه بر آنها واضح است .