بازگشت

شفا در جمكران


در آينه ها زلالِ نورش جارى است***در مسجد جمكران حضورش جارى است



از خلوت عشّاق دل افروخته نيز***انوار دل آراى ظهورش جارى است( [2] )



سيزده سال پيش كه 36 ساله بودم به مرضى دچار شدم كه آن موقع شناخته شده نبود. بعد از چند سال كه دستگاه «ام .آر .آى» را به رفسنجان آوردند، متوجه شديم بيمارى من «M.S»، يعنى همان ناراحتى مغز واعصاب است.



يكى از پاهايم فلج شده بود و چند سالى در رنج و زحمت بودم. پزشك معالجم، دكتر عبّاس قربانى از تمام جزئيات بيمارى من با خبر است.



پانزده روز پيش، سه شنبه و چهارشنبه به مشهد مقدّس رفتيم كه مقارن با شهادت امام موسى كاظم(عليه السلام) بود. يك هفته بعد از آن كه به اصفهان برگشتيم، مصادف با سوم شعبان، ميلاد با سعادت حضرت امام حسين(عليه السلام)بود از آن جا به قم آمديم و به جمكران رفتيم.



براى اوّلين بار بود كه همراه دوستان به آن مكان مقدّس مى رفتم. با دلى شكسته و پر اميد وارد مسجد شدم. به تنهايى قادر به حركت نبودم و دوستان كمكم مى كردند. وقتى وارد حرم حضرت معصومه(عليها السلام)شده بوديم، جوراب از پاى چپم كه فلج بود، روى زمين افتاد. وقتى هم كه از حرم خارج مى شديم نيز همان اتفاق افتاد. داخل مسجد جمكران هم آن اتفاق تكرار شد.



اين مسأله خيلى برايم تعجّب آور بود. وقتى نمازم را خواندم، پاهايم درد شديدى گرفت كه تا آن موقع چنان دردى را احساس نكرده بودم. دوستانم مى گفتند كه رنگم مثل گچ سفيد شده است.



با كمك دوستان از مسجد بيرون آمدم. گفتم كه دستم را رها كنند، ولى آنها مرا محكم گرفته بودند. ناگهان فرياد زدم: «پايم! . . . پايم!» و دستم را كشيدم و شروع به دويدن كردم.



دوستان هم دنبالم مى دويدند. وقتى به من رسيدند، خودم را مقابل مسجد انداختم و زمين را مى بوسيدم. همراهانم تازه متوجه شده بودند كه حضرت مرا شفا داده است. آنها هم مثل من، خود را روى زمين انداختند و به محضر مبارك امام زمان(عليه السلام)اظهار ارادت مى كردند.



به حمد خدا و باعنايت امام زمان(عليه السلام) مرضى كه به هيچ عنوان قابل مداوا نبود، بهبود يافت با اين كه شوهرم هر كار لازمى را انجام داده بود و حتّى پرونده پزشكى ام رابه كشورهاى آمريكا، انگليس، چين و ژاپن فرستاده بود و تصميم داشت چنانچه درمان ممكن باشد همه زندگى مان را دراين راه خرج كند، امّا در نهايت جواب منفى گرفته بوديم. الآن هم با لطف امام زمان(عليه السلام)در كمال صحّت و سلامت مشغول زندگى هستم. ]



خانم م .ش اين قضيّه را در سال 1377 براى دفتر ثبت كرامات مسجد مقدس جمكران نقل كرده است. بعد از دو سال، وقتى كه از وضعيّت جسمانى ايشان جويا شديم، اظهار داشت:



به حمدللّه اكنون از نظر جسمى در كمال صحّت و سلامت هستم و از نظر روحى نيز حالم بسيار عالى است و مشغول زندگى روزمرّه هستم. اين عنايت باعث تحوّل در زندگى من و خانواده و اطرافيانم شده است. به شكرانه اين عنايت هر هفته براى عرض ارادت به آقا امام زمان (عليه السلام)، به جمكران مى آيم. ]



دكتر عسكرى، متخصص اعصاب و روان در رابطه با شفاى خانم م .ش مى گويد:



با توجه به بيمارى ايشان كه «ام .آر .آى» تشخيص «M.S» را تأييد كرده است، بهبودى كامل بيمارى حقيقتاً غير طبيعى است و نامبرده مورد لطف خداوند قرار گرفته است.