تجلي حق
جعفر خواست ميراث برادرش حضرت عسكرى عليه السّلام را بخورد. در اين هنگام ، حضرت مهدى عليه السّلام ظاهر شد و فرمود:
جعفر! چرا مى خواهى در حق من و اموال من تصرف كنى ؟!
جعفر متحير شده و بهتش زد. سپس حضرتش غايب گرديد و جعفر هر چه جستجو كرد، حضرتش را نيافت .
و نيز وقتى كه مادر داغديده حضرت عسكرى عليه السّلام پس از وفات فرزند عالى قدرش از دنيا رفت ، وصيت كرده بود كه در خانه حضرت عسكرى دفن شود.
هنگامى كه خواستند وصيت آن مخدره را اجرا كنند، جعفر جلو آمد و گفت :
اين خانه ، خانه من است ، نبايد اين خانم در آن دفن شود.
در اين وقت ، حضرت مهدى عليه السّلام ظاهر شد و فرمود:
((جعفر! خانه توست يا خانه من ؟)). آن گاه حضرتش غايب گرديد و ديگر جعفر، حضرتش را نديد. (406)
اين دومين بار و سومين بار بود كه حق براى جعفر تجلى كرد. نخستين بار، هنگام نماز بر جنازه حضرت عسكرى عليه السّلام بود كه جعفر مى خواست نماز بخواند و حق تجلى كرد و حضرت مهدى عليه السّلام ظاهر شد و جعفر را پس زد و خودش نماز خواند.
از اين كار، چنين پيداست كه تجلى حق اختصاص به نيكان ندارد و براى تمام حجت براى دگران نيز، تجلى رخ مى دهد.