بازگشت

رسالت آرماگدون


رسالت آرماگدون

از جمله موضوعاتي كه در بحث آخر­الزمان زياد از آن سخن به ميان مي­آيد بحث آرماگدون مي­باشد. در اين قسمت به مقاله­اي تحت همين موضوع و حواشي آن از «عمر و سليمان» مي پردازيم.



آرماگدون واژه­اي عبري و به معناي تپه شريفان است و آن تپه بزرگي مي­باشد كه در شمال فلسطين واقع شده­است. اعضاي جنبش تدبيري ايمان دارند كه وظيفه مهم آنان فراهم كردن مقدمات ظهور حضرت مسيح عليه­السلام است. لذا براي نيل بدين مقصود، تضعيف نظامي اعراب (مسلمانان) و حمايت مالي، سياسي و نظامي، تقويت فن آوري هسته­اي اسرائيل را از جمله وظايف خود مي­دانند. اعضاي اين جنبش معتقدند حق الهي، قانوني و تاريخي يهوديان است كه به سرزمين اسرائيل (فلسطين) بازگردند و خداوند با ملت­هايي كه با اسرائيل همكاري كنند كمك خواهد كرد. لذا مواجهه و رويارويي با اسرائيل يعني مقابله با خدا، و اين مفهوم همان سخناني است كه «روهر حسيون» سناتور كنگره آمريكا در سال 1981 در نشست صهيونيست­ها اظهار داشت: آمريكا به اين خاطر با بركت است كه ما يهوديان پناهنده به كشورمان را پذيرفتيم و به آنان احترام مي­گذاريم و از اسرائيل دفاع مي­كنيم زيرا ما به حق اسرائيل در سرزمين (فلسطين) اعتراف كرديم. اكنون اين اعتقادات در نظر مردم آمريكا مخصوصاً راستگرايان ديني آنها تقويت شده است. مثلاً خانم «كريس هالسل» نويسنده كاتوليك آمريكايي در كتاب «پيشگويي و سياست» نوشته است:



اسرائيل بر كشورهاي عربي همجوار خود پي در پي پيروز مي­شود و اوج اين پيروزي­ها حمله به جنوب لبنان است. در يك نظر سنجي كه مؤسسه «پتكيلوفينش» در سال 1984 انجام داده مشخص شده است 39 درصد مردم آمريكا ايمان دارند كه جهان با سلاح­هاي آتشين نابود خواهد شد.



در همين حال تحقيقاتي كه مؤسسه آمريكا «نلسن» انجام داده است نشان مي­دهد 61 ميليون آمريكايي همواره از مبشرين شنيده­اند كه مي­­گويند ما نمي­توانيم كاري انجام دهيم تا از وقوع جنگ اتمي جلوگيري كنيم.



آرماگدون بر دولت آمريكا حاكميت دارد

در اينجا بايد بگويم افرادي كه به پيشگويي­هاي كتاب مقدس ايمان داشتند در سال 1998 افزايش پيدا كردند. يك نظر سنجي كه توسط مجله «تايمز» به عمل آمده است نشان مي­دهد 51 درصد ملت آمريكا به پيشگويي­ها ايمان دارند كه در بين آنها تعداد زياد از نخبگان حاكم بر ايالات متحده به چشم مي­خورند. از آن جمله مي­توان برخي وزيران، اعضاي كنگره و فرمانداران محلي را در ميان آنان ديد البته اين به غير از آن است كه چندين رئيس جمهور آمريكا مثل «جيمي كارتر»، «رونالد ريگان» و «جرج بوش» به اين پيش گويي­ها ايمان دارند. به طوري كه ريگان مهم­­­ترين تصميمات سياسي خود را در زمان رياست جمهوريش بر اساس پيشگويي­هاي كتاب مقدس (عهد قديم) اتخاذ مي­كرد.



