نشانه هاي ظهور
ظهور مصلح آخرين ، حضرت بقية الله الاعظم ، ارواحناله الفداء، با حوادث طبيعى ، رويدادهاى اجتماعى و تحولات سياسى بسيارى همراه است كه همه ، نشان از آماده شدن جهان براى ورود به عصرى جديد و آغاز دورانى سرنوشت ساز از حيات كره خاك دارند.
از مجموع اين حوادث ، رويدادها و تحولات كه پيش از ظهور و يا همزمان با آن واقع مى شوند تعبير به نشانه ها و يا علايم ظهور مى شود.
البته اين نكته را بايد توجه داشت كه همه اين نشانه ها در يك زمان واقع نشده و از نظردورى ويا نزديكى به وقت ظهور با يكديگر تفاوت دارند.
از زمان پيامبر اكرم ، صلى الله عليه و آله ، كه بشارت به ظهور مردى از آل محمد، عليهم السلام ، در آخرالزمان داده شد، بيان نشانه هاى ظهور او نيز آغاز شد. امام على ، عليه السلام ، بارها در خطبه ها و سخنان خود اصحاب را نسبت به رويدادهاى عصر ظهور آگاهى مى دادند و آن ها را متوجه اين رويداد عظيم مى ساختند. امامان بعدى نيز هر يك به نوبه خود مردم را نسبت به نشانه هاى ظهور هشدار مى دادند.
اكنون ما مواجه با مجموعه اى قابل توجه از روايات و كلمات معصومين ، عليهم السلام ، هستيم كه در هر يك از آنها به گوشه اى از رويداد عظيم ظهور مصلح آخرالزمان اشاره شده و اگر ما آنها را در كنار هم قرار دهيم ، مى توانيم به تصويرى نسبتا واضح از وضعيت اجتماعى ، سياسى ، نظامى و حتى طبيعى و جغرافيايى جهان در آستانه ظهور دست يابيم .
بدون شك مطالعه در روايات مربوط به نشانه هاى ظهور در عصر ما - كه بيش از هر عصر ديگر التهاب جهانى براى ظهور احساس مى شود - از ضرورتهاى بى چون و چراست و بر شيعيان آل محمد،عليهم السلام ، واجب است كه با دقت تمام همه نشانه هاى ظهور را مورد توجه قرار دهند، و با تطبيق آنها با وضعيت كنونى جهان ، رسالت خويش را بهتر بشناسند.
دسته بندى نشانه هاى ظهور
در كتب و منابع از حوادث و رويدادهاى مختلفى به عنوان نشانه هاى ظهور ياد شده است تا جايى كه برخى از صاحبنظران شمار اين حوادث و رويدادها را تا بيش از شصت مورد رسانده اند. با بررسى اين نشانه ها به نظر مى رسد كه آن ها به دو اعتبار قابل دسته بندى هستند:
1 - به اعتبار نوع حادثه و رويداد
2 - به اعتبار زمان وقوع حادثه و رويداد
در ديدگاه نخست ملاك دسته بندى اين است كه آيا آن حادثه و رويدادى كه در روايت ذكر شده از جمله رويدادها و حوادث اجتماعى است يا در زمره وقايع و رخدادهاى طبيعى ؟
اما در ديدگاه دوم آن چه ملاك دسته بندى قرار گرفته اين است كه آيا حادثه و رويدادى كه از آن به عنوان نشانه ظهور ياد شده در فاصله اى نزديك به عصر ظهور امام عصر، عليه السلام ، رخ مى دهد، يا در فاصله اى دور از عصر ظهور؟
با تلفيق اين دو دسته بندى مى توان نشانه هاى ظهور را به چهاردسته كلى تقسيم كرد:
1 - حوادث و رويدادهاى اجتماعى كه در فاصله اى نزديك به عصر ظهور رخ مى دهند:
براى اين گونه حوادث مى توان به وقايعى مانند قيام وشورش سفيانى و كشته شدن نفس زكيه در مسجد الحرام اشاره كرد.
شيخ طوسى ، در كتاب الغيبة از امام صادق ، عليه السلام ، چنين نقل مى كند:
خمس قبل قيام القائم من العلامات : الصيحة و السفيانى ، والخسف بالبيداء و خروج اليمانى و قتل نفس الزكية .
پنج رويداد پيش از به پا خاستن قائم از نشانه ها به شمار مى رود: برخاستن ندايى از آسمان ، خروج سفيانى ، شكافته شدن زمين در منطقه ((بيداء))، خروج مردى از يمن و كشته شدن نفس زكيه .
