بازگشت

خلوص نيّت در زيارت حضرت سيد الشهداء


در بيان نيّت و خلوص در آن است ، بعد از تحقّق اركان ايمان يعنى توحيد و امر رسالت و ولايت مهمترين شرطى كه در عبادات و نيز در زيارت حضرت ابى عبدالله (عليه السلام)مى باشد نيّت است ، كه هم صحّت آنها و هم درجه قبولى و كمال آنها موقوف به نيّت است ، كه بعضى از مطالب مربوط به آن در كيفيّت خلوص آن در مسئله انتظار فرج ذكر شد ، و امّا بعضى از مطالبى كه متعلّق به اين عمل شريف است بطور اختصار بيان ميشود:



با توجه به اخباريكه نقل كرديم واضح گرديد كه اين عمل از اعظم و اشرف و افضل و اكمل عبادات جليله الهيّه است ، و بنابراين هم صحّت و هم قبولى آن توقف به نيّت و خلوص آن دارد.



و امّا صحّت آن پس مشروط است به اوّلين درجه از خلوص در نيّت ، و مراد از صحّت آن است كه عمل را طورى انجام دهد كه يك درجه و يك مرتبه از اجر و ثواب اُخروى بر آن مترتب شود ، و بنده بوسيله آن مستحق تفضّل آن اجر از خداوند متعال شود ، يعنى طورى نباشد كه بنده به جهت اخلال در شرايط مهمّه آن بكلّى از ثوابهاى اُخروى آن محروم و بى نصيب گردد .



و مراد از اوّلين درجه خلوص در نيّت آن است كه نيّت از ريا ــ يعنى حصول شهرت و خوش آمدن مردمان ــ و از هواى نفسانى و شهوات دنيوى سالم و خالى باشد ، و غرض از اقدام به آن عمل مجرّد و محض محبوبيّت آن نزد خداوند باشد.



و امّا درجه قبولى و مرتبه كمال اين عمل شريف مشروط به مرتبه كامله از خلوص است. و اين مرتبه قبولى و كمال به عنوان كلّى بر دو ميزان است:



ميزان اوّل : آن است كه عمل طورى بجاى آورده شود كه بر آن عطا شدن تعداد زيادى از ثوابهاى حجّ و جهاد و صيام و صدقه و ذكر و حسنه و استقبال و مشايعت نمودن ملائكه او را در ذهاب و اياب ــ خاصه ملائكه عظام ، چون حضرت جبرئيل و ميكائيل و عزرائيل (عليهم السلام) و امثال آنها ــ تا آنكه به هزار و صد هزار و دويست هزار برسد بلكه تا به حدّى كه از حدّ شمارش خارج گردد مترتّب شود.



و اين مرتبه كمال در آن مرتبه از خلوص حاصل مى شود كه غرض و نيّت بنده محض فائز شدن به اين ثوابهاى مهمّ باشد ، و هيچ جهت دنيوى ولو جهات راجحه آن كه خارج از هواى نفسانى است ملاحظه نشود ، و اين در حالتى است كه بنده در قلب خود به وجه يقين معترف باشد كه همه اين ثوابها و عطاياى بزرگ به جهت انتساب عمل به وجود مبارك حضرت ولى الله اعظم ــ ابى عبد الله الحسين (عليه السلام) ــ است ، و در نظر خود استعجاب و استنكار از بزرگى و زيادى آن ثوابهاى اُخروى الهى كه براى اين عمل شريف وارد شده ننمايد.



ميزان دوّم : آن است كه عمل به وجهى بجاى آورده شود كه بنده بوسيله آن علاوه بر ثوابهاى مزبوره به مرتبه مقرّبين از عبادالله مخلصين فائز شود ، مثل آنكه در زمره كرّوبيّين و مفلحين و صدّيقين و منجين داخل شود ، و مثل آنكه اسم او و عمل او در علّيين نوشته شود ، و مثل آنكه در سر سفره و خوانى كه مخصوص حضرت رسول و حضرت اميرالمؤمنين و حضرت صدّيقه طاهره(عليهم السلام)مى باشد بنشيند ، و مثل آنكه بر عمل او ثواب حجّ حضرت رسول (صلى الله عليه وآله)نوشته شود ، و روز قيامت آنحضرت با او مصافحه فرمايند ، و مثل آنكه در تحت لواء خاص آنها داخل شود ، و در درجات عاليه مخصوصه اهلبيت (عليهم السلام)به آنها ملحق گردد .



و اين مرتبه از قبولى و كمال در اين مرتبه از خلوص حاصل مى شود ، كه غرض و نيّت بنده محض اين امر ، يعنى صله با حضرت رسول (صلى الله عليه وآله)و ائمّه معصومين (عليهم السلام)باشد ، يا سرور آنها يا نصرت و يارى آنها يا اداء حقّ واجب از مودّت آنها ، يا اداء حقّ عظيم در شكر ولى نعمت بودن آنها ، يا رغم انف و مخذوليّت دشمنان آنها ، يا رأفت و رحمت و رقّت بر مقام مظلوميت آنها و امثال اينها باشد.



در واقع همه آن خصوصيّات و كيفيّات برگشت به اعتصام و تمسّك به حبل الله و تعظيم شعائر الله و توجّه به سوى ابواب الله و مَشْى فى سبيل الله و سلوك فى صراط الله و دعوت به اسماء الحسنى الهيّه دارد ، و نتيجه همه اينها كمال خلوص در توحيد و ايمان و اسلام و ايقان و عرفان است