در اين مورد كافي است به اين نكته اشاره كنيم، در سراسر ايالات متحده «200» مؤسسه و مركز آموزشي وجود دارد. دانشجوياني كه از اين مراكز فارغ التحصيل مي­شوند به انديشه­ها و ديدگاههاي جنبش تدبيري از جمله به نزديك بودن وقوع جنگ هسته­اي آرماگدون ايمان دارند و از هر 14 اصولگراي انجيلي 3 نفر آنان به جنبش تدبيري گرايش دارند. آنان نيز معتقدند فاجعه­اي به وقوع خواهد پيوست، اين تنها راه ظهور حضرت مسيح عليه­السلام بر روي زمين است.



به غير از اين هر روز 80 هزار قديس انجيلي كه بيشتر آنان به جنبش تدبيري گرايش دارند از 1400 مركز ديني برنامه­اي تحت «رسالت آرماگدون آينده» پخش مي­كنند. مفاد برنامه­هاي فوق بر اين اساس است. هرگز صلح و آرامش در جهان مستقر نخواهد شد تا اينكه حضرت مسيح عليه السلام ظهور كند و هر بشارتي درباره صلح قبل از ظهور آن حضرت سخني كفر آميز و ضد خدا و مسيح عليه­السلام خواهد بود. پت روبرتسون كه يكي از برجسته­ترين اصولگراهاي انجيلي آمريكاست، در تلويزيون نظريه آرماگدون را مطرح كرد. گفتني است شبكه تلويزيوني مسيحيان آمريكا داراي 3 ايستگاه مي­باشد و سالانه 200 ميليون دلار درآمد دارد، همچنين مسيحيان (راستگراي) آمريكايي در شبكه تلويزيون خاور ميانه (جنوب لبنان) سهيم هستند. شانزده ميليون خانواده آمريكايي برنامه­هاي اين شبكه را مي­بيند. «جيمي سوهرت» مالكيت دومين شبكه تلويزيوني انجيلي معروف آمريكا را دارا مي­باشد. 9 ميليون خانواده آمريكايي بيننده برنامه­هاي اين شبكه هستند. «جيم بيكر» مالك سومين شبكه تلويزيوني تبشيري آمريكاست، شش ميليون خانواده آمريكا تماشاگر برنامه­هاي اين تلويزيون هستند. درآمد اين شبكه تلويزيوني سالانه بين 50 تا 100 ميليون دلار است.



در اينجا بايد به اين نكته اشاره شود نوارهاي ويدئويي و كاست از برنامه­هاي «حاميان يهود» در ميان قشر متوسط جامعه آمريكا شديداً رواج دارد. (بيشتر كساني كه به اين پيشگويي­ها اعتقاد و ايمان دارند در طبقه متوسط جامعه آمريكا قرار دارند و تعداد آنان به ميليون­ها نفر مي­رسد) همچنين كتاب­هاي ويژه­اي در زمينه برنامه­هاي فوق وجود دارد كه در خيابان­هاي شهرهاي بزرگ آمريكا به فروش مي رسد. مثلاً كتاب «مرگ كره زمين» نوشته هول ليفدسي (از حاميان يهود) در چند روز اوليه انتشارش 25 ميليون نسخه­اش به فروش رسيد.