در مورد ((خروج سفيانى )) و ((كشته شدن نفس زكيه )) كه در اين روايت به عنوان نشانه ظهور ذكر شده بايد گفت :
چنان كه در روايات آمده است ((سفيانى )) مردى است از نسل ال ابى سفيان كه از شام و يا همان سوريه فعلى سر به شورش برداشته و مناطق زيادى را، تحت تسلط خود مى گيرد، تا سرانجام در زمانى كه به قصد تصرف مكه راهى اين مكان مى شود در منطقه اى بين مدينه و مكه آن به ((بيداء)) گفته مى شود زمين شكافته شده و لشكريان او در دل زمين فرو مى روند.
مطابق روايتى كه نعمانى در كتاب الغيبة از امام محمد باقر، عليه السلام نقل مى كند، شورش و طغيان سفيانى و قيام حضرت مهدى ، عليه السلام ، در يك سال واقع مى شود.
اما در مورد ((نفس زكيه )) بايد گفت كه او، به تعبير روايات ، مردى از اولاد امام حسن ، عليه السلام ، است كه درمسجد الحرام و در بين ركن و مقام ابراهيم كشته مى شود. وقوع اين رويداد از و نشانه هاى حتمى ظهور حجت بن الحسن ، ارواحناله الفداء، به شمار مى آيد و چنان كه شيخ مفيد در كتاب الارشاد، از امام محمد باقر، عليه السلام ، نقل كرده است . ميان كشته شدن اين فرد و قيام قائم بيش از پانزده شب فاصله نمى شود.
اما در مورد خروج ((يمانى )) نيز بايد گفت كه به نقل روايات ، همزمان با قيام سفيانى در شام ، مردى از يمن نيز حركتى را آغاز مى كند و مردم را به سوى حق و طريق مستقيم فرا مى خواند و قيام او صحيح ترين قيامها و پرچمى كه او بلند مى كند هدايتبخش ترين پرچم ها خواهد بود.
2 - حوادث و رويدادهاى اجتماعى كه در فاصله اى دور از عصر ظهور رخ ميدهند:
دسته دوم از حوادث و رويدادهاى اجتماعى ، برخلاف دسته اول از نظر زمان به زمان قيام قائم نزديك نبوده و به يك تعبير بيش از آن چه علامت ظهور به حساب آيند، نشانى بر صدق گفتار پيامبر اكرم ، صلى الله عليه وآله ، امامان معصوم ، عليهم السلام ، در مورد ظهور قائم ال محمد، عليه السلام ، هستند. به عبارت ديگر وقتى پيامبر اكرم و يا ساير پيشوايان دين يك رويداد اجتماعى را در فاصله چند صد سال از عصر خويش پيش بينى مى كنند و ما به چشم خود وقوع اين حوادث را مشاهده ميكنيم ، بيش از پيش در اعتقاد خود به ظور منجى عالم بشريت يقين پيدا كرده و به خود اجازه شك در ساير وقايعى كه وقوع آنها درزمانى نزديك به قيام قائم پيش بينى گرديده است ؛ نمى دهيم ، و بر ما مسلم مى شود كه كلام پيشوايان دين بى كم و كاست ، تحقق خواهد يافت .
نعمانى در كتاب خود از امام محمد باقر، عليه السلام ، نقل مى كند كه زوال دولت بنى اميه و استقرار دولت بنى عباس از وقايعى است كه در قبل از ظهور قائم رخ ميدهد.
وقتى به اين نكته توجه كنيم كه امام محمد باقر، عليه السلام ، هجده سال قبل از زوال دولت اموى و روى كار آمدن دولت عباسى وفات نموده اند؛ براى ما اين موضوع روشن مى شود كه كلام ائمه بى هيچ ترديدى براساس علم الهى صادر شده است .
در روايتهايى كه از پيامبر اكرم ، صلى الله عليه وآله ، و امامان معصوم ، عليهم السلام ، به ما رسيده وقوع حوادث و رويدادهاى اجتماعى مختلفى در قبل از قيام مهدى ، ارواحناله الفداء، پيش بينى گرديده كه با بررسى اسناد و كتابهاى تاريخى وقوع بسيارى از آن ها بر ما مسلم شده و به راحتى مى توانيم واقع پيش بينى شده را با آن چه در خارج واقع شده و در كتابهاى تاريخ نيز ثبت شده است تطبيق دهيم .
