بازگشت

اميد فرد و اميد اجتماع


فرد بشر، اميدى دارد و اجتماع بشر، اميدى .

اميد فرد، ويژه خود اوست و اميد اجتماع از آن اجتماع است ، كه همگى افراد در آن شركت دارند.

گاه ، اميد فرد براى اجتماع است و فردى در راه آرمان اجتماع مى كوشد و رنج مى برد. اين گونه افراد، خدمتگزاران بشر هستند.

اميد اجتماع از قبيل آسايش ، سعادت ، خوشبختى ، تندرستى ، بر قرارى عدل ، كوتاهى دست ستمگران و ديگر اميدها كه همه افراد بشر در اين خواسته ها شريكند؛ خواه مردم مذهبى ، پيرو هر دين كه باشند، خواه مردم مسلكى ، دنباله رو هر مسلك و گروهى ، خواه مردم ضد مذهب و ضد مسلك از هر دسته و هر طبقه . مردم بى تفاوت و لاابالى ، و خوش نشين و صلح كل نيز چنين اميدهايى دارند. ولى تفاوت آنها با دگران آن است كه تنبلى سر و پاى آنها را فرا گرفته ، نمى گذارد در راه سعادت خود و دگران قدم بردارند.

اميد اجتماعى وقتى شدت يافت ، هدف اجتماعى و آرمان بشرى خواهد شد و همان طور كه اميد فرد، خود به خود انجام شدنى نيست و بايد در پى آن روان شد تا بدان رسيد، اميد اجتماعى نيز چنين است ؛بايد كوشيد، رنج برد، مقاومت كرد، پايدارى نمود، تا بدان رسيد و نبايد از خطر ترسيد. آرى بايد از جان گذشت تا به جانان رسيد.

اين جاست كه عظمت مقام انبيا و اوليا شناخته مى شود و ارزش كوششهاى آنان در راه سعادت بشر روشن مى گردد.

اينان هستند كه خدمتگزاران بشرند، مردمى هستند كه در راه سعادت بشر رنج مى برند، گنج خود را فدا مى كنند، جانبازى مى كنند، فداكارى مى كنند، از بشر ستمها مى كشند، تا بشر را به سعادت برسانند و پيك خوشبختى او باشند و هيچ گونه پاداش نمى خواهند؛ نه مقامى و نه منصبى نه مدحى و نه ثنايى ، نه سرمايه اى و نه ثروتى و نه قدرتى و نه توانى .

خورشيد را اگر در دست راستشان گذارى و ماه را در كف چپشان نهى ، از آرمان مقدس خود دست بر نمى دارند. و گر پيكرشان را بسوازنى و زنده شوند، از هدف عالى خويش انصرافى حاصل نمى كنند.

اين بزرگواران ، مى كوشند كه اجتماع بشرى را به سوى آسايش و نيكبختى و سعادت ، رهسپار سازند و موانع را از ميان بر دارند. افراد بشر را به كمك مى خواهند و از همه مى خواهند كه حسابهاى شخصى را دور بريزند و به هم برسند و به كمك يكديگر بشتابند، تا انسانى بدبخت يافت نشود و ستمديده اى در زير ستم نماند. بدين گونه ، بشر را راهنمايى مى كنند و خود را با بشر يكجور مى دانند،در برج عاجى مى نشينند و در ميان بشر قرار دارند، همه را همانند خود مى دانند. آرى پاكيزه ترين و مقدس ترين افراد بشر، پيامبران و فرستادگان خدا هستند؛ مردمى كه خلقشان ، خويشان ، گفتارشان و رفتارشان ، خدايى است .