حاميان يهود كه در شبكه­هاي تلويزيوني كار مي كنند. در حقيقت نمايندگان صهيونيسم مسيحي هستند كه توانسته­اند از طريق فعاليت خود ـ كه بزرگ­ترين و مهم ترين جنبش نصراني در تاريخ مسيحيت (آمريكا) به شمار مي­رود ـ ساختاري تحت عنوان (كمربند تورات) در سراسر ايالت­هاي جنوبي و مركزي آمريكا ايجاد كنند، در اين مناطق گروههاي گسترده­اي از مسيحيان تند­رو و مؤمن به پيشگويي آرماگدون (هرمجدون) يا پايان جهان يا ظهور حضرت مسيح عليه­السلام سكونت دارند. آنان معتقدند حضرت مسيح عليه السلام جهان را از شر و گناه نجات خواهد داد. البته پيش از ظهور حضرت مسيح عليه السلام جنگ هسته­اي شعله­ور خواهد شد به طوري كه در جريان آن، 3 ميليارد انسان جان خود را از دست خواهند داد، با اين وجود بايد گفت صهيونيسم مسيحي بيش از 1200 جنبش افراطي مذهبي آماده ساخته كه اعضاي آنها به پيشگويي­هاي مرتبط با جنگ آرماگدون (هرمجدون) ايمان دارند، اين جنبش­ها فيلم­هايي سياسي بر اساس محورهاي ديني ساخته­اند( به طوري كه اين فيلم­ها رايگان پخش مي­شوند) اين فيلم­ها بر محور حمايت از اسرائيل قبل از ظهور حضرت مسيح عليه­السلام دور مي­زند مثل فيلم «اسرائيل كليد نجات آمريكا» و «قدس د،س»



شايد انديشه ظهور حضرت مسيح عليه­السلام و ارتباط آن با جنگ آرماگدون (هرمجدون) برخي گروهها را به اين سمت و سو سوق داد كه براي تعجيل در ظهور حضرت مسيح عليه­السلام و برپايي رستاخيز دست به عمليات خود­كشي دسته جمعي بزنند. از جمله اين گروهها مي­توان به «كوكلس كلان» نژاد پرستان، نازي­هاي جديد، كله پوستي­ها، گروه «دان كورش» كه در چند سال قبل در شهر «اكو» واقع در ايالت «تكزاس» به دستور رهبر خود (كورش) دست به خود­كشي دسته جمعي زدند. همچنين كشيش «جونز» و پيروانش در ايالت «ويرجينيا» بخاطر شتاب در پايان جهان دست به خود كشي زدند.



آمريكايي­ها و صهيونيست­ها ... كراهت دو جانبه

نكته ظريفي كه در اينجا وجود دارد آن است كه حمايت همه جانبه مسيحيان راستگراي آمريكايي از اسرائيل به معناي ايمان داشتن آنان به آئين يهوديت و احساس دوستي و مهرباني با ايشان نيست، راستگرايان مذهبي آمريكا معتقدند حضرت مسيح عليه­السلام تمام يهودياني را كه به وي ايمان نياورند خواهد كشت، راستگرايان مسيحي بدين خاطر از رژيم صهيونيستي حمايت مي كنند كه آن را وسيله­اي براي تحقق پيشگويي­ها مي­دانند. لذا عجيب نيست رهبران يهود، در آمريكا و رژيم صهيونيستي از ايمان به اين پيشگويي­ها نهايت استفاده را ببرند، يهوديان به اشكال مختلف از حمايت و تأييد آمريكا در زمينه­هاي سياسي و اقتصادي به طور نامحدود برخوردارند. از آن جمله مي­توان به سفرهاي گردشگران آمريكايي به اسرائيل، جمع آوري كمك­هاي مالي و سياسي دولت واشنگتن اشاره كرد.



در حقيقت بايد گفت اعتقادات ديني راستگرايان آمريكايي خطري براي كشورهاي اسلامي و عربي محسوب مي­شود. به نظر مي­رسد انديشه­هاي نظري و سياسي اين جريان ارتباط تنگاتنگي با آن اعتقاد دارد، مضافاً اينكه از اهميت اين اعتقادات و نقش آن در سياست آمريكا به هيچ وجه كاسته نشده است. در اينجا مناسب است سخني از «كريستول» پدر روحاني جريان راستگرايان مسيحي آمريكا به ميان بياوريم. او معتقد است كه اساس انديشه راست مذهبي بايد بر سه محور استوار باشد و آن عبارتند از دين، قوميت و رشد اقتصادي. زيرا كريستول ايمان دارد دين نيروي مهمي است كه خصوصيات بشر را تشكيل مي­دهد و صفت­هاي دافع او را منظم مي­سازد. قوميت ارتباط انسان با تاريخ و نقش اعتقادات وي را روشن مي­نمايد. سپس كريستول ملت آمريكا را ملتي اعتقادي توصيف مي­كند و اضافه مي­نمايد رشد اقتصادي كه در اين كشور ديده مي­شود بخاطر پايبندي مردم به دستورات اخلاقي مذهبي پروتستان است.