3 - حوادث و رويدادهاى طبيعى كه در فاصله اى نزديك به عصر ظهور رخ مى دهند:
يكى از اين حوادث كه در فاصله كمى از قيام مهدى منتظر، عليه السلام ، رخ مى دهد، ندايى است كه از آسمان برخاسته و نام حضرت قائم را به گوش تمام جهانيان مى رساند، نعمانى ، شيخ صدوق و شيخ طوسى در كتابهاى خود روايات زيادى را در اين مورد نقل كرده اند كه ما به ذكر يكى از آنها بسنده مى كنيم .
نعمانى به سند خود از امام محمد باقر، عليه السلام ، چنين نقل مى كند:
الصيحة لاتكون الا فى شهر رمضان ، شهر الله ، هى صيحة جبرئيل ، عليه السلام ، الى هذا الخلق ، ثم قال : ينادى مناد من السماء باسم القائم ، عليه السلام ، فيسمع من بالمشرق و من بالمغرب . لايبقى راقد الا استيقظ و لاقائم الا قعد، و لا قاعد الا قام على رجليه فزعا من ذلك الصوت ، فرحم الله من اعتبر بذلك الصوت فاجاب .
آن نداى آسمانى برنخواهد خواست مگر در ماه رمضان كه ماه خداست ، آن ندا از جبرئيل است كه خطاب به مردم سر داده مى شود و نام قائم را در همه جا طنين انداز مى سازد، تا آن جا كه همه ساكنان زمين از شرق تا به غرب آن ندا را خواهند شنيد. از وحشت شنيدن آن ندا هركس درخواب فرو رفته بيدار شده و هركس بر پا ايستاده ، ناچار به نشستن مى شود و هركس بر زمين نشسته ، بناگاه از جاى بر مى خيزد. پس رحمت الهى بر كسى باد كه اين ندا را بشنود و به آن پاسخ گويد.
از جمله وقايع طبيعى ديگرى كه در قبل از قيام منجى عالم بشريت رخ مى دهد و در روايات ما به آن اشاره شده است ، نوعى از ماه گرفتگى و خورشيد گرفتگى است كه درتمام طول كره زمين سابقه نداشته و باعث بر هم ريختن حساب تمام ستاره شناسان ميشود. در اين مورد نيز روايات متعددى ذكر شده است كه تنها يكى از آنها را به نقل از نعمانى ذكر مى كنيم :
او در كتاب خود از امام محمد باقر، عليه السلام ، نقل مى كند كه حضرتش فرمودند:
آيتان تكونان قبل قيام القائم ، عليه السلام ، لم تكونا منذ هبط آدم الى الارض : تنكسف الشمس فى النصف من شهر رمضان ، و القمر فى آخره ...
دو نشانه در قبل از ظهور قائم وجود دارد كه از زمان هبوط آدم به زمين سابقه نداشته است ، يكى گرفتن خورشيد در نيمه ماه رمضان و ديگرى گرفتن ماه در آخر اين ماه است .
لازم به تذكر است كه علت عجيب بودن اين ماه گرفتگى و خورشيدگرفتگى اين است كه به حساب ستاره شناسان معمولا ماه گرفتگى درنيمه ماه و خورشيد گرفتگى در اواخر ماه رخ مى دهد و به همين دليل هم در روايات آمده كه به سبب وقوع اين حادثه حساب ستاره شناسان به هم مى ريزد.
4 - حوادث و رويدادهاى طبيعى كه در فاصله اى دور از عصر ظهور رخ مى دهند:
در روايات به نمونه هاى مختلفى از اين گونه حوادث و رويدادهاى طبيعى اشاره شده كه براى نمونه مى توان به طغيان رود فرات و جارى شدن آب در كوچه هاى كوفه ، هجوم ملخهايى به رنگ خون و نزول بارانهاى فراوان كه قبل از آن سابقه نداشته اشاره كرد.
گفتنى است كه ، به تصريح روايات ، وقوع برخى از حوادث و رويدادهايى كه به عنوان نشانه هاى ظهور ذكر شده اند، حتمى و مسلم و وقوع برخى ديگر مشروط و غير قطعى است . اما، چنان كه نعمانى نيز بدان تاكيد مى ورزد، وقوع حوادثى مانند خروج سفيانى و يمانى ، شكافته شدن زمين در منطقه بيداء، كشته شدن نفس زكيه و برخاستن ندايى از آسمان از نشانه هاى قطعى و محتوم قيام قائم آل محمد، عليهم السلام ، بوده و دلايل و مستندات آنها بسيار محكم و خدشه ناپذير است .