بازگشت

اقسام مرابطه


مرابطه بر دو قسم است :



قسم اوّل : كه معهود است در احكام ظاهرى شرعى آن است كه جمعى از مسلمين و از اهل ايمان در سرحدّات و مرزهاى ممالك اسلامى آماده باشند براى دفع دشمنان كه داخل در بلاد مسلمين نشده و هجوم بر آنها نياورند .



و نصرت بودن اين كيفيّت واضح است ، زيرا اين هم ــ يعنى دفع شر اعداء دين و اهل آن و حفظ بيضه اسلام و مؤمنين ــ از امورى است كه راجع به وجود مبارك امام (عليه السلام) ، پس سعى در آن به هر وجه و هر درجه اى از درجات آن نصرت و يارى آن حضرت(عليه السلام) است ، هم نسبت به وجود مباركش كه رفع سختى و مشقّتى از ايشان نموده ، و هم نسبت به عزّ و شرف ايشان ، چرا كه در غلبه مشركين آثار ايشان از بين مى رود ، و در غلبه اهل دين احياء امر و ظهور آثار و شئونات ايشان مى شود ، و هم يارى ايشان است نسبت به متعلّقان و دوستان ايشان كه از شرّ دشمنان از نظر جان و مال و عرض و دين حفظ مى شوند .



قسم دوّم : از مرابطه اين است كه : مؤمنين در هر حال منتظر فرج ائمّه دين و هداة معصومين (عليهم السلام)باشند ، و در تسليم و اطاعت امر آنها و صبر بر طول زمان ظهور و فرج ، و در آنچه در حال استتار آنها و امر آنها است ـ از ابتلائات ـ ثابت قدم باشند ، و در اين حال در حدّ امكان اسباب جهاد و اسلحه ـ و لو يك تيرى باشد ـ مهيّا نمايند ، و قلباً عزم بر يارى ايشان در هنگام ظهور داشته باشند ، و از نظر ظاهرى و جسمى هم در امر آنها ثابت قدم باشد .



و از شواهد بر اين قسم و بر كمال فضل آن ، روايتى است كه در « روضه كافى » از ابوعبدالله جعفى نقل شده كه جعفى گويد :



حضرت امام محمّدباقر(عليه السلام) فرمود : مرابطه در نزد شما چند روز است ؟



گفتم : چهل روز .



فرمود : لكن مرابطه ما مرابطه ايست كه هميشه روزگار است ، و هر كس مرابطه نمايد در راه ما ــ يعنى براى يارى ما اسبى را مهيّا نمايد ــ براى او به اندازه دو برابر وزن آن ثواب و پاداش است ، مادامى كه آن را نگاه داشته ، و هركس براى يارى ما سلاحى را ــ يعنى اسباب جنگى را ــ مهيّا كرده و نگاه دارد براى او ثوابى به اندازه وزن آن است ، مادامى كه نزد او هست .



آنگاه فرمود : از يك دفعه و دو دفعه و سه دفعه و چهار دفعه جزع نكنيد ، بدرستيكه مَثَل ما و شما مانند پيامبرى است كه در بنى اسرائيل بود ، پس خداوند جل شأنه به او وحى فرمود : كه قوم خود را به جهاد دعوت كن ، زيرا كه تو را يارى مى كنم .



پس آنها را از هر كجا كه بودند جمع نموده ، و به اتّفاق هم روى بسوى دشمن نهادند ، هنوز شمشير و نيزه بكار نبرده بودند كه دشمنان بر آنها غلبه كردند ، و ايشان روى به هزيمت نهادند .



دفعه دوّم حقّ تعالى به آن پيامبر وحى فرمود كه : قوم خود را بسوى جهاد دعوت كن ، بدرستيكه من شما را يارى مى كنم .



چون قوم خود را دعوت به جهاد نمود ، گفتند : تو وعده نصرت به ما دادى و ما مغلوب شديم .



حقّ تعالى به آن پيغمبر وحى فرمود كه : اگر جهاد نكنيد مستوجب آتش خواهيد بود .



پس عرض كرد : خدايا جهاد با كفّار بهتر از آتش عذاب است .



پس قومش را به جهاد دعوت كرد ، و سيصد و سيزده نفر از آنها ــ به عدد اهل بدر ــ دعوت او را اجابت نمودند ، پس آن پيامبر با آن سيصد و سيزده نفر رو بسوى دشمن نهادند ، هنوز شمشير و نيزه بكار نبرده بودند كه حقّ تعالى آنها را نصرت و يارى فرمود و فتح نمودند ، و بر دشمنان غالب شدند .( [3] )



و نيز در « بحار» از « غيبت نعمانى» روايت شده كه حضرت صادق (عليه السلام)فرمود :



« هر يك از شما براى ظهور قائم (عليه السلام)آلت حربى مهيّا كنيد ، اگر چه يك تير باشد ، اميد است همين كه اين نيّت را داشته باشد ، حقّ تعالى او را از اصحاب و ياوران او قرار دهد ».( [4] )


پاورقي

[3] ــ روضه كافى: ص381 حديث576 .



[4] ــ غيبت نعمانى ص320 .