مهم­ترين و خطرناك­ترين اعتقاد و ايمان« كريستول» اين است كه آمريكا از آنچه كه در جهان انجام مي­دهد چاره­اي ندارد. زيرا يكي از مسئوليت­هايي است كه بنابر حكم جبر تاريخ بر آن تحميل شده است، حتي اگر در اين زمينه با شكست مواجه شود. همانطوري كه در جنگ ويتنام يا سومالي با آن روبرو شد، اين انديشه ها بر جريان راستگرايان ديني در دولت آمريكا حاكميت دارد.



جيمي كارتر

انديشه ديني و سياستمداران راستگراي دولت آمريكا بر محور اساسي متمركز شده است. در رأس اين مسائل نفي اقدام گروهي است و اينكه اقدامات بين المللي بايد تحت رهبري آمريكا يا با اقدام (مستقيم) آن كشور باشد وگرنه از نظر آنان مردود است. شايد اين تفكر بيانگر علت خروج آمريكا از قراردادهاي بين المللي مي­باشد.



مهم­ترين اين قراردادها و پيمان­هاي بين المللي كه آمريكا از آنها عقب نشيني كرده است، عبارتند از: پيمان دفاع ضد موشكي، منع توليد مين­هاي ضد نفر، مبارزه با پول­شويي، خودداري از توليد سلاح­هاي كوچك، پيمان كيوتو(مربوط به محيط زيست) ، خارج شدن از شروط سازمان تجارت­هاي جهاني، سرنگوني رژيم صدام. با اينكه تمام جهان و حتي ملت آمريكا با آن مخالف بود، لغو پيمان اي بي ام كه ميان شوروي سابق و آمريكا منعقد شد، مضافا اينكه در روابط چين، روسيه و كشورهاي اروپايي با آمريكا چالش بوجود آمد، با اين حال رامسفلد وزير دفاع آمريكا گفت: آنها جزيره­هاي جدا از يكديگر هستند كه ساختار سياسي يكپارچه­­اي را تشكيل نمي­دهند.



دومين موضوعي كه بر ساختار فكري راستگرايان مسيحي حاكم است، عدم پذيرش نيروي مخالف آمريكا در جهان با دنياي چند قطبي و مطرح كردن تقسيم قدرت در جهان است اين مسائل به ايجاد تنش ميان آمريكا با همپيمانانش بويژه با اتحاديه اروپا منجر مي­شود.



بكارگيري نيروي نظامي براي اجراي سياست­هاي خارجي آمريكا دومين جايگاه را نزد اين جريان دارد. اين مسئله اكنون شالوده سياست بين­الملل آمريكا را تشكيل مي­دهد، زيرا اين كشور در برخورد و رويارويي با ديگر كشورهاي جهان بر نيروي نظامي خود تكيه مي­كند. لذا عجيب نيست كه بوش اصرار بر حمله بر عراق به هر بهانه­اي داشت.



همزمان با تسلط نظامي آمريكا بر جهان ـ بر اساس ديدگاه و تمايلات جريان راست ديني در دولت اين كشور ـ واشنگتن تسلط فكري و فرهنگي خود را از راه تبليغ ارزش­هاي آمريكايي به جهان تحميل مي­كند. بر همين اساس آمريكا از برخي دولت­هاي عربي مي­خواهد كه آموزش هاي مذهبي خود را تغيير دهند و ساختار ارزش­هاي دروني جامعه كشورهاي عربي نيز تغيير پيدا كند به طوري كه با ارزشهاي آمريكايي در تضاد نباشد، اين مسائل بخوبي مشخص مي­سازد كه منظور از خير و شر در سخنراني سياسي مقامات آمريكايي چيست.